تبیان، دستیار زندگی
مدت برگزاری جشن هایی چون مهرگان، یلدا، سده و بسیاری دیگر، معمولاً یک روز (یا یک شب) بیشتر نیست. ولی جشن نوروز، که درباره اش اصطلاح «جشن ها و آیین های نوروزی» گویاتر است، دست کم یک یا دو هفته ادامه دارد. ابوریحان بیرونی مدت ب...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

روزها یا ماه جشن نوروز

نوروز

مدت برگزاری جشن هایی چون مهرگان، یلدا، سده و بسیاری دیگر، معمولاً یک روز (یا یک شب) بیشتر نیست. ولی جشن نوروز، که درباره اش اصطلاح «جشن ها و آیین های نوروزی» گویاتر است، دست کم یک یا دو هفته ادامه دارد.

ابوریحان بیرونی مدت برگزاری جشن نوروز را، پس از جمشید یک ماه می نویسد: «چون جم درگذشت، پادشاهان همه ی روزهای این ماه را عید گرفتند. عیدها را شش بخش نمودند: 5 روز نخست را به پادشاهان اختصاص دادند. 5 روز دوم را به اشراف، 5 روز سوم را به خادمان و کارکنان پادشاهی، 5 روز چهارم را به ندیمان و درباریان، 5 روز پنجم را به توده مردم و پنجه ششم را به برزیگران.»

کمپفر در سفرنامه ی خود آورده است که « در زمان شاه سلیمان صفوی، مهمانی ها، تفریح و جشن های نوروز در میدان های عمومی تا سه هفته طول می کشید.»

"درو ویل" مدت تعطیلی جشن نوروز را در زمان فتحعلی شاه دو هفته می نویسد. ولی برگزاری مراسم نوروزی امروز، دست کم از "چهارشنبه آخر سال" آغاز و در "سیزده بدر" پایان می پذیرد.

رسم ها و آیین های نوروزی که از روزگاران کهن برگزاری آنها از نسلی به نسل بعد به ارث رسیده، به ناگزیر با دگرگونی شیوه های زندگی، تکنولوژی های صنعتی و ماشینی، سازمان های اداری شغل ها، قانون ها، وسایل ارتباط جمعی جدید بدون آنکه هویت خود را از دست بدهد، تحول یافته است. از آداب و رسوم کهن پیش از نوروز، بایستی از چهارشنبه سوری، خانه تکانی و پنجه (خمسه مسترقه) یاد کرد.


روزهای مردگان و پنجشنبه آخر سال

یکی از آیین های کهن پیش از نوروز، یاد کردن از مردگان است که به این مناسبت به گورستان می روند ، و خوراک می برند و به دیگران می دهند. زردشتیان معتقدند که: «روان و فروهر مردگان، هیچ گاه کسی را که بوی تعلق داشته فراموش نمی کنند و هر سال هنگام جشن فروردین به خانه و کاشانه خود بر می گردند.»

در روزهای پنجه، از جمله رسم ها، تهیه کردن غذاهای آیینی - مذهبی بوده، ابوریحان می نویسد: " ... وگبرکان در این پنج روز خورش و شراب نهند، روان های مردگان را و همی گویند، که جان مرده بیاید و آن غذا گیرد، " غذا پختن و بر مزار مردگان بردن در قرن چهارم رسم بوده است؛ از خوارزم تا فارس. خوارزمیان پنج روز آخر اسفند و پنج روز دیگری که در پی است و ملحق به این ماه، مانند اهالی فارس، در روزهای فروردگان برای ارواح مردگان در گورستان غذا می گذارند.

یکی از صورت های برجا مانده ی این رسم، در شهر و روستا، به گورستان رفتن پنجشنبه ی آخر سال است به ویژه خانواده هایی که در طول سال عضوی را از دست داده اند. رفتن به زیارتگاه ها و زیارت اهل قبور، در پنجشنبه – نظیر روز پیش از نوروز و بامداد نخستین روز سال – رسمی عام است. در این روز، خانواده ها خوراک (پلو- خورش)، نان ، حلوا و خرما بر مزار نزدیکان می گذارند و بر مزار تازه گذشتگان شمع  یا چراغ روشن می کنند. در برخی از شهرهای ایران، روز پیش از عید، خانواده های عزادار، از خویشان و نزدیکان با غذا و حلوا پذیرایی می کنند و بر سرمزار جمع می شوند. نیز رسم است که ایرانیان شیعه، در موقع سال تحویل، به زیارت قبر امامان و امامزادگان می روند.


