دو خط انحرافی از منظر قرآن
ما در هر نماز، از خداوند مىخواهیم كه مانند غضبشدگان نباشیم. یعنى نه اهل تحریف آیات و نه اهل ربا و نه اهل فرار از جهاد در راه حقّ، و همچنین از گمراهان نباشیم، آنان كه حقّ را رها كرده و به سراغ باطل مىروند و در دین و باور خود غلوّ و افراط كرده و یا از هوى و هوس خود و یا دیگران پیروى مىكنند.
دو خط انحرافى از نظر قرآن
صِراطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَ لا الضَّالِّینَ (حمد7)
(خداوندا! ما را به) راه كسانى كه آنها را مشمول نعمت خود ساختى، (هدایت كن) نه غضب شدگان و نه گمراهان!
این آیه در حقیقت تفسیر روشنى است براى" صراط مستقیم" كه در آیه قبل گفتیم، مىگوید: مرا به راه كسانى هدایت فرما كه آنان را مشمول انواع نعمتهاى خود قرار دادى (نعمت هدایت، نعمت توفیق، نعمت رهبرى مردان حق و نعمت علم و عمل و جهاد و شهادت) نه آنها كه بر اثر اعمال زشت، و انحراف عقیده غضب تو دامنگیرشان شد و نه آنها كه جاده حق را رها كرده و در بیراههها گمراه و سرگردان شده اند.
در حقیقت چون ما آشنایى كامل به راه و رسم هدایت نداریم، خدا به ما دستور مىدهد كه در این آیه طریق و خط پیامبران و نیكوكاران و آنها كه مشمول نعمت و الطاف او شدهاند را بخواهیم.
و نیز به ما هشدار مىدهد كه در برابر شما همیشه دو خط انحرافى قرار دارد، خط
" مغضوب علیهم" و خط" ضالین" كه در همین مقاله به بررسی آن میپردازیم.این آیه راه مستقیم را، راه كسانى معرّفى مىكند كه مورد نعمت الهى واقع شدهاند و عبارتند از: انبیا، صدّیقین، شهدا و صالحین. («مَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَ الرَّسُولَ فَأُولئِكَ مَعَ الَّذِینَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ مِنَ النَّبِیِّینَ وَ الصِّدِّیقِینَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحِینَ»، كسانى كه خدا و رسول را پیروى كنند، آنان با كسانى هستند كه خدا آنها را نعمت داده است، از پیامبران، راستگویان، شهدا و صالحان. نساء، 69 و آیه 59 سوره مریم)
توجّه به راه این بزرگواران و آرزوى پیمودن آن و تلقین این آرزو به خود، ما را از خطر كجروى و قرار گرفتن در خطوط انحرافى باز مىدارد. بعد از این درخواست، از خداوند تقاضا دارد كه او را در مسیر غضبشدگان و گمراهان قرار ندهد. زیرا بنى اسرائیل نیز به گفته قرآن، مورد نعمت قرار گرفتند، ولى در اثر ناسپاسى و لجاجت گرفتار غضب شدند.
قرآن، مردم را به سه دسته تقسیم مىنماید: كسانى كه مورد نعمت هدایت قرار گرفته و ثابت قدم ماندند، غضب شدگان و گمراهان.
مراد از نعمت در «أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ»، نعمتِ هدایت است. زیرا در آیهى قبل سخن از هدایت بود. علاوه بر آنكه نعمتهاى مادى را كفّار و منحرفین و دیگران نیز دارند.
هدایت شدگان نیز مورد خطرند و باید دائماً از خدا بخواهیم كه مسیر ما، به غضب و گمراهى كشیده نشود.
مغضوبین در قرآن
در قرآن، افرادى همانند فرعون و قارون و ابو لهب و امّتهایى همچون قوم عاد، ثمود و بنى اسرائیل، به عنوان غضبشدگان معرّفى شدهاند. (در آیات متعدّدى از قرآن ویژگىهاى گمراهان و غضب شدگان و مصادیق آنها بیان شده است كه براى نمونه به موارد ذیل اشاره مىشود:
منافقان و مشركان و بدگمانان به خداوند : نساء، 116 و فتح، 6.
كافران به آیات الهى و قاتلان انبیاء الهى : بقره، 61.
اهل كتاب كه در برابر دعوت به حقّ سركشى كردهاند : آل عمران، 110 112.
فراریان از جهاد : انفال، 16.
پذیرندگان و جایگزین كنندگان كفر با ایمان : بقره، 108 و نحل، 106.
پذیرندگان ولایت دشمنان خدا و دوستداران رابطهى با دشمنان خدا : ممتحنه، 1
بنى اسرائیل كه داستان زندگى و تمدن آنها در قرآن بیان شده است، زمانى بر مردم روزگار خویش برترى داشتند : «فَضَّلْتُكُمْ عَلَى الْعالَمِینَ» (بقره، 47) لكن بعد از این فضیلت و برترى، به خاطر كردار و رفتار خودشان، دچار قهر و غضب خداوند شدند «وَ باؤُ بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ» ( بقره، 61)
این تغییر سرنوشت، به علّت تغییر در رفتار و كردار آنان بوده است. دانشمندان یهود، دستورات و قوانین آسمانى تورات را تحریف كردند، «یُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ» (نساء، 46) و تجّار و ثروتمندان آنان نیز به ربا و حرامخوارى و رفاهطلبى روى آوردند، «أَخْذِهِمُ الرِّبَوا» (نساء، 161) و عامّه مردم نیز در برابر دعوت به جهاد و مبارزه، از روى تنپرورى و ترس، از رفتن به جبهه نبرد و ورود به سرزمینِ مقدّس، سر باز زدند. «فَاذْهَبْ أَنْتَ وَ رَبُّكَ فَقاتِلا إِنَّا هاهُنا قاعِدُونَ» (مائده، 24) به خاطر این انحرافات، خدا آنان را از اوج عزّت و فضیلت، به نهایت ذلّت و سرافكندگى مبتلا ساخت.
