تبیان، دستیار زندگی
وقتى علت گریه اش را مى پرسد، کودک جواب مى دهد: پولى را که براى گرفتن نان به همراه داشتم گم کرده ام و ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مرجعی بزرگ و کودک گریان

آیت الله محمد تقی خوانساری
وقتى علت گریه اش را مى پرسد، کودک جواب مى دهد: پولى را که براى گرفتن نان به همراه داشتم گم کرده ام و ...

به نام خدا

در آموزه های دینی به ما گفته اند که هیچ کس را حقیر وکوچک مشمار: ...فَلَا تُحَقِّرَنَّ أَحَداً... (1)؛ ...فَلَا تَسْتَصْغِرَنَّ عَبْداً مِنْ عَبِیدِ اللَّهِ... (2)

بنا بر این، احترام دیگران را حتی اگر کودک باشد، باید حفظ کرد؛ چه بسا شخص بزرگی شود و نزد خداوند مقامی والا داشته باشد یا پیدا کند. اگر سالها پیش کودکی را به ما نشان می دادند و به ما می گفتند همین کودک فلان مرجع بزرگی و یا شخص صالحی اکنون می شناسیم خواهد شد، چقدر او را محترم می داشتیم، چه بسا به او خدمت هم می کردیم.

پس لازم است انسان شخصیت فرزند خود و هر کودکی را حفظ نماید و نسبت به بزرگ و کوچک برخورد نیک و کریمانه داشته باشد.

امـام رضـا علیه السلام مـى فـرمـایـد: و أجمل معاشرتك مع الصغیر و الكبیر (3)؛ بـا اطـفـال و بزرگسالان، مؤدب و محترمانه معاشرت کن.

ماجرای کودکی گریان

شـبى مرحوم «آیة اللّه محمد تقى خوانسارى» در حال بازگشت از نماز جماعت، در خیابان اطراف حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها، کودکى را در حال گریه کردن مى بیند. وقتى علت گریه اش را مى پرسد، کودک جواب مى دهد: پولى را که براى گرفتن نان به همراه داشتم گم کرده ام.

بـى درنـگ آن مـرجـع بزرگ به حالت نیمه نشسته، مشغول جستجو مى شود تا این که آن دو ریال گـمشده را پیدا مى کند و به کودک مى دهد. ایشان به راحتى مى توانستند چند برابر آن پول را به کودک بدهند، اما براى این که او احساس شرمندگى نکند، به این شکل به او کمک کردند. (4)

خوب است با دقت در نمونه هایی این چنین که از بزرگان می بینیم، درسهای زیبایی ببرای زندگی خود بگیریم. اگر ما بودیم و چنان صحنه ای، شاید به نوازش کودک اکتفا می کردیم و یا فورا آن پول را از جیبمان می دادیم؛ در حالی که پول دادن اولین راه حل نیست، اگر شخص محترمی بود، فورا دست در جیب می کردی که به او پول بدهی؟

احترام به کوچک و بزرگ، صورتهای گوناگونی دارد که یک نمونه زیبای آن سلام کردن است.

از صفات پسندیده پیغمبر اسلام این بود كه به تمام مردم از صغیر و كبیر سلام می كرد: عَنِ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله وسلم: أَنَّهُ كَانَ یُسَلِّمُ عَلَى الصَّغِیرِ وَ الْكَبِیرِ (5‏)

انس بن مالك می گوید: رسول اكرم (صلی الله علیه و آله) در رهگذرى با چند كودك خردسال برخورد نمود، بآنها سلام كرد و طعامشان می داد. (6)

امام صادق علیه السّلام از طریق پدرانش علیهم السلام از رسول اكرم صلی الله علیه و آله نقل كرده است كه می فرمود:

پنج چیز است كه تا لحظه مرگ آنها را ترك نمی كنم... یكى از آنها سلام گفتن بكودكان است. در انجام این اعمال مراقبت دارم تا بعد از من بصورت سنتى بین مسلمین بماند و عمل كنند. (7)

سلام به كودك دو اثر روانى دارد: براى سلام‏كننده باعث تقویت صفت پسندیده تواضع و فروتنى است و نشانه ذات کریمانه اوست، و براى كودك وسیله احیاء شخصیت و ایجاد استقلال است. طفلى كه بزرگسالان به او سلام كنند و بدین وسیله از وى احترام نمایند، لیاقت و شایستگى خود را باور می كند و از كودكى معتقد مى‏شود كه جامعه او را انسان می شناسد و مردم به او اهمیت می دهند. (8)

سخن پایانی

اصل احترام به دیگران، کوچک و بزرگ ندارد؛ فرزند من و فرزند دیگری ندارد؛ هر چند انسان نسبت به فرزند خود مسؤولیت تربیتی سنگین تری دارد. اگر فرزند خود را محترم نداریم، نباید توقع داشته باشم که وقتی بزرگ شد احترام ما را حفظ کند.

حضرت امام علىّ بن الحسین علیهما السلام در ضمن توضیح حقوق فرزند، بپدر دستور میدهد: با فرزندت آنچنان رفتار كن كه اثر نیكوى تربیت تو مایه زیبائى و جمال اجتماعى او شود، او را چنان بار بیاور كه بتواند در شئون مختلف دنیاى خود با عزّت و آبرومندى زندگى كند و مایه زیبائى و جمال تو باشد. (9)

منشأ جسارت به پدر

شخصى از جایى عبور مى کرد. پسرى را دید که پدر خود راکتک مى زند. به او اعتراض کرد. پسر در پـاسـخ گـفـت: مـگر نه این است که فرزند بر گردن پدر حقوقى دارد، از جمله این که نام نیک برایش انتخاب کند و او را تربیت نماید و به او قرآن بیاموزد؟ آن شخص در پاسخ گفت: آرى.

پـسر گفت: پدرم نام مرا برغوث (کک) گذاشته و در تربیتم کوچک ترین کوششى نکرده است، به گونه اى که با وجود رسیدن به سن بلوغ یک کلمه از قرآن را نمى دانم.

هر چند کار آن پسر هیچ توجیهی ندارد؛ اما والدینى که در تربیت فرزندانشان اهتمام نمى ورزند و فرزندانشان به صورت گیاهانى هرز بار مى آیند، نباید از آنها انتظار داشته باشند که به ایشان احترام و خدمت کنند. (10)


پی نوشت ها:

(1)    بحار الأنوار، ج‏75، ص187

(2)    الخصال، ج‏1، ص210

(3)    فقه ‏الرضا (علیه السلام)، ص399، باب الآداب

(4)    صد حکایت تربیتی، مرتضی بذر افشان

(5)    مستدرك‏الوسائل، ج8، ص364، باب استحباب التسلیم على الصبیان

(6)    الحدیت - روایات تربیتى، ج‏2، ص148؛ مكارم‏الأخلاق، ص16، فی تواضعه و حیائه؛ مستدرك‏الوسائل، ج8، ص364، باب استحباب التسلیم على الصبیان

(7)    الحدیت - روایات تربیتى، ج‏2، ص148، تحیة و سلام

(8)    الحدیت - روایات تربیتى، ج‏2، ص148

(9)    تحف‏العقول، ص263، و أما حق الرحم؛ مستدرك‏الوسائل، ج15، ص168، باب 63: باب جملة من حقوق الأولاد؛ ترجمه روایت: الحدیت، ج‏1، ص295، مسئولیت پدرى

(10)صد حکایت تربیتی، مرتضی بذر افشان

تهیه و فرآوری: رهنما، گروه حوزه علمیه تبیان