مامان لطفا به وسایل من دست نزن!
روان شناسی كودك: انضباط
انضباط در انسان غریزی نیست و نیاز به آموزش دارد. در جامعه پیشرفته و متمدن انسانی، حضور انضباط لازم است. انضباط در یك معنا حالتی از قرار دادن اشیا در جای خاص است، به طوری كه شخص دیگری با آدرسی كه ما می دهیم بتواند شیء مورد نظر را پیدا كند. انضباط معتدل در زندگی یك فرد، شاخص «سالم و طبیعی بودن» او به شمار می رود. افراط در انضباط را « وسواس » می نامیم و فردی را كه در بی نظمی راه افراط در پیش گرفته، لاابالی می خوانیم.
آموزش انضباط
1. پیش از هر چیز والدین باید در زندگی شخصی خود انضباط داشته باشند؛ اتاق مرتب، كمد و چمدان مرتب داشته باشند. اگر كمد را باز كنیم همه وسایل بیرون نریزد؛ مجبور نباشیم در كمد را با زانو ببندیم؛ كمدها سالم باشند؛ كلید داشته باشند و.... نظم و انضباط والدین بهترین آموزش برای فرزندان است.
2. هیچ گاه دستور كلامی انضباط ندهید؛ به بچهها نگویید این كار را بكن، آن كار را نكن، یا این كه این چنین باش یا نباش. زیرا آنها اطاعت نخواهند كرد، بلكه برعكس با شما لجبازی می كنند. اگر به فرزندتان بگویید «بچهجان چند بار بگویم هر چیزی را در جای خودش قرار بده؟» مطمئن باشید همه چیز را در اتاق پخش می كند! زیرا فراگیری نظم و انضباط «عملی» است، یعنی كودكان باید از عمل والدین انضباط را بیاموزند نه از دستورات ایشان.
3. نظم و ترتیب بچهها برخلاف نظم و ترتیب ماست؛ نكته دیگری كه دانستن آن برای والدین لازم است، این است كه بچهها از تولد تا هفت - هشت سالگی نظم و ترتیبی برخلاف نظم و ترتیب بزرگترها دارند. این نظم كه مطابق خواسته ما نیست، «نظم حیاتی» نام دارد.
نظم حیاتی حالتی از نظم است كه در آن وسایل پخش هستند و در جای مناسب قرار ندارند. در نگاه اول تمام وسایل را درهم و برهم می بینیم، ولی وقتی مثلاً به صاحب اتاق میگوییم «آن مداد را پیدا كن» زود پیدا می كند. یعنی این نابجایی و پخش بودن وسایل، از دید ما بی نظمی است اما از دید صاحب اتاق انضباط است.
پس از هفت - هشت سالگی در صورتی كه بچهها آموزش درست دیده باشند به مرحله بالاتر یعنی نظم هندسی قدم می گذارند. این نظم حدود بیست سالگی تكمیل میشود. بنابراین اگر در اتاق فرزند خود همه وسایل را بههم ریخته و پخش شده دیدید، گمان نكنید كه نظم ندارد! نظم او «نظم حیاتی» است. باید در اتاق او چنان حركت كنید كه پا روی اسباب بازی هایش نگذارید. شما حق ندارید نظم حیاتی بچهها را به نظم هندسی تبدیل كنید. اتاق شلوغ بچهها را دست نزنید. فرزندان شما جای همه چیز را میدانند.
یك اصل در برخورد با كودكان ثابت و مؤثر است و آن این كه هر چه می خواهیم كودك انجام دهد، باید بگوییم: «این كار را نكن». آموزش به بچهها به شیوه «متضاد» انجام پذیر است. در همین زمینه یكی از شیوههای عملی «بیتوجهی» است؛ این شیوه از سه سالگی تا یازده سالگی می تواند انجام گیرد. در این روش هیچ واكنشی در برابر رفتار كودك كه در محدوده شخصی اتاق خود انجام میدهد، نشان نمی دهیم.
4. بچهها تنها در محدوده اتاق خود آزادند؛ موضوع مهم در جریان آموزش انضباط این است كه به بچهها حق دخالت به شیوه نظم حیاتی را در اتاق خودتان ندهید. آنها هیچ گاه حق ندارند در مكانی غیر از محدوده مجاز خودشان آشفتگی به وجود آورند. وقتی وسایل خود را به اتاق شما می آورند، به آنها بگویید: «ممنون این وسیله مال اتاق ما نیست!» اجازه ندهید آشفتگی بچهها از حد خود تجاوز كند. این حد برای ما مهم است. با این شیوه بچهها میفهمند كه از این حد به بعد مجاز به اجرای نظم حیاتی نیستند.
5. انتقال از نظم حیاتی به نظم هندسی؛ به تدریج كه بچهها بزرگتر می شوند مسائلی پیش میآید كه نظم هندسی را به آنها می آموزد. مؤثرترین راه انتقال از نظم حیاتی به نظم هندسی، سپردن كارها و تنظیم كردن وسایل به دست خود بچههاست. در این مسیر نباید هیچ وسیله یا لباس گمشدهای را برای كودك پیدا كرد. بلكه باید او را به حال خود واگذاشت تا وسیله اش را پیدا كند. به یك مثال در این مورد توجه كنید:
ساعت شش و نیم صبح است، سرویس بیرون منتظر است و بچه داد می زند كه «مامان كیفم گم شده». شما به هیچ وجه نباید كیف او را پیدا كنید. بچه به مدرسه نمی رود، گریه و فریاد می كند كه عجب آدم هایی هستید، كیف من را پیدا نكردید. باز هم شما در پیدا كردن آن به او كمك نمی كنید. دو روز دیگر او می فهمد كه باید كیف را در جای خود بگذارد؛ و مطمئن می شود كه از جانب شما كمكی دریافت نخواهد كرد. بنابراین همه چیز را در جای خود می گذارد. با این روش بچه از نظم حیاتی به نظم هندسی منتقل می شود.
در پایان به این نكته اشاره می كنیم كه نظم و ترتیب توارثی است. یعنی بعضی از افراد به طور ارثی منظم هستند و برخی دیگر نامنظم. ولی با شیوههای صحیح آموزشی از سه سالگی به بعد می توان نظم و ترتیب را آموزش داد. اما در سنین بالا و بزرگسالی تصحیح افراد وسواسی یا لاابالی بسیار مشكل و حتی غیرممكن است. بنابراین بی جهت جوش نزنید، زیرا به سختی تغییر می كنند.
انسان در مسیر زندگی: گنجینه ای از معارف انسانی از آغاز تا انجام
تألیف محمد مجد و مجید موحدخواه،