تبیان، دستیار زندگی
در مقاله قبلی گفتیم كه، گره زدن جهاد به مفهوم اقتصاد و ترکیب این مفهوم مقدس با فعالیت اقتصادی، به معنای نوعی تلاش سخت‌کوشانه در مسیر به سازی اقتصادی مبتنی بر انگیزه‌های الهی است.همچنین به مفهوم شناسی جهاد اقتصادی پرداختیم.(مقاله قبلی را از اینجا ببین
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

جهاد چه ارتباطی به اقتصاد دارد؟ (2)


در مقاله قبلی گفتیم كه، گره زدن "جهاد " به مفهوم "اقتصاد " و ترکیب این مفهوم مقدس با فعالیت اقتصادی، به معنای نوعی تلاش سخت‌کوشانه در مسیر به سازی اقتصادی مبتنی بر انگیزه‌های الهی است.همچنین به مفهوم شناسی جهاد اقتصادی پرداختیم.(مقاله قبلی را از اینجا ببینید) و حالا مقیاس جهاد و راهبردهای جهاد اقتصادی را بررسی می كنیم.


جهاد اقتصادی
مقیاس جهاد اقتصادی

با توجه به اینکه مأموریت انقلاب اسلامی سه سطح ملی، منطق‌های و جهانی دارد، جهاد اقتصادی را هم باید در این سه مقیاس ملاحظه کرد.

یکی از چالش‌های مهم جمهوری اسلامی و اصلی‌ترین عرصه‌ درگیری دشمن با انقلاب اسلامی، در عرصه‌های اقتصادی است؛ یعنی گرچه موضوع درگیری‌آنها همه جانبه است اما اکنون اقتصاد را محور قرار داده‌اند؛ و لذا به تعبیر رهبر فرزانه انقلاب اسلامی (مدظله) "در این برهه از زمان، جهاد ملت ایران به طور عمده در عرصه‌ اقتصاد است "

شرایط کنونی جامعه و کشور، شرایط جنگ اقتصادی است که البته این امر، در مقیاس منطقه‌ای و جهانی هم وجود دارد. مجاهده اقتصادی، برای عبور دادن جامعه از این نبرد اقتصادی است که به عنوان خط مقدم مبارزه بر علیه انقلاب اسلامی طراحی شده است. برای اینکه جهاد اقتصادی، موفق شود باید از مقیاس ملی، به سطح دنیای اسلام و همه جهان گسترش یابد تا جهان اسلام و ملت‌های جهان از جریان تجدد و نظام اقتصاد جهانی بگذرند و این مأموریت فعلی انقلاب اسلامی است.

در مقیاس جهان اسلام، همان‌گونه که بیداری اسلامی ایجاد و به خیزش‌ها و جنبش‌های سیاسی تبدیل شد، باید به دنبال آن، الگوی اقتصاد منسجم و شبکه واحد اقتصادی بر محور تمدن اسلامی به این کشورها نشان داده شود تا به فکر شکستن انحصارهای جهانی باشند و اتحاد منطق‌های یا تمدنی به وجود آوردند، این هم مأموریت دیگر انقلاب اسلامی است.

در مقیاس بالاتر، مأموریت انقلاب اسلامی عبور دادن جامعه جهانی از جریان تجدد به سمت عصر ظهور است؛ بنابراین، ناچار است که یک طراحی اقتصادی جدیدی داشته باشد. نظام جهانی موجود، یک نظام مدیریتی فراگیر است که در همه‌ی حوزه‌ها به دنبال گسترش مدرنیزم در جهان می‌باشد. طبیعی است که عبور دادن جامعه جهانی از دوران مدرنیته به سمت عصر ظهور، مبارزه‌ای همه جانبه را می‌طلبد و از بستر جهاد سیاسی و فرهنگی و به ویژه در شرایط کنونی از بستر جهاد اقتصادی عبور می‌کند.

راهبردهای جهاد اقتصادی

پس از مفهوم شناسی جهاد اقتصادی و تبیین مقیاس آن، به راهبردهای جهاد اقتصادی می‌پردازیم.

1/3 نقشه جدید مبارزه اقتصادی

جهاد اقتصادی در نهایت نباید بر اساس الگوی اقتصادی رایج که قطب‌های اقتصادی دنیا از آن تبعیت می‌کنند و در موازنه می‌خواهند تنها سهم تأثیر خودشان را بالا ببرند، تعریف شود.

