اندوه خورشید
تحلیلی در ارتباط با دفاع حضرت زهرا علیهاالسلام از ولایت
تاریخ، صادقترین و گویاترین شاهد هستی است
تلاشهای حضرت زهرا علیها السلام در دفاع از ولایت
1- آبرو و حیثیت و موقعیت بسیار ممتاز ایشان در جامعه
2- استفاده از سوگواری بر مصیبت رحلت پیامبر(ص) برای رساندن پیام خویش به جامعه
3- نسب برجستهی حضرت كه تنها مختص او بود
13جمادی الاول به روایتی مصادف با شهادت فاطمهزهراعلیها السلام بزرگ بانوی خاندان عصمت و طهارت است. در مقاله حاضر كوشش شده است تا به اتكا به روایات معتبر شیعه و اهل سنت، تحلیلی تاریخی، سیاسی و اجتماعی از شیوه حضرت در مقام دفاع از ولایت عرضه شود. موقعیت و حیثیت اجتماعی حضرت، استفاده از امكان سوگواری بر پیامبر، نسبت با رسول خدا(ص)، علم بیكران، فصاحت و بلاغت، گذشت از جسم و جان، موقعیت حسنین علیهما السلام و مقام والای حضرت زهرا علیها السلام هشت عنوانی است كه در این تحلیل بهعنوان مواضع اتخاذ شده حضرت در مقام دفاع از ولایت به معنای عام و خاص آن عرضه میشود.
حضور زهرا علیهاالسلام در كنار علی علیه السلام و در جبهه مخالفین خود نشانهای بر حقانیت علی علیه السلام است. |
تاریخ، صادقترین و گویاترین شاهد هستی است
از آنجا كه انسان امروز با تكیه بر عقلانیت و علم و تكنولوژی مدرن و فوق مدرن، مغرورانه خود را محور همه ارزشها قلمداد كرده و هر معیار و میزان دیگری را منكر است. در چنین شرایطی شورا و دمكراسی مبتنی بر پایههای عقلی و عرفی مدعی پاسخگویی به همه نیازهای بشر در عرصه مدیریت است. از این رو از ولایت و رهبری معصوم سخن گفتن، نیازمند مخاطبی است كه درباره انسان و راهی كه در پیشرو و جایگاه و نقشی كه در این هستی دارد به گونه دیگری بیندیشد.
محدوده مشخص دنیایی با غریزه، تجربه، تفكر و در نهایت درجهای از تعقل كارش به سامان میرسد. اما اگر شناخت ما از خودمان متفاوت شد و انتظار و اشتیاق صعود به قلههای بلندتری را داشتیم و نیازهای بزرگتری را در خود كشف كردیم، آنگاه نمیتوانیم به این آرزوها دل بیندیم و با تمام وجود نیاز به خدا، رسالت و امامت را احساس میكنیم و این كه تنها و تنها با رسیدن به او و در كنار او بودن است كه نیازهای اصیل ما پاسخ مییابد.
این دو نكته كه انسان در تمامی هستی مطرح است نه در یك محدوده معین مادی و راهی بیشتر از70 یا 80 سال در پیش رو دارد، نیاز به حكومت و رهبری امام معصوم را مورد تأكید قرار میدهند. حكومتی كه همه حوزههای وجودی انسان اعم از حس، تجربه، فكر، عقل، وهم، خیال و غریزه را در برگرفته و از سطح برقراری نظم و امنیت اجتماعی بسی فراتر است.
توجه به این معرفت و بینش برخاسته از آن، راز دور ماندن علی علیه السلام از صحنه رهبری جامعه و اكتفا به آنان كه اگر بهترین بودند و نعمتهای مادی و رفاه و امنیت را به تساوی به همه هدیه میكردند، برملا میسازد.
