تبیان، دستیار زندگی
در نوشتار گذشته در باره شخصیت عارف کبیر آیه الله میرزا جواد آقا ملکی تبریزی مطالبی خدمت شما خوانندگان عزیز ارائه شد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مردی از ملکوت(2)

میرزا جواد آقا ملکی
در نوشتار گذشته در باره شخصیت عارف کبیر آیه الله میرزا جواد آقا ملکی تبریزی مطالبی خدمت شما خوانندگان عزیز ارائه شد.

می توانید در اینجا مطالعه کنید.

اینک اوصاف آن عالم بزرگ را از زبان شاگردانشان خواهیم خواند.

اینك كه فرصت حضور در محضر عارف فرزانه ، حاج میرزا جواد آقا ملكى برایمان میسر نیست ، سیره آسمانى و راه و روش زندگانى و عبادات آن والا مقام را از زبان شاگردانش جویا مى شویم :

آیة الله حاج سید حسین فاطمى :

((او خودش دستورالعمل اخلاقى بود. شب كه مى شد در صحن خانه دیوانه وار قدم مى زد و مترنم بود كه :

گر بشكافند سراپاى من           جز تو نیابند در اعضاى من

آخرین حرفش در بیماریش این بود كه گفت ((الله اكبر)) و جان تسلیم كرد.))(1)

محقق ارجمند شیخ محمد رازى :

ایشان ماههاى رجب و شعبان را روزه بودند و در مدرسه فیضیه درس ‍ اخلاق عمومى مى گفتند. اكنون كه سى سال از رحلت آن عالم ربانى مى گذرد، در و دیوار مدرس و فضاى مدرسه ، صداى حزین و گریان ناله هاى شوق و سوزان او را به گوش هوش مى رساند كه مى گوید:

اللهم ارزقنا التجافى عن دارالغرور و الانابه الى دارالخلود و الاستعداد للموت قبل الفوت .

ارتباط وى با حضرت بقیة الله ارواحنا الفداء بسیار و ملازمتش به تقوا و ورع فراوان بود. مراقبتى بسیار به نوافل و حضور و توجه دایمى فراوان داشت و لحظه اى از یاد خداوند بیرون نمى رفت .(2)

مرحوم حاج میررزا عبدالله شالچى :

((مرحوم استادم ، آیة الله ملكى ، اجتهاد فكرى و درونى داشت . در برداشتهاى درونى قوى بود. ایشان دستورهایى در خوردن ، خوابیدن و اعمال و رفتار ارائه مى دادند كه بسیار مؤ ثر بود و شخصى را پاك و پیراسته كرده ، و به سوى الله رهنمون مى نمود.

... الان نیز مرقد ایشان - در قبرستان شیخان قم - محل حوایج است . من هر وقت حاجتى داشته باشم بر سر قبر ایشان مى روم .))

دستورالعمل هاى حاج میرزا جواد آقا

((دستورالعمل )) شیوه هاى تهذیب نفس و اصلاح اخلاق است كه استادان اخلاق براى پیرایش روح و كمال انسانها بدانها ارائه مى كنند.

مرحوم آیة الله ملكى در طول حیات خویش دستورالعملهاى بسیارى از خود باقى گذارده كه هر یك گنجینه اى از گوهرهاى عبودیت و بندگى است . با هم نگاهى به برخى از این سخنان مى نماییم ،

... ((شناخت نفس )) راه مطلوب براى خودسازى است . براى این امر مهم باید به عالم عقلى رسید. تا انسان پاى به این عالم نگذارد و از دنیاهاى دیگر بیرون نرود ((معرفت نفس )) حاصل نمى شود. از این رو در پى اتمام این معرفت ، مرحوم مغفور (ملا حسینقلى همدانى ) كه خداوند بهترین جزاى معلمان ما را به او بدهد مى فرمود:

((باید انسان مقدار زیادى از خوراك و غذایش را كم كند و از استراحت و خواب خود بكاهد تا جنبه حیوانیت در او كاسته شده ، ابعاد روحانى بیشترى به دست آورد. میزان آن را هم چنین فرمود كه انسان روز و شب بیش از دو مرتبه غذا نخورد و از خوراكیها در بین دو وعده استفاده نكند. هر وقت غذا مى خورد باید مثلا یك ساعت بعد از گرسنگى بخورد و آنقدر بخورد كه تماما سیر نشود و باز هم میل به غذا داشته باشد.

