تبیان، دستیار زندگی
(نگاهى به اكران فیلم هاى موج سوم در ایران) اكران فیلم هاى آلترناتیو، تجربى و موج سوم در ایران از گذشته با مشكل و عدم سیاست مناسب و برنامه ریزى دست به گریبان بوده و هست. فیلم هاى بدنه همواره از بیشترین حمایت در نمایش عمومى بر...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

به آهستگى حذف مى شویم

(نگاهى به اكران فیلم هاى موج سوم در ایران)

اكران فیلم هاى آلترناتیو، تجربى و موج سوم در ایران از گذشته با مشكل و عدم سیاست مناسب و برنامه ریزى دست به گریبان بوده و هست. فیلم هاى بدنه همواره از بیشترین حمایت در نمایش عمومى برخوردار مى شوند چرا كه با حربه گردش سرمایه، سودآورى براى اقتصاد سینما و جذب نقدینگى بخش خصوصى، تهیه كنندگان این فیلم ها نه تنها خواستار بیشترین سالن سینما با طولانى ترین زمان پخش هستند

بلكه بهترین روزهاى اكران سال را نیز از مراكز تصمیم گیرى دولتى طلب مى كنند تا فیلم هاى خود را با گسترده ترین تبلیغات محیطى و رسانه اى و در امن ترین فصل اكران (به لحاظ اجتماعى و سیاسى) به نمایش عمومى درآورند. بنابراین تهیه كنندگان فیلم هاى تجارى كه خوشبختانه بدون پرده پوشى اذعان مى كنند از دو جنبه هنرى و صنعتى سینما، تمایل بیشترى به صنعت و تجارت این هنر - رسانه مردمى دارند با نوعى بیمه اكران مواجه هستند و در صنف و تشكیلات خود همواره به دنبال تضمین هاى بهینه ترى در اكران، فعالیت مى كنند كه این جاى تقدیر دارد.

اما بحث اكران فیلم هاى هنرى، قبل از آنكه مشكل باشد حل شده به نظر مى رسد چرا كه یك فیلم هنرى در ذات خود گرایش به مخاطب برگزیده، خاص و متفاوت دارد. از این رو دغدغه مولفان فیلم هاى هنرى (كه بحق فقط به این گروه از مولفان باید كلمه هنرمند اطلاق شود) به دنبال نمایش فیلم در محافل دانشجویى، هنرى، فیلمخانه ها، انجمن هاى فرهنگى و موزه ها هستند و كمتر گرایشى از پیش فكر شده براى اكران عمومى دارند.

به عنوان مثال اگر فیلمى از پیتر گریناوى در جشنواره اى به نمایش عمومى درآید یك استثنا است تا قاعده چرا كه فیلم هاى هنرى حتماً نباید در جشنواره اكران شوند چرا كه نمایش محدود جشنواره اى نیز شكل خاصى از اكران عمومى است و در این تحلیل اجمالى نمى گنجد.اما مشكل ذاتاً گریبان فیلم هاى موج سوم را هنگام اكران عمومى مى گیرد. از یك طرف این فیلم ها ادعاى آن دارند كه در صورت یك فضاى مناسب امكان ارتباط با طیف گسترده اى در جامعه را دارند و از سوى دیگر این فیلم ها خواهان رشد فكرى و تغییر ذائقه عمومى نسبت به هنر _ صنعت سینما هستند.

نكته دیگر ویژگى هاى سینماى موج سوم است. آنها همچنان كه از عناصر جذاب سینماى تجارى بهره مى جویند (بازیگران بنام، تكنسین هاى صاحب سبك و روایت قصه گونه براى مخاطب) اما به دنبال آشنازدایى كردن از همین عناصر كلیشه اى و چشم آشنا براى مردم سینمارو هستند. بنابراین بهتر است به سینماى آلترناتیو كه سینماى جایگزین یا خاص معنى درست آن را نمى رساند همان موج سوم اطلاق كنیم. سینمایى كه مى خواهد پلى بین مردم و هنر سینما باشد و تجربه هایى از آزاداندیشى و نوآورى را در صنعتى ترین هنر مدرن به تصویر بكشد. اگر ارتباط با مردم را بگیریم ناچاراً یا این فیلم ها مهجور مى شوند و یا سازندگانش جذب سینماى بدنه شده و تجربه را فراموش مى كنند.

وقتى مى شنویم فیلم

« به آهستگى »

آخرین ساخته مازیار میرى بعد از موفقیت هایى كه در جشنواره فجر، برلین و فرایبورگ به دست آورد و تحسین منتقدان داخلى و خارجى را به همراه داشت، در زمانى كه به اصطلاح پخش كنندگان فیلم به آن «فصل مرده» مى گویند اكران مى شود مطمئن مى شویم حتى در ایران؛ در كشورى كه داعیه گسترش سینماى فرهنگى و فرهنگ سینمایى در جامعه را دارد، هنوز مسئولان اكران، دیدگاه حمایت از سینماى تجارى و فروش بیشتر را براى فیلم هاى پخش شده در سینما سرلوحه برنامه هاى خود قرار مى دهند.