مثلاً چین و هند در حال رقابت جدی اقتصادی، حتی جنگ اقتصادی با اروپا و امریکا هستند و می‌خواهند در آینده، سهم تأثیر خود را در اقتصاد جهانی بالا ببرند اما روشن است که این رقابت و جنگ اقتصادی، بر سر طراحی و تحقق الگوهای جدید نیست، بلکه برای تغییر جایگاه درون موازنه الگوی سرمایه‌داری است.

جهاد اقتصادی نباید به معنای پذیرش الگوهای اقتصادی دشمن و مبارزه در چارچوب آن باشد، بلکه به این معناست که ما در نهایت به دنبال ایجاد یک الگو یا مدل جدید اقتصادی مبتنی بر آموزه‌های اسلامی و سازگار با فرهنگ و شرایط ایران هستیم که هجوم فرهنگ و تمدن رقیب از طریق اقتصاد را سد کند.

در واقع، جریان اقتصاد سرمایه‌داری، بستر فرهنگ، اخلاق و اعتقادات سرمایه‌داری هم هست که باید با مجاهدت اقتصادی، موازنه اقتصادی را تغییر دهیم این طرح باید نقشه راه جنگ اقتصادی را طراحی کند و میدان جنگ اقتصادی و وسعت و ابعاد آن میدان را به ما نشان دهد. اگر میدان جهاد اقتصادی را در مقیاس ملی ببینیم، نقشه‌برداری به مقیاس ملی خواهد شد ولی اگر میدان طراحی شده، گسترده‌تر باشد، نقشه‌ی راه نیز جامع‌تر خواهد بود.

طبیعی است که از اضلاع مهم این نقشه، طراحی معادلات جدید و طراحی نظام شاخص‌های جدید برای ارزیابی وضعیت اقتصادی و راهکارهای برون‌رفت از وضعیت کنونی در مقیاس ملی، دنیای اسلام و جهانی و دست‌یابی به "تعالی، عدالت و رفاه " است.

به عبارت دیگر، طراحی این نقشه، به معنای تحول فرهنگی و انقلاب فرهنگی در حوزه دانش اقتصاد و حوزه‌اخلاق اقتصادی و فرهنگ اقتصادی است. نکته مهم آن است که مدل مورد نظر باید نقشه هجوم همه جانبه علیه اقتصاد سرمایه‌داری و مکمل هجوم فرهنگی و سیاسی باشد. به اعتراف برخی از نظریه پردازان غرب و از جمله "فوکویاما "، بحران اقتصادی کنونی غرب، ناشی از شکست ایدئولوژی غربی است و منشأ ایدئولوژیک دارد؛ پس، بر پایه این اعتراف، برای شکست غرب در عرصه اقتصادی، باید در قالب یک نقشه و مدل، هجمه ایدئولوژیک به غرب را گسترش دهیم، که در این صورت، موفقیتمان در جهاد اقتصادی افزون خواهد شد.

جهاد اقتصادی

2/3 نوسازی هویت اقتصادی مسلمین

راهبرد دیگر در جهاد اقتصادی، احیای هویت اقتصادی مسلمین است تا هم گراییها و مرزبندی‌های جدید اقتصادی در جهان شکل بگیرد؛ همان گونه که هویت فرهنگی و سیاسی مسلمان‌ها احیا شده و دنیای اسلام به نقطه‌ای رسیده است که خود را بر اساس فرهنگ اسلامی و اقتدار اسلام تعریف می‌کند و قدرت و فرهنگ خویش را در اسلام می‌شناسد، باید هویت جمعی اقتصادی آن‌ها نیز بر مبنای هویت‌های سیاسی و فرهنگی نوظهور، بازسازی و احیا شود تا هویت اقتصادی آن‌ها مبتنی بر اسلام باشد و هویت واحد اقتصادی در دنیای اسلام محقق گردد؛ یعنی به لحاظ اقتصادی، دغدغه یا تعلقی که به دنیای اقتصاد دارند، تعلق و یا نگرانی مبتنی بر سرنوشت اسلام باشد. نتیجه این نوسازی هویت آن است که برتری و اقتدار شبکه اقتصاد اسلامی در جهان به حساسیت نخست مسلمین تبدیل می‌شود و برتری اقتصاد ملی و اسلامی، موضوع حساسیت جامعه اسلامی قرار می‌گیرد. به دنبال نوسازی هویت اقتصادی، باید همگرایی اقتصادی به وجود آید. بر اساس آن هم باید نظام‌ها و سامانه‌های آماری تعریف شود که بتواند به صورت علمی، مقدورات اقتصادی مسلمین مثل بازارهای مختلف اقتصادی، بازارهای مصرفی، نیروهای انسانی و... را شناسایی کند. این امر، می‌تواند اعتماد بین جبهه‌ای در دنیای اسلام ایجاد کند و اعتماد روحی و احساس توانایی در موازنه به آن‌ها بدهد و بر احساس هویت اقتصادی بیفزاید؛ برخلاف شرایط کنونی که دنیای اسلام تصور می‌کند که در موازنه اقتصادی، مغلوب است!