گریههای زهرا علیهاالسلام عاملی بود برای بیدار و هشیار كردن مردم. آن حضرت ضمن مرثیهسرایی بر مصیب پدر، مصیبتهای دیگر را كه از آن مهمتر بودند به مردم گوشزد مینمود. تا مردم مدینه ابتدا از خویش و سپس از یكدیگر و حتی از خود فاطمه سبب آن همه بیتایی را جویا شوند و بدین وسیله فرصتی به دست فاطمه بیفتد تا مظالم مخالفان و خطر بزرگی را كه پیش آمده بود بازگو نماید. |
آری، عمق این ظلم بزرگ و فاجعه عظیم را كه بر همه بشر رفته است؛ تنها زهرا علیها السلام در مییابد.
تنها اوست كه فهمید مردم از چه هدایت و بینه و ظرفیت رشدی محروم شدند؛ از وجود سرشار علی علیه السلام كه با نور خویش راه را مینمایاند و از چشمه حكمت كه خالی از هر گونه غش و ناپاكی بود رهروان را سیراب ساخته و هر آنچه میگفت خود در عمل به آنها جلوتر بود.
از كسی كه نفس پیامبر صلی الله علیه و آله و مدار و محور خلافت است و به فرموده زهرا علیها السلام اگر زمام امور در دست او قرار میگرفت امت را به سهولت در مسیر هدایت و سعادت قرار میداد و به مقصد میرساند و كمترین حقّی از كسی ضایع نمیشد.
تلاشهای حضرت زهرا علیهاالسلام در دفاع از ولایت
رسولخدا صلی الله علیه و آله كه از فتنههای پس از خویش خبر داشت، برای روزهای تنهایی علی علیه السلام یاورانی را تدارك دیده بود. در میان یاران علی علیه السلام چهره فاطمه علیهاالسلام از همه درخشانتر است. چرا كه سفارشها و تاكیدات مكرر رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلّم در مورد شأن و مقام زهرا علیهاالسلام و تجلیلهایی كه در جایگاههای مختلف و متعدد و در حضور مردم از دخترش داشت آن حضرت را میزان و معیاری برای شناخت حق و باطل قرار داده بود.
در واقع نفس حضور زهرا علیهاالسلام در كنار علی علیه السلام و در جبهه مخالفین خود نشانهای بر حقانیت علی علیهالسلام است.
اما زهرایی كه تنها حضورش نشانه است، در راه دفاع از ولایت به همین مقدار قناعت نمیكند بلكه از همه امكانات و امتیازات خویش در راه این مبارزه بهره میگیرد.
حضرت زهرا علیهاالسلام بر سر قبر پدر و گاهی بر سر قبر شهدای احد و زمانی به قبرستان بقیع میرفت و همه این مراكز محل تجمع مسلمانان بود. در همه این موارد زهرا علیها السلام مصیبتهای وارده بر خود و همسر و فرزندانش را به صورت مرثیه و همراه با گریه به گوش مردم میرسانید. |
آنچه كه این مبارزه را سخت و دشوار میكرد، عدم رشد فكری و درك عمق مسائل از سوی تازه مسلمانان از یك سو و عدم شناخت نیات واقعی مخالفان از سوی دیگر بود.
برای بسیاری از مردم باوركردنی نبود كه افرادی كه تا دیروز در كنار پیامبر بودند، با چنین سرعتی، برای رسیدن به ریاست و مقام همه چیز را زیر پا بگذارند.
با توجه به این مشكلات فاطمه علیهاالسلام، باید از دو جنبه مبارزات خود را دنبال كند. از یك طرف، با روشنگریها و بیان حقایق مردم را بیدار و هشیار میكرد. و از سوی دیگر خطرات بزرگی را كه اسلام و مسلمانان را تهدید میكرد، به مردم گوشزد مینمود.
در این راه مهمترین امكانات و امتیازاتی كه زهرا علیها السلام در راه دفاع از ولایت از آنها بهره گرفت به شرح زیر است:
1- آبرو و حیثیت و موقعیت بسیار ممتاز ایشان در جامعه
موقعیت بینظیری كه فاطمه علیهاالسلام به عنوان برترین زن جهان در نزد خدا داشت و همانگونه كه قبلاً بیان شد پیامبر صلی الله علیه و آله بارها و بارها این منزلت و مكانت را برای مردم بیان كرده است.
