تبیان، دستیار زندگی
بر ساحل نهج البلاغه
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

بر ساحل نهج البلاغه

نهج البلاغه

ستاره اى از افق بغداد

هنوز یك قرن از غیبت خورشید پر فروغ آسمان امامت - حضرت مهدى (عج ) - نگذشته بود كه ستاره اى از افق بغداد درخشیدن گرفت و نور امیدى بر دل عاشقان و منتظران نشاند.

او به سال 395 ق .(72) در محله شیعه نشین كرخ بغداد، در خانه اى كه از گلهاى عطر آگین ایمان و اخلاص و روشنایى علم و عمل آذین بندى شده بود، دیده به جهان گشود و نام زیباى ((محمد)) به خود گرفت . محمد كه بعدها به ((شریف رضى )) و ((سید رضى )) شهرت یافت از خاندانى برخاست كه همه از بزرگان دین و عالمان و عابدان و زاهدان و پرهیزكاران كم مانند و روزگار بودند.

پدر و مادر سید رضى هر دو از سادات علوى و از نوادگان سرور آزادگان حسین بن على علیه السلام بودند. نسب وى از جانب پدر با پنج واسطه به امام هفتم مى رسد.(73)

از این رو گاهى شریف رضى را((رضوى )) مى خوانند. و از طرف مادر نسب وى با شش رابطه مى خوانند و از طرف مادر نسب وى با شش رابطه به امام زین العابدین علیه السلام مى رسد.(74)

در جلالت و عظمت شأن فاطمه مادر شأن فاطمه مادر رسید رضى همین بس كه مى گویند: شیخ مفید رحمة الله كتاب ((كتاب النساء)) را براى او نوشته و در مقدمه كتاب از او به بانویى محترم و فاطمه یاد كرده است .(75)

خواب سرنوشت ساز

قرن چهارم پنجم ق . براى بغداد دوران طلایى به حساب مى آید. زیرا در آن موقع از نظر علم و ادب ، بغداد به اوج شهرت و عظمت خود رسیده بود و وجود ستارگان درخشان آسمان پرفروغ علم و معرفت ، تشنگان فضیلت را به ضیافت كوثر دعوت مى كرد. از جمله آنان دانشمندان فرزانه و فقیه یگانه محمد بن محمد بن نعمان مشهور به شیخ مفید بود كه در آن دیار حوزه درسى برپا كرد و به پرورش استعداد پرداخت و روز به روز بر رونق آن افزوده مى شد.

روزى همچون گذشته شیخ بزرگوار و عصاره تقوا، به منظور تدریس قدم بر ((مسجد براثا)) گذاشت و درس را شروع كرد.

چند لحظه اى از شروع درس ‍ نگذشته بود كه ناگهان نفسهاى گرم استاد در پشت قفس برخاست ...: سلام علیكم ، بفرمائید!

طلبه ها به پشت سر برگشتند و در مقابل دیدگان زده خود بانوى محترمى را دیدند كه دست دو فرزند كوچك را گرفته بود. بانوى پاكدامن در كمال متانت رو به شیخ كرد و گفت : اى شیخ ! اینان دو فرزند ((سید مرتضى )) و ((سید رضى )) هستند، به خدمت شما آورده ام تا فقه به آنان بیاموزى .

با شنیدن این كلام شیخ شروع به گریستن كرد و...

حاضران در وادى حیرت پى علت مى گشتند تا اینكه كلمه ((شگفتا))ى استاد آنها را متوجه خود ساخت . شیخ با چشمانى اشك آلود گفت :

((حالا حقیقت برایم آفتابى شد و رؤ یاى شگفتم تعبیر گردید.))

و بعد در دوران حیرت پى بحث به استراحت پرداخته بودم خواب دیدم در همین مسجد نشسته ام و مشغول تدریس هستم .

در خواب بى بى دو عالم ، فاطمه زهرا علیه السلام را دیدم كه دست دو فرزندش امام حسن و امام حسین علیه السلام را گرفته بود و رو به من فرمودند: اى شیخ ! دو فرزندم حسن و حسین را پیش آوردم تا فقه فقه شان بیاموزى .