به نظر این افراد اكران گسترده فیلم هایى مثل

« به آهستگى »

و

« باغ هاى كندلوس »

به بدنه سینما لطمه مى زند و مخاطب سینما را نسبت به بدنه سینما و فیلم هاى شاخص آن بى اعتماد كرده و كلاً مردم نسبت به مقوله سینما با تردید در انتخاب مواجه مى شوند. به نظر آنها وقتى بهرام رادان در فیلمى مثل «گاوخونى» بازى مى كند و یا «هدیه تهرانى» بازیگر «یك بوس كوچولو» مى شود، ضریب امنیت فروش و به اصطلاح، سوپراستار بودن این افراد زیر سئوال مى رود. نكته اى كه در انتقاد به بازى

محمدرضا فروتن

در به آهستگى شاید به ذهن خطور كند اما باید عنوان كرد اگر فروتن در كارنامه سینمایى خود یك نمونه بازیگرى متمایز داشته باشد همین حضور در فیلم مازیار میرى است. اما عدم تبلیغات مناسب، زمان اكران غیرمتعارف و بى توجهى برنامه ریزان اكران به حساسیت و شكنندگى فیلم هاى موج سوم باعث مى شود به راحتى این فیلم ها در فصل مرده سینما قربانى شوند. شكست آنها در اكران عمومى دال بر این مدعا است كه میزان خطر و رادیكال بودن كه در نوآورى و تجربه كردن كارگردانان و فیلمساز هاى موج سوم نمود پیدا مى كند به حداقل مى رسد و تهیه كنندگان به جاى ساخت فیلم هاى كم هزینه كه گرایش هنرى دارند به فیلم هایى با پشتوانه آشنا كه در ایران فیلم هاى تلویزیونى است بدون هیچ زمینه هنرى رغبت بیشترى پیدا كنند و در محافل خودمانى به یكدیگر متذكر شوند. «خود دولت از این سینما حمایت نمى كند من چرا باید پول خرج ارتقاى سطح فرهنگى _ هنرى جامعه كنم.» نتیجه فراموشى فیلم هاى كودك و سرباز و اینجا چراغى روشن است در برنامه اكران اصلى سینماهاى تهران است.

وقتى میزان فروش خیلى دور- خیلى نزدیك را با فیلمى مثل دوئل مقایسه مى كنیم، وقتى فروش بدون تبلیغ تلویزیونى مریم مقدس را با روزهایى كه همراه با تیزر تلویزیونى شد بررسى مى كنیم و هنگامى كه مى بینیم فیلم ماهى ها عاشق مى شوند با همان چند بیلبورد شهردارى فروشى بیشتر از گاهى به آسمان نگاه كن دارد و زمانى كه هزاران تیزر تلویزیونى نمى تواند به فروش یك تكه نان كمك كند به این مهم مى رسیم كه همراهى مردم با یك فیلم بیشتر از آنكه متاثر از تبلیغات محیطى و رسانه اى باشد مشخصاً به زمان اكران وابسته است و در تجربه حداقل سه دهه اى برنامه اكران سه زمان مرده وجود دارد كه هنوز دست نخورده و بدون برنامه در دستور كار هر دوره مسئولان اكران دیده مى شود، ایام ماه مبارك رمضان، همزمانى با جام جهانى فوتبال و همزمانى با جشنواره فیلم فجر. پاسخ مدیران به این صورت مسئله كه چه كنیم در این روزها بازار اكران گرم بماند و چراغ آن روشن، اكران فیلم هاى موج سوم است. در واقع حذف صورت مسئله كه به سادگى مى توان نتیجه چنین سیاستى را خیلى قبل تر از پایان هفته اكران فیلم هاى موج سوم پیش بینى كرد، به آهستگى حذف شدن موج سوم و جا به سینماى تجارى دادن است.

نویسنده : شادمهر راستین

لینک:

نمی خواهند امتیازی به فیلم های فرهنگی بدهند

همه چیز در باره فیلم های بیست و چهارمین جشنواره

بیایید "به آهستگی" از قضاوت نابجا بپرهیزیم

فرمانبرداری و طغیان یک زن (نقد فیلم "به‌آهستگی)

لیست كامل عوامل فیلم به آهستگی (1384)

«به آهستگی» در جشنواره فیلم «لس آنجلس» در كنار آثار جرج لوكاس

بهروز افخمی: سینما كاملا تحت تاثیر ادبیات است