برای بیان مقصود باید این فرض را بررسی كنیم كه اگر فاطمه علیهاالسلام اینگونه كه در تاریخ ثبت و ضبط است در صحنه ظاهر نمیشد، با مهاجمان خانهاش به احتجاج بر نمیخواست، و سرانجام به مسجد نمیرفت و آن خطبه آتشین و كوبنده را در حضور همه مردان و زنان مدینه ایران نمیفرمود و... آنگاه چه اتفاقی میافتاد؟!
از یك سو بدون تردید حقانیت و مظلومیت علی علیه السلام ، حتی برای نزدیكترین دوستانش، هرگز چنین اثبات نمیشد و بسیاری از حقایق برای همیشه در هالهای از ابهام و تردید باقی میماند و از سوی دیگر هرگز چهره مخالفان این گونه برای كسی جز معصومین علیه السلام برملا نمیشد و آنان میتوانستند با تبلیغات چهرهای وارونه از آن مقطع تاریخ به تصویر بكشند. در این میان چه كسی میتوانست عمق توهین و جسارت نسبت به پیامبر و خاندان او را در مورد آنان اثبات كند!
زهرا علیهاالسلام در صحنههای دیگری، چون به مسجد بردن علی علیه السلام و محاصره علی علیه السلام در مسجد و... با حضور غیرتمندانه و شجاعانهاش حجت را بر همه رهروانش تمام كرد و راه و رسم دفاع از ولایت را به همه عارفان و عاشقان آموخت. تا آنجا كه در آخرین صحنه نجات علی از دست محاصره گران به او فرمود: «روحی لِروحِكَ الفِدا و نَفسی لِنَفسِكَ الوَقاء، یا اباالحسن اِن كُنتَ فی خَیرٍ كُنتُ مَعَكَ و اِن كُنتَ فی شَرٍ كنتُ مَعكَ»؛ علی جان، ای امام! جانم فدایت و سپر بلایت. پیوسته با توام چه در خوشیها و چه در سختیها. |
این یك طرف قضیه است اما سوی دیگر آن چنین است: در صورت سكوت زهرا علیهاالسلام مخالفان برای مشروع جلوه دادن حكومتشان و اظهار ارادتشان نسبت به پیامبر صلی الله علیه و آله بالاترین تجلیلها و احترامها را در مورد زهرا علیهاالسلام به جا میآوردند. شاید در این زمینه حتی گوی سبقت را از پیامبر میربودند. بالاترین هدایا و عظیمترین ثروتها و امكانات را به او پیشنهاد میكردند. در همه منابر، از او به عظمت و احترام یاد میكردند. همانگونه كه در مورد عایشه همه این موارد را اجرا كردند و از امالمومنین بودن او بالاترین بهرهبرداریها را كردند.
و سرانجام به شاعران دستور مدیحهسرایی در باره حضرت و به راویان دستور نقل فضایلش را میدادند و از این رهگذر چه بسیار دیدهها را كه بر حقایق میبستند.
آری، اهمیت مقاومت زهرا علیها السلام در مقابل دستگاه خلافت را میتوان اینگونه تحلیل نمود كه فاطمه علیهاالسلام مهمترین سرمایه خویش یعنی آبرو و حرمت و حیثیتش را در این راه به میدان آورد و مسلماً در پیشگاه هر انسان صاحب بصیرتی آبرو و شرف برای انسان از جان او عزیزتر است. زهرا شكست ظاهری را با جان استقبال كرد و از آن همه مقام و موقعیتی كه برایش فراهم میشد چشم پوشید تا ولایت و دین خدا بماند.