بر اساس هویت اقتصادی می‌توان برنامه‌ریزی کرد و سازوکارهای مشترک برای موضع‌گیری فعال در سطح جهانی شکل داد؛ مثل ایجاد بازار مشترک، نظام پولی مشترک و ساماندهی مشترک صادرات و واردات، افزایش مبادلات درونی، اعمال تحریم بر جبهه مقابل (مثل تحریم انرژی فسیلی در مقابل تحریم انرژی هست‌های).

3/3 ایجاد اخلاق و بصیرت اقتصادی

بر اساس هویت جمعی اقتصادی باید اخلاق اسلامی را در حوزه اقتصاد حاکم کرد؛ باید اخلاق اجتماعی اقتصادی تغییر کند؛ چرا که بخشی از هویت اقتصادی جامعه اسلامی، هویت اخلاق اقتصادی آن‌ها است؛ مثلاً به جای روحیه رقابت در دنیای اسلام، باید روحیه ایثار و فداکاری بین جبهه‌ای به وجود آید، به جای روحیه تکاثر، روحیه قناعت در مصرف حاکم شود و روحیه تلاش و مجاهده به جای کسالت و تنبلی بنشیند.

جهاد اقتصادی در نهایت نباید بر اساس الگوی اقتصادی رایج که قطب‌های اقتصادی دنیا از آن تبعیت می‌کنند و در موازنه می‌خواهند تنها سهم تأثیر خودشان را بالا ببرند، تعریف شود

در واقع، مجموعه حساسیت‌ها و "حب‌ها و بغض‌ها " و "میل‌ها و نفرت‌ها " در میدان اقتصاد، همان اخلاق مبارزه اقتصادی است که فداکاری و ایثار و تلاش از نمونه‌ها و فروعات آن به شمار می‌روند. به عنوان نمونه، اخلاق قناعت غیر از اخلاق حرص است. در اخلاق قناعت، انسان "حداکثری " تلاش و "حداقلی " مصرف می‌کند. این اخلاق در نهایت باید به رفتار آحاد جامعه تبدیل شود.

در هویت سازی اقتصادی باید به نقطه‌ای رسید که علاوه بر ایجاد حساسیت‌ها و اخلاق اقتصادی جدید، "بصیرت اقتصادی " هم پدید آید که جوامع اسلامی بتوانند رابطه پدیده‌های اقتصادی در مقیاس جهانی، منطقه‌ای و ملی را با جریان موازنه اقتصادی و هویت اقتصادی دنیای اسلام بفهمند. به عبارت دیگر، بصیرت اقتصادی یعنی آگاهی‌های لازمی که بتواند بین رفتارهای اقتصادی در مقیاس توسعه، کلان و خُرد یا در مقیاس رفتار شخصی و خانوادگی و نیز در مقیاس رفتار اصناف اجتماعی و... با موازنه، نسبت برقرار کند؛ مثلاً کسانی که برای صادرات و واردات برنامه‌ریزی می‌کنند، باید به برتری اقتصاد اسلامی حساس باشند و رابطه مدیریت خودشان را با این امر، به وضوح تشخیص دهند. البته برای تشخیص این مسئله، مطالعات علمی و تخصصی گسترده‌ای نیاز است؛ مثلاً در برنامه‌ریزی برای مدیریت اقتصادی، مدیریت صنعتی، مدیریت توسعه صنایع در مقیاس وزارت صنایع، مطالعات کاملاً کارشناسانه نیاز است تا مدیریت جهادی شکل گیرد.

