كعبه، تجلی جلال حق
اسرار عرفانی كعبه
جهان هستی از مبدأ واحدی آفریده شد . تنزل و تجلی وجود از واحد است ، لذا مبدأ جهان هستی امر واحدی است كه عالم را براساس اراده حبّی خود آفرید :
« كنت كنزاً مخفیاً فأحببت أن أعرف فخلقتُ الخلق لكی أعرف » ؛(1)
«من گنج پنهانی بودم ، خواستم تا شناخته شوم ، پس جهان را آفریدم تا شناخته شوم ».
بنابراین خداوند از روی حب و عشق هستی را خلق نمود . این همان عشق نخستین است كه سرآغاز تجلی بود . به قول حافظ :
در ازل پرتو حسنت زتجلی دم زد * * * عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد
عشق نخستین خدا به ماسوا سرمنشأ پیدایش عشقی دیگر شد و آن عشق ماسوا برای رجوع به اوست . عشق اول در قوس نزول است و عشق دوم در قوس صعود ، عشق اول منشأ خلقت است و عشق دوم باعث رجوع خلقت، عشق اول می آفریند ، عشق دوم می برد و عشق دوم دایره هستی را كامل می كند : ( إِنّا لِلّهِ وَإِنّا إِلَیْهِ راجِعُونَ ) .(2)جهان به سمت واحد پیش می رود ، تاریخ و عالم هستی هدفمند است ، هدف و غایت عالم و تاریخ به سمت خداست ، لذا حركت گیتی وحدت گراست ، یعنی همه چیز از جمله انسان به سوی عالم وحدت پیش می رود و در حال شدن هستند ( وَإلَیْهِ المَصیرُ ) ؛ ( 3) در یك كلام ، جهان و انسان سمت و سویی توحیدی دارند ، براین اساس لازم است توحید در عالم خودنمایی كند . اولین مظهر توحید در روی زمین كعبه است . كعبه تنها قبله گاه عاشقان خداست . كعبه خانه خدای واحد است و كعبه تجلی گاه توحید در دنیاست . هر وجودی سرّی دارد كعبه هم سراسر سرّ است و اسرار الهی را درون خود جای داده است .بی جهت نیست كه كعبه خانه خدا روی زمین است .
از آیات و احادیث به صورت مجموعی به دست می آید كه خانه خدا دوگونه اوصاف دارد : اوصاف جلال و اوصاف جمال . گاهی كعبه انسانی را نابود می كند ، گاهی وسیله بخشش و مغفرت می شود ، گاهی خانه خدا اجازه نزدیكی به خود را به انسانی نمی دهد و گاهی نگاه به او عبادت و نیكی است . كعبه از یك طرف گنهكاری را مسخ می كند و از سوی دیگر بنده خاشع را در آغوش می گیرد . خانه خدا با یك نگاه سپاه ابرهه را از پای درمی آورد و با نگاه دیگر تمام زائرین خود را شفاعت می كند . بیت الله الحرام تجلی گاه جلال و جمال الهی است و خداوند خودش را با كعبه به انسان ها نشان می دهد . براین اساس اسرار عرفانی كعبه به دو بخش تقسیم می شوند که در این نوشتار به اوصاف جلال آن می پردازیم.
شكوه و عظمت كعبه
خدا عظیم و باشكوه است و عظمت و جلال خود را در خانه اش در چند چیز نشان داده است :
مسخ گنهكار
اگر كسی نزد كعبه گناهی انجام دهد ، ممكن است كعبه چنان او را ادب كند كه باعث مسخ انسان شود . این حادثه در تاریخ رخ داده است ، در زمان جاهلیت ، عرب ها بت پرست بودند . در این میان نام دو بت معروف تر بود : یكی به نام « اساف » كه بت قریش بود و دیگری به نام « نائله » كه آن را میان صفا و مروه برای پرستش قرار داده بودند . قریش آن دو را می پرستیدند . این دو بت شباهت زیادی به انسان داشتند . از حضرت علی ( علیه السلام ) درباره هویت این دو بت سؤال شد ، امام ( علیه السلام ) فرمود :
«آن دو ، جوانی زیبا بودند ، اساف پسر و نائله دختر بود . با هم برای طواف كعبه رفتند، در آنجا خلوتی یافتند و گناهی مرتكب شدند . خداوند آن دو را مسخ نمود . »
(4)حدیث دیگری از امام صادق ( علیه السلام ) است :
«زنی مشغول طواف بود ، مردی پشت سر او قرار گرفت ، آن مرد به گناه ، دست زن را گرفت . در این حال دست او به دست زن گره خورد به گونه ای كه جدا نمی شد . آن دو را نزد حاكم بردند ، فقها آمدند ، صحنه را دیدند و فتوا به قطع دست دادند . در آن جا یكی از نوادگان پیامبر ( صلّی الله علیه و آله و سلَّم ) حضور داشت گفت : بهتر است از حسین ابن علی ( علیه السلام ) استمداد جوییم . شب همه نزد او حاضر شدند و از او كمك خواستند ، امام ( علیه السلام ) رو به قبله شد ، مكث طولانی نمود و از خدا خواست ، تا این كه دست آنها از هم جدا شد . » (5)
كشتن بی ادب
اگر كسی از روی تعمد و عناد كعبه را آلوده و نجس كند ، اعدام خواهد شد و كسی كه مسجدالحرام را عمداً نجس كند ، محكوم به تنبیه شدید است .
ابی صباح كنانی می گوید :
از امام جعفر صادق ( علیه السلام ) پرسیدم : نظر شما درباره كسی كه مسجدالحرام را عمداً نجس كند چیست ؟ امام ( علیه السلام ) فرمود : « بر سر او محكم و به شدت می زنند .» سپس پرسید : كسی كه كعبه را عمداً نجس كند چگونه است ؟ امام ( علیه السلام ) فرمود : « كشته می شود . » (6)
این یك حكم فقهی است كه در هیچ جای دیگری نظیر ندارد ، ولی نشان از واقعیتی دارد . این واقعیت چیزی جز شكوه و عظمت و جلال الهی نیست كه در كعبه به ظهور رسیده است . خداوند نسبت به خانه اش حساس است و بی ادبی به آن را به هیچ وجه تحمل نمی كند .
حكم مشابه دیگری هم وجود دارد كه در مباحث پیشین گذشت ؛ مشرك از آنجا كه نجس است ، حق نزدیك شدن به خانه خدا را ندارد ، طواف برای او جایز نیست ، علت آن آیه برائت است . خداوند و رسول او از مشركین برائت جسته اند ، (7) لذا حق نزدیك شدن به خانه خدا را ندارند . از سوی دیگر طواف خانه خدا به صورت برهنه حرام است .(8)
پی نوشت ها:
1.بقره : 156
2.مائده : 18
3. فروع كافی ، ج4 ، ص546
4.تهذیب الاحكام ، ج5 ، ص470
5.همان ، ص469
6.توبه : 1
7.تفسیر قمی ، ص258 ؛ تفسیر عیاشی ، ج2 ، ص75
8.زمر : 69
بخش عترت و سیره تبیان
منبع:
اسرار عرفانى عمره،محمّدتقى فعالى