2- استفاده از سوگواری بر مصیبت رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله برای رساندن پیام خویش به جامعه
در كتب تاریخی نقل شده كه زهرا علیهاالسلام پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلّم بسیار گریه میكرد، تا جایی كه یكی از بكائین تاریخ لقب گرفت.
مبازره زهرا علیهاالسلام با ظالمان همیشگی است. او برای همیشه تاریخ این سوال را در ذهن انسانهای حقجو نهاده است: چرا عزیزترین و محبوبترین زن در نزد خدا و رسول و همسر و همتای امام اوصیاء و مادر همه اولیاء، شبانه و مخفیانه به خاك سپرده شد؟ |
قطعاً از زهرا علیهاالسلام كه در سن كودكی در مقابل مصیبت فقدان ما در آن همه صبوری و شكیبایی نشان داده است این همه بیتایی و گریه تنها برای مصیبت رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله شگفتانگیز است. او در مقابل مقدرات الهی از همه تسلیمتر بود. پس راز این گریهها و نالهها در چیست!
میتوان گفت گریههای زهرا علیهاالسلام عاملی بود برای بیدار و هشیار كردن مردم. آن حضرت ضمن مرثیهسرایی بر مصیب پدر، مصیبتهای دیگر را كه از آن مهمتر بودند به مردم گوشزد مینمود. تا مردم مدینه ابتدا از خویش و سپس از یكدیگر و حتی از خود فاطمه سبب آن همه بیتایی را جویا شوند و بدین وسیله فرصتی به دست فاطمه بیفتد تا مظالم مخالفان و خطر بزرگی را كه پیش آمده بود بازگو نماید.
بههمین دلیل گاهی بر سر قبر پدر و گاهی بر سر قبر شهدای احد و زمانی به قبرستان بقیع میرفت و همه این مراكز محل تجمع مسلمانان بود. در همه این موارد زهرا علیهاالسلام مصیبتهای وارده بر خود و همسر و فرزندانش را به صورت مرثیه و همراه با گریه به گوش مردم میرسانید.
3- نَسَب برجستهی حضرت كه تنها مختص او بود
آری او تنها فرزند بلاواسطه پیامبر صلی الله علیه و آله و تنها یادگار آن حضرت در میان مردم بود و این موقعیت بسیار مهم برای هیچكس جز او نبود. این در حالی است كه اعراب در آن زمان برای نسب اشخاص و قبیله و تبار او جایگاه ویژهای قائل بودند. در جنگها، در اولین بیت رجزی كه میخواندند نام پدر و اجداد خویش را ذكر میكردند و اگر جنگجوی طرف مقابل خود را هم از پدر و قبیله غیر معروفی مییافت، در حالی كه خودش از پدر نامآوری بود، از جنگیدن با او خودداری میكرد و جنگ با او را برای خود ننگ میپنداشت.
زهرا علیهاالسلام از این موقعیت استثنایی خویش در چندین موضع، كمال استفاده را نمود:
الف: آنگاه كه بر در خانهاش هجوم آورده و با تهدید و ارعاب علی علیه السلام را به بیعت فراخواندند، زهرا علیهاالسلام فریاد برآورد:
یا اَبَتا، یا رسولَ الله، چه مصیبتها كه به ما نمیرسد.
ای مردم شما را به خدا و پدرم سوگند، دست از ما بكشید.
آیا كسی نیست به یاری ما برخیزد؟!!
ب: و پس از آن نیز چند صحنه دیگر با صدا زدن پدرش سعی در برانگیختن غیرت مردم داشت. اما مهمترین جایی كه زهرا علیهاالسلام از این زمینه استفاده كرد، زمانی بود كه به بهانه غصب فدك به مسجد پیامبر آمد. و با خطبهای كوبنده و آتشین كه سراسر علم و حكمت و استدلال بود، غاصبان را رسوا نمود و حقانیت امیرالمومنین علیه السلام را اثبات كرد.