ما در هر نماز، از خداوند مىخواهیم كه مانند غضبشدگان نباشیم. یعنى نه اهل تحریف آیات و نه اهل ربا و نه اهل فرار از جهاد در راه حقّ، و همچنین از گمراهان نباشیم، آنان كه حقّ را رها كرده و به سراغ باطل مىروند و در دین و باور خود غلوّ و افراط كرده و یا از هوى و هوس خود و یا دیگران پیروى مىكنند. (قُلْ یا أَهْلَ الْكِتابِ لا تَغْلُوا فِی دِینِكُمْ غَیْرَ الْحَقِّ وَ لا تَتَّبِعُوا أَهْواءَ قَوْمٍ قَدْ ضَلُّوا مِنْ قَبْلُ وَ أَضَلُّوا كَثِیراً وَ ضَلُّوا عَنْ سَواءِ السَّبِیلِ») بگو: اى اهل كتاب! در دینتان به ناحقّ غلوّ نكنید و به دنبال خواهشهاى گمراهانِ پیش از خود نروید، كه آنان افراد زیادى را گمراه كرده و از راه راست گمراه شدهاند. (مائده، 77)
انسان در این سوره، عشق و علاقه و تولّاى خود را به انبیا و شهدا و صالحان و راه آنان، اظهار و ابراز داشته و از مغضوبان و گمراهان تاریخ نیز برائت و دورى مىجوید و این مصداق تولّى و تبرّى است.
ضالّین در قرآن
«ضلالت» كه حدود دویست مرتبه این واژه با مشتقاتش در قرآن آمده است.
گاهى در مورد تحیّر بكار مىرود،«وَ وَجَدَكَ ضَالًّا» (ضحى، 7) و گاهى به معناى ضایع شدن است،«أَضَلَّ أَعْمالَهُمْ» (محمّد، 1) ولى اكثراً به معناى گمراهى و همراه با تعبیرات گوناگونى نظیر: «ضَلالٍ مُبِینٍ»، «ضَلالٍ بَعِیدٍ»، «ضَلالِكَ الْقَدِیمِ» به چشم مىخورد.
در قرآن افرادى به عنوان گمراه معرّفى شدهاند، از جمله:
كسانى كه ایمان خود را به كفر تبدیل كردند، «مَنْ یَتَبَدَّلِ الْكُفْرَ بِالْإِیمانِ فَقَدْ ضَلَّ سَواءَ السَّبِیلِ» (بقره، 108.)
مشركان،«مَنْ یُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالًا بَعِیداً» (نساء، 116.)
كفار،«مَنْ یَكْفُرْ بِاللَّهِ»، «فَقَدْ ضَلَّ» (نساء، 136)
عصیانگران، «وَ مَنْ یَعْصِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ» (احزاب، 36.)
مسلمانانى كه كفّار را سرپرست و دوست خود گرفتند، «اتَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَ عَدُوَّكُمْ أَوْلِیاءَ» ، «وَ مَنْ یَفْعَلْهُ مِنْكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَواءَ السَّبِیلِ» ( ممتحنه1.)
كسانى كه مردم را از راه خدا باز مىدارند، كسانى كه به خدا یا رسول خدا توهین مىكنند، آنان كه حقّ را كتمان مىكنند و كسانى كه از رحمت خدا مأیوسند.
گمراهان خود بستر و زمینهى انحراف را فراهم و گمراه كنندگان از این بسترها و شرایط آماده، استفاده مىكنند.
بسترهاى انحراف در قرآن عبارتند از:
هوسها ، «اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ وَ أَضَلَّهُ اللَّهُ» جاثیه، 23
بتها ، «جَعَلُوا لِلَّهِ أَنْداداً لِیُضِلُّوا عَنْ سَبِیلِهِ» ابراهیم، 30
گناهان ، «وَ ما یُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفاسِقِینَ» بقره، 26
پذیرش ولایت باطل ، «أَنَّهُ مَنْ تَوَلَّاهُ فَأَنَّهُ یُضِلُّهُ» حج، 4.
جهل و نادانى ، «وَ إِنْ كُنْتُمْ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الضَّالِّینَ» بقره، 198
پیامهای آیه:
1ـ انسان در تربیت، نیازمند الگو مىباشد. انبیا، شهدا، صدّیقین و صالحان، نمونههاى زیباى انسانیّتاند. «صِراطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ»
2ـ آنچه از خداوند به انسان مىرسد، نعمت است. قهر و غضب را خود به وجود مىآوریم. (درباره نعمت «أنعَمتَ» بكار رفته، ولى در مورد عذاب، نفرمود: «غَضبتَ» تو غضب كردى )«أَنْعَمْتَ، «الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ»
3ـ ابراز تنفّر از مغضوبان و گمراهان، جامعه اسلامى را در برابر پذیرش حكومت آنان، مقاوم و پایدار مىكند. «غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَ لَا الضَّالِّینَ» (قرآن سفارش كرده است: «لا تَتولّوا قوماً غَضِب اللَّه علیهم» هرگز سرپرستى گروه غضب شدگان الهى را نپذیرید. ممتحنه، 13)
نتیجه گیری :
سوره حمد با آیات هفتگانه آن خلاصهاى از دیدگاهها و بصیرتهاى اسلام درباره زندگى است كه تفصیل آن را در سراسر قرآن مىیابیم .
آمنه اسفندیاری
بخش قرآن تبیان
منابع:
1- تفسیر نورج1
2- تفسیرنمونه ج1
3- تفسیر هدایت ج1