خانه تکانی

اصطلاح خانه تکانی را بیشتر در مورد شستن، تمیز کردن، نو خریدن، تعمیر کردن ابزارها، فرش ها، لباس ها، به مناسبت فرا رسیدن نوروز، به کار می برند. در این خانه تکانی، که سه تا چهار هفته طول می کشد، باید تمامی ابزارها و وسیله هایی که در خانه است، جا به جا، تمیز، تعمیر و معاینه شده و دوباره به جای خود قرار گیرد. برخی از ابزارهای سنگین وزن مثل فرش ها، تابلوها، پرده ها و یا وسایل  دیگر، فقط سالی یک بار، آن هم در خانه تکانی نوروزی، جا به جا و تمیز می شود. در برخی از شهرهای آذربایجان نخستین چهارشنبه ماه اسفند (چهارشنبه موله) به شستن و تمیز کردن فرش های خانه اختصاص  دارد.


کاشتن سبزه

اسفند ماه، ماه پایانی زمستان، هنگام کاشتن دانه و غله است. کاشتن "سبزه عید" به صورت نمادین و شگون، از روزگار کهن، در همه ی خانه ها و در بین همه خانواده ها مرسوم بوده است.

در ایران کهن، بیست و پنج روز پیش از نوروز، در میدان شهر، دوازده ستون از خشت خام برپا می شد، بر ستونی گندم، برستونی جو و به ترتیب، برنج، باقلا، کاجیله (گیاهی است از تیره ی مرکبات ، که ساقه آن به 50 سانتی متر می رسد)،  ارزن، ذرت، لوبیا، نخود، کنجد، عدس و ماش می کاشتند؛ و در ششمین روز فروردین، با سرود یا ترنم و شادی ، این سبزه ها را می کندند و برای فرخندگیش به هر سو می پراکندند.  ابوریحان نقل می کند که «این رسم در ایرانیان پایدار ماند که روز نوروز در کنار خانه هفت صنف از غلات در هفت استوانه بکارند و از روییدن این غلات، به خوبی و بدی زراعت و حاصل سالیانه حدس بزنند.»

امروز در همه ی خانه ها رسم است که ده روز یا دو هفته پیش از نوروز، در ظرف های کوچک و بزرگ، کاسه، بشقاب، پشت کوزه و ... دانه هایی چون گندم، عدس، ماش و ... می کارند.

موقع سال تحویل و روی سفره ی "هفت سین" بایستی سبزه بگذارند. در برخی از شهرها سومین چهارشنبه پیش از عید به خیس کردن و کاشتن گندم و عدس برای سبزه های نوروزی اختصاص دارد. این سبزه ها را در خانواده ها تا روز سیزده نگه می دارند و در این روز، زمانی که برای "سیزده بدر" از خانه بیرون می روند، در آب روان می اندازند.


سفره هفت سین

رسم و باور کهن است که همه اعضای خانواده در موقع سال تحویل (لحظه ی ورود خورشید به برج حمل) در خانه و کاشانه خود در کنار سفره هفت سین گرد آیند. در سفره ی سفید رنگ هفت سین، از جمله، هفت روییدنی خوراکی را که با حرف« س» آغاز می شود و نماد و شگونی بر فراوانی روییدنی ها و فرآورده های کشاورزی است- چون سیب ، سبزه، سنجد، سماق، سیر، سرکه، سمنو و مانند این ها- می گذارند. افزون بر آن آینه، شمع، ظرفی شیر، ظرفی آب که نارنج در آن است، تخم مرغ رنگ کرده، تخم مرغی روی آینه، ماهی قرمز، نان، سبزی، گلاب، گل، سنبل، سکه و کتاب دینی (مسلمانان قرآن و زردشتیان اوستا و...) نیز زینت بخش سفره ی هفت سین است. این سفره در بیشتر خانه ها تا روز سیزده گسترده است.

در برخی از نوشته ها از سفره ی هفت شین (هفت روییدنی که به حرف شین آغاز می شود) سخن رفته و آن را رسمی کهن تر دانسته اند. در ریشه یابی واژه ی هفت سین نظرهای دیگری چون هفت چین (هفت روییدنی از کشتزار چیده شده) و هفت سینی از فرآورده های کشاورزی نیز بیان شده است. پراکندگی نظرها ممکن است به این سبب باشد که در کتاب های تاریخی و ادبی کهن اشاره ای به هفت سین نشده و از دوره ی قاجاریه است که درباره ی باورها ، رفتارها و رسم های عامیانه مردم تحقیق ، بحث و اظهار نظر آغاز شده است. نمی دانیم که آیا پیش از قاآنی هم شاعری هفت سین را در شعر خود آورده است یا نه؟

سین ساغر بس بود ما را در این نوروز روز  گو نباشد هفت سین رندان  دُرآشام را

میرزاده ی عشقی نیز در "نوروزی نامه" مسمطی برای آگاهی مردم آن دیار سروده :

بپا سازند از مازندران تا شوش و ملک ری  بساط هفت سین چینند و بنشینند دور وی