در فرازی از این خطبه پس از حمد و ثنای خداوند و ذكر توحید و نبوت و امامت و بیان فلسفه احكام به معرفی خود پرداخت، تا هم پیشتوانهای باشد بر آنچه میگوید و هم آنها را به یاد پیمان عقبه ثانی در حمایت از رسول و اهلش بیاندازد:
ای مردم! بدانید من فاطمه، و پدرم محمد صلی الله علیه و آله است، هر چه میگویم پایان و آغازش یكی است و به غلط سخنی نمیگویم ... ای مردم اگر نسبت آن پیامبر را بجوئید و بخواهید او را بشناسید، او پدر من است، نه پدر شما، برادر پسرعموی من است، نه برادر شما و چه پرافتخار است این انتساب. درود خدا بر او و خاندانش باد.
و در فرازی دیگر رو به انصار كرده فرمود: ای بزرگان و ای یاران ملت و ای سنگرهای محكم اسلام، این چه سستی است كه در باره گرفتن حقّ من از خود نشان میدهید و این چه تغافلی است كه در مورد ستمی كه بر من وارد شده بر خود روا میدارید؟
مگر پدرم رسول خدا صلی الله علیه و آله نفرمود: احترام هر شخصی را باید مقابل فرزندش حفظ كرد؟ پس چه زود وضع خود را گرگون كردید.
عاملی كه از جانب خدا به وی اعطا شده و شاگردی رسول خدا صلی الله علیه و آله و همصحبتی با امیرالمومنینعلی علیهالسلام بر غنای آن افزوده بود. زهرا علیهاالسلام كه در زمان حیات پدر، هیچگاه در یك اجتماع عمومی و همگانی سخن نگفته بود، دریای علم و حلم كمالش، آن چنان كه باید بر مردم آشكار نشده بود. سخنرانیاش در مسجد، آن چنان دریای حكمت و معرفت از كلامش جوشید كه در طول تاریخ از هیچ زنی چنین حكمت و معرفتی دیده نشده است. حضرت زهرا با این تدبیر علاوه بر این كه جایگاه اعظم خود و برتری اهلبیت رسول الله صلی الله علیه و آله را بر دیگران ثابت نمود، حقانیت ادعاهای خویش را نیز با محكمترین استدلال در طول تاریخ ثبت نموده و دست مخالفان خویش را تا ابد از یافتن كمترین پاسخ قانع كننده به سخنانش كوتاه نمود. تا جایی كه هیچ یك از توجیهات و تاویلانی كه از همان آغاز تا كنون از سوی غاصبان و یارانشان برای پاسخ به سخنان فاطمه و منزه كردن دامن غاصبان از اعمالشان بیان شده، منصفان را قانع نكرده است.
مقدمه رسای سخن در بیان عظمت خداوند و توحید او و آثار رسالت پیامبر، تبیین فلسفه احكام و معارف با منطقی محكم و متین و استفاده به جا از آیات قرآن برای محكوم كردن غصب فدك و خلافت و تبیین جایگاه والای امیرالمومنین و اثبات بینصیبی خلفا از قرآن و... هر یك تأمل و تدبیر ویژهای را میطلبد.
زهرا علیهاالسلام در دفاع از ولایت علی علیه السلام با فصیحترین و بلیغترین عبارات اتمام حجت فرمود. اگر كسی بخواهد، مقام علمی زهرا علیهاالسلام را درك نماید، باید در این خطبه در گزینش كلمات و پردازش عبارات خوب تامل كند. آنگاه آن را با سخنان پیامبر صلی الله علیه و آله و علی علیه السلام مقایسه كند.
قطعاً به این نكته یقین میكند كه این سخنان از نظر فصاحت و بلاغت و عمق معانی و مضامین عِدل یكدیگرند.