روشن است که بصیرت اقتصادی غیر از اخلاق اقتصادی است. باید پس از تلاش در بخش اخلاق اقتصادی، آگاهی‌های لازم و درک و عقلانیت صحیح متناسب با مناصب و ظرفیت‌ها شکل گیرد تا به راحتی بتواند تأثیر مناسبات و رفتارهای اقتصادی با برتری در موازنه را تبیین کند؛ مثلاً اگر حادث‌های در عرصه جهانی سازی اقتصادی در جهان اتفاق افتاد، مسلمانان صاحب بصیرت اقتصادی به سرعت بتوانند سهم تأثیر آن را در اقتصاد جهان اسلام محاسبه کنند و بدانند که این تحول اقتصادی چه تأثیری در موازنه اقتصادی خواهد گذاشت و بر آن اساس، نسبت به این موضوع موضع‌گیری کنند. در واقع، تفاوت حساسیت و بصیرت در آن است که فرد در مرحله حساسیت، با پرورش روحی و اخلاقی و اصلاح نظام حساسیت‌های خویش، به برتری در موازنه احساس می‌رسد، اما در مرحله بصیرت می‌فهمد که رفتار اقتصادی او چه نسبت منطقی و عینی با برتری در موازنه دارد. از این منظر، حساسیت‌های اقتصادی باید مسیر حرکت خود را از طریق ایجاد بصیرت اجتماعی پیدا کند و در امتداد حساسیت، بصیرت پدید آید؛ اگر بصیرت وجود نداشته باشد، حساسیت‌ها جریان مناسب خود را پیدا نمی‌کنند. این امر، حتی در تصمیمات خُرد اقتصادی مثل رفتارهای تولیدی، توزیعی و مصرفی هم جریان دارد؛ یک کارخانه دار یا حتی یک زن خانه دار در مصرف خُرد، باید بفهمد که این کالایی را که تولید یا خریداری می‌کند، چه نسبتی با برتری جبهه اسلام در موازنه دارد.

شرایط کنونی جامعه و کشور، شرایط جنگ اقتصادی است که البته این امر، در مقیاس منطقه‌ای و جهانی هم وجود دارد. مجاهده اقتصادی، برای عبور دادن جامعه از این نبرد اقتصادی است که به عنوان خط مقدم مبارزه بر علیه انقلاب اسلامی طراحی شده است.

البته برخی حساسیت‌های اقتصادی در کشورهای غربی وجود دارد که با بحث بصیرت اقتصادی تفاوت دارد؛ به عنوان نمونه، وقتی طرح خاصی در تجارت جهانی مطرح می‌شود، کارگران برخی کشورها تظاهرات می‌کنند؛ زیرا رابطه‌ی آن را با زندگی و درآمد شخصی خودشان می‌فهمند، اما یک مسلمان باید بتواند با بصیرت اقتصادی، نسبت بین پدیده‌های اقتصادی جهانی را با برتری دنیای اسلام و کشور خود بفهمد. به تعبیر دیگر، فرد و جامعه در تحقیقات و برنامه ریزی‌های اقتصادی، باید موازنه‌ی اقتصادی را به عنوان یکی از مهم‌ترین شاخصه‌های بهینه قرار دهند و تنها به دنبال سودآوری شخصی نباشند. اینکه مقام معظم رهبری (مدظله) تصریح کردند که در جهاد اقتصادی باید به سمت مصرف کالاهای ملی برویم، شاید در همین راستا قابل تحلیل باشد.

جامعه اسلامی می‌تواند مبتنی بر بصیرت اقتصادی، برای آزادسازی کالاهای استراتژیک از انحصار دشمنان تلاش کند و به خودکفایی در کالاهای مهم برسد.

بخش اقتصاد تبیان


منبع : سایت رجانیوز

لینکهای مرتبط:

به فرمایشات رهبری عمل شده است؟

جهاد اقتصادی و افق 14 سال پیش رو

بازار سکه و شعار جهاد اقتصادی

کسب روزی حلال نوعی جهاد

جهاد اقتصادی و پیشرفت بومی

جهاد اقتصادی با تکیه بر مبانی دین

ملزومات تحقق جهاد اقتصادی

آیا شرایط حاضر عادلانه است؟

عدالت چگونه محقق می‌شود؟