تبیان، دستیار زندگی
واقعیت آن است که دروس خارج سبک و اسلوب خاصی دارد و بهتر است قبل از شرکت کردن در آنها، با شیوه ها آشنا شویم.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

دروس حوزه، شیوه ها و مراحل (2)

درس خارج
واقعیت آن است که دروس خارج سبک و اسلوب خاصی دارد و بهتر است قبل از شرکت کردن در آنها، با شیوه ها آشنا شویم.

متاسفانه بعد از اتمام دروس سطح، برنامه تحصیلی طلاب به علل گوناگونی دچار افت می شود. اگر چه علت های متعددی در این افت تحصیلی دخیل است ولی شاید یکی از مهمترین آنها، عدم آشنایی و بی برنامگی و همچنین عدم آشنایی با اسلوب و شیوه ها و چگونگی آموختن درس خارج است.

ما در این نوشتار در صدد تببین و بررسی این مساله مهم هستیم. اگرچه شاید این مساله از ذهن خیلی ها به دور باشد ولی واقعیت آن است که دروس خارج سبک و اسلوب خاصی دارد و بهتر است قبل از شرکت کردن در آنها، با این شیوه ها  آشنا شویم.

شیوه‌های تدریس درس خارج از جهت محتوا و کیفیت

الف: چینش و ترتیب درس

1ـ روش قدما:

تا قبل از مرحوم آیة الله بروجردی رحمه الله براین بود که ابتدا «اصل » در مساله بیان می شد و سپس دلایل آن بیان می شد.(1)

2ـ روش آیة الله بروجردی رحمه الله:

ایشان ابتدا سیر تاریخی مساله را بررسی می کردند و سپس دلایل مساله را مورد نقد و بررسی قرار می دادند و اگر دلیلی نبود به سراغ ادله فقاهتی (اصول عملیه) می رفتند.(2)

3ـ روش امام خمینی قدس سره:

ایشان ابتدا دلایل مساله را بررسی می کردند و سپس اقوال علما را تجزیه و تحلیل می کردند. می فرمودند: اول ببینیم خودمان از ادله چه می فهمیم، آنگاه به بررسی نظریات دیگران می پرداختند.(3)

4ـ روش سه بخشی:

در برخی از درس‌های حوزه علمیه قم به این ترتیب عمل می شود:

اول، ذکر اقوال علما در مساله تا سیمای کلی و عمومی مساله روشن شود;

دوم، بیان دلایل موافق و مخالف و نقض و ابرام آن ها;

سوم، جمع بندی و نتیجه گیری.

5ـ روش چهار بخشی:

 این روش نیز در برخی از درس‌های فعلی حوزه علمیه قم مرسوم است که بدین ترتیب عمل می شود:

اول، ذکر موضوع مساله و تقسیم بندی‌های آن;

دوم، بیان اقوال موافق و مخالف;

سوم، بیان دلایل از قرآن، روایات، عقل، اجماع و نقد آن ها و در صورت لزوم بیان اصل در مساله;

چهارم، جمع بندی اقوال و دلایل و نتیجه گیری.

بررسی: هر کدام از این روش ها نقاط قوت و ضعفی دارد که مجال بیان آن ها در این مختصر نیست ولی کامل‌ترین روش، شیوه چهارم به نظر می رسد; هر چند از جهت عدم بیان سیر تاریخی مساله، ناقص است.

ب) سبک‌های خاص در فقه

در تدریس خارج فقه حوزه‌های علمیه، روش‌های مختلفی به کار گرفته می شود که در اینجا به آن ها اشاره می کنیم.

1ـ سبک فقه الحدیث

این شیوه درسی آیة الله بروجردی رحمه الله در علم فقه بود. در این روش، برای بررسی یک فرع فقهی به علم «اصول فقه » کمتر توجه می شود و سعی می کنند با بررسی پیشینه تاریخی هر مساله و با توجه خاص به علم رجال و طبقه بندی راویان حدیث و برطرف کردن تقطیع احادیث، حکم هر مساله را از احادیث مربوط به آن استخراج کنند. و در صورت ضرورت و لزوم به علم اصول یا اصول عملیه پناه می برند.(4)

2ـ سبک فقه مبتنی بر اصول

در این شیوه، تکیه اصلی بر اصول است و سعی می کنند با تکیه بر قواعد اصولی دلایل را بررسی کنند.