زهرا علیهاالسلام با این شیوه خطابی علاوه بر اثبات منزلت اهلبیت صلی الله علیه و آله، جایگاه ویژه مولایش علی علیهالسلام را اینگونه اثبات فرمود كه علی علیه السلام تنها كسی است كه میتواند كُفو فاطمه باشد و علی تنها كسی است كه میتواند ولی و سرپرست فاطمه باشد. آیا اگر فاطمه بخواهد مولا و مقتدایی برگزیند كسی را جز علی علیه السلام میتواند برگزیند؟
قطعاً هر قلم و زبانی از شرح صدماتی كه زهرا در راه حفظ حریم ولایت بر جسم و جان خود خرید؛ عاجز است.
مدافعات بیامان زهرا علیهاالسلام از علی علیه السلام تا آنجا ادامه یافت كه تمامی هستی زهرا علیهاالسلام قربانی شد.
آنجا كه زهرا علیهاالسلام در مقابل مهاجمان همچون سپری در پشت در خانه ایستاد، تا لااقل اگر كمترین عاطفه و غیرت و همیتی در این جماعت باشد، ملاحظه جسم شریف او، تنها دختر پیامبر زنی تنها و بیسلاح و بیحفاظ ، آنان را از ورود به خانه باز دارد.
اما دریغا كه همه، عاطفه، غیرت و همیت خود را یكسره در قبال ریاست چند روزه دنیا معامله كرده بودند.
زهرا علیهاالسلام در صحنههای دیگری، چون به مسجد بردن علی علیه السلام و محاصره علی علیه السلام در مسجد و... با حضور غیرتمندانه و شجاعانهاش حجت را بر همه رهروانش تمام كرد و راه و رسم دفاع از ولایت را به همه عارفان و عاشقان آموخت. تا آنجا كه در آخرین صحنه نجات علی از دست محاصره گران به او فرمود:
«روحی لِروحِكَ الفِدا و نَفسی لِنَفسِكَ الوَقاء، یا اباالحسن اِن كُنتَ فی خَیرٍ كُنتُ مَعَكَ و اِن كُنتَ فی شَرٍ كنتُ مَعكَ»؛ علی جان، ای امام! جانم فدایت و سپر بلایت. پیوسته با توام چه در خوشیها و چه در سختیها.
هفتمین حربه زهرا علیهاالسلام برای پاسداری از حریم ولایت استفاده از موقعیت و جایگاهی بود كه دو سِبط رسول خدا صلی الله علیه و آله در میان مردم داشتند.
هنوز تصویر بوسههای مكرر رسول خدا صلی الله علیه و آله بر دو فرزند عزیزش در خاطره چشمها مانده بود. هنوز طنین صدای رسول خدا در گوششان میپیچد: "الحسنُ و الحسینُ سَیدا الشبابِ اَهلِ الجَنَّةِ، هذانِ اِبْنای و اِبْنا اِبْنَتِی، اَلْلهُم انِّی اُحِبُّهُما و اُحِبُّ مَن یُحِبُّهُما و ..." و بسیاری كلمات دیگر.
همچنین رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلّم در چند ماجرای مهم نظیر مباهله، بیعت رضوان و ... با شركت دادن حسنین جایگاه مهم و الهی آن را در چشم و دل مردم نشانده بود.
زهرا علیهاالسلام در چند موضع مهم از موقعیت ویژه حَسَنَیْن استفاده نموده و همچون رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلّم آن دو را به عنوان برترین گواهان و شاهدان به صحنه آورد:
الف- در دعوتهای شبانه:
حضرت زهرا پس از ماجرای سقیفه، (4شب متوالی) شبها دست حسنین علیهماالسلام را گرفته و با علی علیه السلام بر در خانههای مهاجر و انصار میرفت و از آنها در حمایت از علی علیه السلام یاری میطلبید و آنها را به یاد بیعتشان در عقبه و غدیر و دیگر سفارشهای رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلّم در حق علی علیه السلام و دریای فضائل او میانداخت تا شاید بتواند برای علی علیه السلام چهل یاور فراهم كند. زیرا از علی علیه السلام شنیده بود كه اگر چهل یار میداشتم در خانه نمینشستم.