 گوشت زیاد را ترك كند و در شب و روز هر دو وعده گوشت نخورد و در هر هفته دو و سه دفعه هر دوالعین هم روز و هم شب ) را ترك كند و یك وعده هم بر خود لازم بداند كه نخورد. و اگر بتواند روزه هاى سه روز هر ماه را ترك نكند... شبانه روز شش ساعت بخوابد و البته در حفظ زبان و دورى از اهل غفلت كوشش بسیار كند...))(3)

جواد بن شفیع كجاست ؟

در جاى دیگر با بیان آیة((ثم فى سلسلة ذرعها سبعون زراعا فاسلكوه )) به توصیف حالات دردناك اهل آتش در دوزخ پرداخته و خود را در بین آنان تصور مى نماید سپس دفتر دل گشود. و با پروردگار خویش با واژه نورآفرین  ((ارحم الراحمین )) به گفتگو مى پردازد. با طلب مغفرت و رحمت فریاد ((جواد بن شفیع كجاست )) را با گوش جان مى شنود. از صیحه هاى مالك دوزخ ، فریادهاى دوزخیان ، بسته شدن پاها به پیشانى و سیاهى صورت از ظلمت گناه یاد كرده و آه از نهاد خود بلند مى نماید.

و در پایان مى فرماید:

قبل از رفتن باید فرصت را غنیمت شمرد، راحتى آن سوار فراهم كرد و عذاب دردناك و جانسوز را بر طرف ساخت . در گفتار، رفتار و ظاهر و باطن اظهار عجز و ابراز حقارت كرد تا در مسیر لطف خداوند قرار گیریم و بدین سبب ، آتش عذاب خاموش شود.(4)

تكبیر پرواز

... سرانجام آخرین آفتاب از خورشید حیات و زندگانى اندیشمند عارف ، حاج میرزا جواد آقا ملكى تبریزى نمایان شد و روز یازدهم ذیحجه سال 1343 قمرى فرصت دیدار و هنگام لقاء رخ نشان داد.

چگونگى حضور آن عارف فرهیخته را در ملكوت از زبان فرزانه وارسته ، حاج آقا حسین فاطمى آگاه مى شویم :

روز پنجشنبه ، عید قربان بود. صبح ، مسجد جمكران رفتم و قبل از ظهر به منزل برگشتم . چون وارد شدم خبر دادند كه حاج میرزا جواد آقا جویاى احوال شما شده اند.

چون از كسالت وى اطلاع داشتم بدون هیچ معطلى به خدمتشان رفتم ، ایشان به حمام رفته ، خضاب بسته و پاك و مطهر در بستر نشسته بودند در ظاهر منتظر اذان بودند اما انتظار بیش از این مقدار بود.

چون ظهر فرا رسید در بستر شروع به اذان و اقامه كردند. با گفتن هر جمله اى بهجت بیشتر و آرامش فراوان ترى سراغ او مى آمد. پس از اذان ، دعاى تكبیران افتتاحیه را ترنم كردند.

سپس دو دست را بالا برده تا تكبیرة الاحرام بگویند كه گویى درهاى آسمان براى ورود او گشوده شد لبهایش حركت كرد و دستها به لرزش افتاد و با آخرین كلام اولین دیدار حاصل شد؛ ((الله اكبر))

مرغ روحش از بدن پاكش به سوى عالم قدس پرواز كرد و به سوى یار و محبوب دیرینه خویش ، پر كشید.(5)

ساعاتى بعد، مردمان وارسته و رادمردان عرصه تهذیب و اخلاص ، پیكر معطر وى را تشییعى با شكوه نمودند و در جوار حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه علیهالسلام به خاك سپردند.

اینك دهها سال است كه مرقد مرمرین آن مرد ملكوتى در قبرستان شیخان قم با ضریحى از نور، گل دسته اى معنوى و گنبدى آسمانى ، روشنى بخش دلهاى عاشق و روانهاى پاك است .

 دست ارادت بر قبر آن فرزانه والا مقام گذاشته و لب به سخن مى گشایند استمداد اخلاص و تقوا كرده و نورانیت قبول از قبر پاكش مى گیرند تا در عرصه هاى گوناگون توشه هاى همیشه جاودان همراه خویش داشته باشند.

رحمت الهى بر او باد روزى كه پاى حیات بر زندگانى گذارد، زمانى كه به اوج ابدیت پر كشید و هنگامى كه زنده شده و در پیشگاه الهى حاضر مى گردد.

والسلام


پی نوشتها :

1- كیهان اندیشه ، ش 8، مصاحبه با آیة الله حسن زاده آملى .

2- آثارالحجة ، محمد رازى ،

3- كیهان اندیشه ، مصاحبه با آیة الله حسن زاده آملى ، ش 8، ص 74.

4- ر.ك : رساله لقاء الله ، راز و نیاز، ص 184؛ المراقبات ، بخش حدیث نفس .

5- كیهان اندیشه ، ش 8، ص 76 و 77. (با اندكى تغییر)

منبع : گلشن ابرار جلد یکم

نویسنده :احمد لقمانى

تهیه و تنظیم : گروه حوزه علمیه تبیان