هنوز حلاوت حضورشان رامى چشیدم كه از عالم خواب بیدار شدم و در دریاى تفكر فرو رفتم خدایا! من كجا و استادى دو امام معصوم كجا؟! با این افكار به مسجد آمدم تا اینكه این سلالهب ء زهراى اطهر علیه السلام با دو غنچه از گلستان محمدى از در مسجد وارد شدند و من به تعبیر رؤ یاى خود رسیدم .

از همه روز شیخ مفید و تربیت سید مرتضى و سید رضى را به عهده گرفت و در پرورش آنان نهایت سعى و تلاش خود را به عمل آورد.(76)

دلباخته علم و معرفت

سید رضى از همان اوایل كودكى با اشتیاق فراوان به تحصیل و فراگیرى علوم رو آورد. وى علاوه بر جدیت و پشتكارى برخوردار بود كه پیشرفت علمى و ادبى او را سرعت مى بخشید. در حقیقت در قرن چهارم تا حدودى از بین رفته بود. از این رو در دو فرقه بزرگ و نیرومند تشیع و تسنن در جوى مسالمت آمیز زندگى مى كردند و روح تفاهم و هبستگى باعث شده بود كه دانشمندان هر دو فرقه به طور آزاد به ارائه افكار و اشاعه مذهب بپردازند.

سید رضى از این فرصت استثنایى بهره هاى فراوان برد و علوم مختلف مانند قرائت قرآن ، صرف و نحو، حدیث ، كلام ، بلاغت فقه ، اصول تفسیر و فنون شعر و غیره را بیاموخت تا اینكه در بیست سالگى از تحصیل بى نیاز گشت و خود در صف استادان و محققان نامدار قرار گرفت .

عدهاى از دانشمندان نام آورى كه سید رضى نزد آنان به كسب دانش ‍ پرداخته عبارت اند از:

1 - ابو اسحاق ابراهیم بن احمد طبرى (متوفى 393 ق .) فقیه و ادیب و نویسنده زبر دست كه سید رضى قرآن را در دوران كودكى نزد وى آموخت .

2 - ابوعلى فارسى (متوفى 377 ق .) نام آور دانش و ادب و پیشواى علم نحو در عصر خود.

3 - ابوسعید سیرافى (متوفى 368 ق ) دانشمند بزرگ و نحوى كه مسند قضاوت بغداد را به عهده داشت .

4 - قاضى عبدالجبار بغدادى ، متخصص علم حدیث و ادبیات .

5 - عبد الرحیم بن نباته (متوفى 374 ق .) از خطباى بلند آوازه و نامدار شیعه ، مشهور به خطیب مصرى . سید رضى مقدارى از فنون شعر را از وى آموخت .

6 - ابومحمد عبدالله بن محمد اسدى اكفافى (متوفاى 405 ق .) عالم فاضل و پرهیزكار و مسند نشین قضاوت در بغداد.

7 - ابوالفتح عثمان بن جنى (متوفى 392 ق .) ادیب ماهر در علم نحو و صرف .

8 - ابوالحسن على بن عیسى (متوفاى 420 ق .) شعر شناس و پیشواى علم لغت و ادبیات .

9- ابوحفص عمر بن ابراهیم بن احمد الكنانى ، محدث ثقه كه سید رضى از او حدیث فرا گرفت .

10 - ابوالقاسم عیسى بن على بن حدیث بن داوود بن جراح (متوفى 350 ق .) لغت شناس و محدث بزرگ و مورد اعتماد.

11 - ابوعبدالله مرزبانى (متوفاى 384 ق .) حدیث و مورد اعتماد شیخ صدوق رحمة الله .

12 - ابوبكر محمد بن موسى خوارزمى (متوفى 403 ق .) فقیهى سترگ و استاد حدیث كه سید رضى و دیگران از وى فقه آموختند.

13 - ابومحمد هارون تلعكبرى (متوفاى 385 ق .) فقیهى جلیل القدر و صاحب كتاب جوامع در علوم دین .

14 - ابو عبد الله محمد بن محمد نعمان مشهور به شیخ مفید (متوفاى 413 ق .) از دانشمندان كم مانند عالم اسلام .(77)


گلشن ابرار جلد اول

نویسنده: محمد ابراهیم نژاد

تهیه و تنظیم: محمد حسین امین – گروه حوزه علمیه تبیان