در این روش، به علم رجال توجهی نمی شود و گاهی فرض هایی در فقه مطرح می شود که در طول عمر انسان یک بار هم اتفاق نمی افتد.

لذا برخی از بزرگان براین شیوه خرده گرفته اند که افراط اصول موجب دوری انسان از فهم عرفی می شود که شارع، طبق آن سخنان خود را القا فرموده است.(5)

3ـ سبک فقه مقارن

این شیوه که یادگار شیخ طوسی رحمه الله است، براستفاده از اقوال عامه و بررسی آن ها تکیه می کند. اولین کتاب در این زمینه، خلاف شیخ است که در آنجا سعی شده تا نظریات شیعه و سنی آورده و مقایسه شود.

این سبک را مرحوم آیة الله بروجردی رحمه الله احیا کرده ایشان همان طور که به شان نزول آیات اهمیت می داد، به سیر تاریخی و موقعیت صدور حدیث هم اهمیت می داد. و آن را در فهم احادیث مؤثر می دانست.(6)

4ـ سبک فقه پویا (هماهنگ با زمان و مکان)

این شیوه، از دیرباز مورد توجه علمای شیعه بوده است. آثار تاثیر زمان و مکان در اجتهاد را در فتوای میرزای بزرگ رحمه الله در تحریم تنباکو می توان ملاحظه کرد.

امام خمینی قدس سره این سبک را حیاتی تازه بخشید و فرمود: «زمان و مکان دو عنصر تعیین کننده در اجتهادند(7)

البته در مورد مقدار و حدود دخالت زمان و مکان در مصادیق، موضوعات، متعلق احکام و در نتیجه در اجتهاد و صدور حکم و فتوا، بحث بسیار است، (8) ولی این مطالب منافاتی با اینکه فقه پویا یک سبک فقهی است، ندارد.

پ) سبک‌های خاص در اصول فقه

اصول فقه در درس‌های خارج حوزه علمیه با دو روش متفاوت مورد بحث قرار می گیرد.

1ـ سبک فلسفی

بیان مطالب و قواعد اصولی براساس اصطلاحات فلسفی و داخل کردن مباحث فلسفی و حقیقی با مباحث اعتباری و عرفی اصول، از خصوصیات این روش است. این شیوه در زمان شیخ انصاری رحمه الله کم کم پا به عرضه وجود گذاشت، در حوزه نجف به اوج خود رسید و علم اصول به صورت علم نیمه معقول درآمد که در حواشی مرحوم کمپانی رحمه الله کاملا ظاهر می شود.(9)

لذا برخی بزرگان براین شیوه خرده گرفته اند که موجب خلط مباحث اصول و فلسفه شده و از عرفی بودن دوره کرده است و باعث تورم علم اصول شده است.

2ـ سبک عرفی

از آنجا که پیدایش علم اصول برای کمک در فهم و تحلیل مفاهیم قرآن و حدیث است و آن دو براساس لغات و اصطلاحات عرف شکل گرفته است.

پس، اساس علم اصول در مباحث خود مثل عام و خاص، مطلق و مقید و... مبتنی بر ارتکازات عرفی مردم است.

این شیوه از زمان شیخ طوسی رحمه الله در عده و تا زمان حاضر ادامه داشته است.(10)


نویسنده : محمد علی رضایی اصفهانی

پی نوشتها:

1) مجله حوزه، ش 47، ص 39.

2) همان.

3) همان، ش 45، ص 50.

4) مجله نور علم، شماره 12، ص 92 ; مجله حوزه، ش 40، ص 41 و ش 43 - 44، ص 248 با تلخیص.

5) مجله حوزه، ش 21، ص 48.

6) مجله نور علم، دوره سوم، ش 6، ص 16 - 17.

7) صحیفه نور، ج 21، ص 98.

8) ر ک: مجموعه آثار کنگره بررسی مبانی فقهی امام خمینی قدس سره، کتاب دوم، (اجتهاد و زمان و مکان)، مقاله ششم، ص 145 - 227 دیدگاه ها در باره تاثیر عنصر زمان و مکان بر اجتهاد، از نگارنده.

9) مجله نور علم، ش 12، ص 91.

10) مجله حوزه، ش 51، ص 102.

تهیه و فرآوری: محمد حسین امین گروه حوزه علمیه تبیان