تبیان، دستیار زندگی
شیطان همیشه در کمین انسان است; به خصوص وقتی که به ذکر و نام خدا مشغول است، بسیار او را وسوسه می‌کند و به وسیله تهییجِ عواطفِ درونی مربوط به آن عمل، به آدمی القا می‌کند که عمل بسیار خوبی است و در نتیجه، انسان از عمل خود لذت می‌برد و در قلب، آن را دوست می‌د
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آدابی برای شروع و پایان قرآن


شیطان همیشه در کمین انسان است; به خصوص وقتی که به ذکر و نام خدا مشغول است، بسیار او را وسوسه می‌کند و به وسیله تهییجِ عواطفِ درونی مربوط به آن عمل، به آدمی القا می‌کند که عمل بسیار خوبی است و در نتیجه، انسان از عمل خود لذت می‌برد و در قلب، آن را دوست می‌دارد و آن قدر قلبش متوجه آن می‌شود که دیگر فرصتی پیدا نمی‌کند تا درباره عواقب و آثار سوء آن همچون غرور، ریا و... تعقل کند.


تلاوت
خواندن قرآن در حال راه رفتن

قرآن «ذکر الله» است و چنان که امام صادق(علیه السلام) فرموده‌اند: «ذکر خداوند در هر حالی خوب است.»[1]

قرائت قرآن در حال حرکت یا ایستاده چنان‌چه موجب بی‌احترامی به آن نشود، اشکال ندارد. در روایات تنها از قرآن خواندن در برخی مکان‌ها و حالت‌ها نهی شده که به بعضی از آن موارد اشاره می‌کنیم:

در رکوع نماز; در سجده نماز; در دستشویی (مکان آلوده); در حمام; در حالت جنابت; زن در حال نفاس; زن در حال حیض.[2]

از جمله آداب تلاوت قرآن، نشستن همچون نمازگزار به صورت دو زانو و با ادب و رو به قبله و... می‌باشد،[3] که بهتر است رعایت گردد.

قرآن را در یک روز نخوان !

هر مقدار انسان بتواند قرآن بخواند، خوب است. به چند روایت از امامان معصوم(علیهم السلام) در این باره اشاره می‌کنیم:

1. محمد بن عبدالله می‌گوید: «به امام صادق(علیه السلام) گفتم: من قرآن را در یک شب بخوانم؟ فرمود: من خوش ندارم که در کمتر از یک ماه آن را بخوانی.»[4]

2. علی بن حمزه می‌گوید: «از امام صادق(علیه السلام) پرسیدم: در ماه رمضان همه قرآن را در یک شب بخوانم؟ فرمود: نه. گفتم: در دو شب؟ فرمود: نه. گفتم: در سه شب؟ فرمود: آری. و با دست خود اشاره کرد [یعنی بخوان]».[5]

3. حسن بن خالد می‌گوید: «به امام صادق(علیه السلام) گفتم: در چند روز قرآن را بخوانم؟ فرمود: آن را پنج بخش بخوان [روزی شش جزء] یا هفت بخش بخوان [در هفت روز] امّا نزد من قرآنی است که چهارده جزوه دارد[ یعنی در چهارده روز ختم می‌شود]».[6]

4. امام صادق(علیه السلام) می‌فرماید: «قرآن، عهد و پیمان خداوند با بندگانش است، پس برای شخص مسلمان شایسته است که با دقت در عهد و پیمان او[ خدا] نظر کند و هرروز پنجاه آیه از آن را بخواند.»[7]

با توجه به این روایات، هر چه بیشتر قرآن بخوانیم بهتر است و دست کم شایسته است هر مسلمان روزی پنجاه آیه از قرآن بخواند.

مقصود شیعیان از کلمه «العلیّ»، یکی از صفات خداوند است که در آیات متعددی (مانند: بقره، آیه‌255; شوری، آیه‌4) آمده است، نه نام امیر مؤمنان(علیه السلام)

اعوذ بالله در آغاز قرائت قرآن

خداوند متعال می‌فرماید: (فَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْءَانَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیْطَـنِ الرَّجِیم); [ای رسول ما] چون قرآن را تلاوت کنی، از[ شرّ وسوسه] شیطانِ[ مردود و] مطرود، به خدا پناه ببر.[8] یعنی وقتی قرآن می‌خوانی، از خدای متعال بخواه، مادامی که مشغول خواندن هستی، از مکر و فریب شیطانِ رجیم، پناهت دهد. پس پناه بردنی که در این آیه به آن امر شده است، وظیفه قلب و نفس خواننده و قاری قرآن است و مأمور شده است، مادامی که مشغول تلاوت است، این حقیقت (استعاذه به خدا) را در دل خود بیابد.[9]

شیطان همیشه در کمین انسان است; به خصوص وقتی که به ذکر و نام خدا مشغول است، بسیار او را وسوسه می‌کند و به وسیله تهییجِ عواطفِ درونی مربوط به آن عمل، به آدمی القا می‌کند که عمل بسیار خوبی است و در نتیجه، انسان از عمل خود لذت می‌برد و در قلب، آن را دوست می‌دارد و آن قدر قلبش متوجه آن می‌شود که دیگر فرصتی پیدا نمی‌کند تا درباره عواقب و آثار سوء آن همچون غرور، ریا و... تعقل کند.[10]

در پایان تلاوت؛ «صدق الله العلی العظیم» و یا «صدق‌الله‌العظیم»؟

«صدق‌الله‌العلی‌العظیم» عبارتی متبرک است که در بر دارنده دعا و شهادت قاری قرآن بر صدق خداوند و کلام اوست و در پایان قرائت قرآن کریم ادا می‌گردد. قاریان اهل سنت با توجه به برخی روایات این عبارت را به صورت «صدق‌الله‌العظیم» و قاریان شیعه به صورت «صدق‌الله‌العلی‌العظیم» می‌گویند که برگرفته از سخن پیامبر(صلی الله علیه وآله)[11] و امامان معصوم(علیهم السلام)[12] می‌باشد.

شایان ذکر است که این تفاوت، اختلاف مهمی نیست، زیرا مقصود شیعیان از کلمه «العلیّ»، یکی از صفات خداوند است که در آیات متعددی (مانند: بقره، آیه‌255; شوری، آیه‌4) آمده است، نه نام امیر مؤمنان(علیه السلام).

پی نوشت ها :

[1]‌. وسائل الشیعه، ج‌1، ص‌310.

[2]‌. بحارالانوار، ج‌89، ص‌130.

[3]‌. یوسف علی بدیری، حق القرآن الکریم علی الناس، ص‌62.

[4]‌. الکافی، ج‌2، ص‌616.

[5]‌. همان.

[6]‌. همان، ص‌437‌ـ‌439.

[7]‌. وسائل الشیعه، ج‌4، ص‌846.

[8]‌. نحل، آیه 98.

[9]‌. المیزان، ج‌12، ص‌344.

[10]‌. المیزان، ج‌9، ص‌97.

[11]‌. بحارالانوار، ج‌57، ص‌243.

[12]‌. همان، ج‌95، ص‌400.

بخش قرآن تبیان


منبع :

اندیشه قم