زهرا علیهاالسلام كه در زمان حیات پدر، هیچگاه در یك اجتماع عمومی و همگانی سخن نگفته بود، دریای علم و حلم كمالش، آن چنان كه باید بر مردم آشكار نشده بود. سخنرانیاش در مسجد، آن چنان دریای حكمت و معرفت از كلامش جوشید كه در طول تاریخ از هیچ زنی چنین حكمت و معرفتی دیده نشده است. حضرت زهرا با این تدبیر علاوه بر این كه جایگاه اعظم خود و برتری اهلبیت رسول الله صلی الله علیه و آله را بر دیگران ثابت نمود، حقانیت ادعاهای خویش را نیز با محكمترین استدلال در طول تاریخ ثبت نموده و دست مخالفان خویش را تا ابد از یافتن كمترین پاسخ قانع كننده به سخنانش كوتاه نمود. تا جایی كه هیچ یك از توجیهات و تاویلانی كه از همان آغاز تا كنون از سوی غاصبان و یارانشان برای پاسخ به سخنان فاطمه و منزه كردن دامن غاصبان از اعمالشان بیان شده، منصفان را قانع نكرده است. |
ب- هنگامی كه برای آزاد كردن علی علیه السلام به مسجد رفت و بر در مسجد ایستاد و با سخنان جانسوزی آنان را تهدید به نفرین كرد، در آن حال دست حسنین علیهماالسلام در دستانش بود.
ج- در مواقع مختلفی كه قبل از شهادتش بر سر قبر پیامبر یا شهدای احد و یا قبرستان بقیع حاضر میشد و همانگونه كه گفته شد در قالب عزاداری و گریه به افشاگری میپرداخت؛ حسنین یه همراه ایشان بودند.
زهرا علیهاالسلام در آخرین مرحله نجات علی علیه السلام از زیر تیغهای آخته و شمشیرهای كشیده، چارهای ندید جز آن كه از مقام عظمای ولایت كبری استفاده نماید.
پس از آن كه فاطمه محاصره گران را به نفرین تهدید كرد و علی علیه السلام در حال محاصره به سلمان فرمود: «فاطمه را دریاب، گویی دو طرف مدینه را مینگرم كه به لرزه درآمده است.»
آریمبازره زهرا علیهاالسلام با ظالمان همیشگی است. او برای همیشه تاریخ این سوال را در ذهن انسانهای حقجو نهاده است: چرا عزیزترین و محبوبترین زن در نزد خدا و رسول و همسر و همتای امام اوصیاء و مادر همه اولیاء، شبانه و مخفیانه به خاك سپرده شد؟
به راستی كه زهرا علیهاالسلام فرقان خداست و پیرو راستین خدا و رسول را از مدعیان دروغین جدا میسازد. او با حیات و مماتش دفاع از ولایت را به ما آموخت. او به ما فهماند كه جدایی از ولایت ذلت همیشگی است و حمایت از ولی عزت ابدی.
درود و سلام خداوند و ملائكه و همه اولیاء خدا بر بانویی كه حقانیت شیعه را به اثبات رساند و به ما آموخت كه رمز حیات و بقای اسلام ناب محمدی در مقابل همه دشمنان رنگارنگ آن، تنها و تنها حمایت از مقام ولایت است.
«السّلامُ علیها یومَ وُلِدَتْ و یومَ اِسْتَشْهَدَتْ و یَومَ تُبْعَثُ حَیّاً».
منبع:
روزنامه همشهری، 11/4/83فرزانه حكیم زاده
لینك مقالات مرتبط:
- وجه تسمیه حضرت فاطمه علیهاالسلام به انسیه حوراءِ- حضرت زهرا علیهاالسلام از منظر امیرالمومنین
- لحظات وداع حضرت فاطمه علیهاالسلام در اوراق تاریخ
- حكایت علی و چاههای صبور مدینه بی حضور تو
- در سوگ ریحانه رسول خدا صلی الله علیه و آله