تبیان، دستیار زندگی
بر اساس قاعده ای که «تشابهت قلوبهم» به ما می آموزد رفتار امروز آل خلیفه و آل سعود نیز به خوبی قابل تحلیل است. سران ددمنش آل خلیفه که نام و ظاهری از اسلام را یدک می کشند وقتی دیدند که حکومت ظالمانه شان در خطر نابودی است از پوستین اسلام خارج شدند و با به خد
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : امید پیشگر
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تشابه قلوب اوباش

قرآن حکیم

در آیه 118 سوره مبارکه بقره قاعده ای نهفته است که با آن می توان بسیاری از وقایع تاریخی و یا رفتارهای اجتماعی، سیاسی را تحلیل کرد و به علت آنها پی برد.

آیه شریفه این است: «وَ قالَ الَّذینَ لا یَعْلَمُونَ لَوْ لا یُكَلِّمُنَا اللَّهُ أَوْ تَأْتینا آیَةٌ» افراد بى اطلاع گفتند: چرا خدا با ما سخن نمى‏گوید؟ و چرا آیه و نشانه‏اى بر خود ما نازل نمى‏شود؟ قرآن کریم در پاسخ به این ادعاهاى لجوجانه و خودخواهانه ابتدا می فرماید: پیشینیان آنها نیز سخنانی اینگونه داشتند «كَذلِكَ قالَ الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ مِثْلَ قَوْلِهِمْ» سپس دلیل این تشابه در عملکرد و رفتار را ذکر می کند و می فرماید «تَشابَهَتْ قُلُوبُهُمْ»؛ یعنی چون فکر و باور اینها شبیه عده ای در گذشته بود از این رو ایشان همان حرفی را زدند که سالها قبل آنها زده بودند.

نتیجه اینکه اگر افرادی از نظر فکر و اندیشه؛ اعتقاد و باور، شبیه به هم بودند قطعا از لحاظ عملکرد و رفتار فردی و اجتماعی نیز به مانند هم عمل خواهند کرد و در عملی شدن این قانون، زمان و مکان تاثیری ندارند. به عبارت دیگر فاصله زمانی و بُعد مکانی مانع اجرای این قانون نمی شود.

نمونه ای از این تشابه در رفتار به سبب تشابه در عقیده

به خدمت گرفتن اراذل و اوباش در جهت ظلم و یا تداوم ستمگری از جمله حربه هائیست که هموراه جانیان و دشمنان دین و عدالت به نفع خود از آن بهره گرفته و می گیرند.

بر اساس قاعده ای که «تشابهت قلوبهم» به ما می آموزد رفتار امروز آل خلیفه و آل سعود نیز به خوبی قابل تحلیل است. سران ددمنش آل خلیفه که نام و ظاهری از اسلام را یدک می کشند وقتی دیدند که حکومت ظالمانه شان در خطر نابودی است از پوستین اسلام خارج شدند و با به خدمت گیری اوباش سعودی جنایتی خلق کردند که روی گذشتگان خود را سفید کردند

اوباش «بنی اسلم» در خدمت سقیفه نشینها

علامه عسگری (ره) می نویسد:(1) پایه‏گذاران سقیفه نزد قبیله «اسلم» كه در آن وقت براى تهیه آذوقه از خارج مدینه به شهر آمده بودند و كوچه‏هاى مدینه در اشغال ایشان بود، رفتند و به آنها گفتند: شما بیایید كمك كنید تا از مردم براى خلافت ابوبكر بیعت بگیریم، ما هم در عوض به شما خواروبار مجانى مى‏دهیم. اینها هم عباهاى عربى خود را به كمر بستند و دامن‏ها را بالا زدند و به دنبال ابوبكر راه افتادند. به هر كس مى‏رسیدند، دستش را مى‏گرفتند و به دست ابوبكر مى‏مالیدند و بیعت مى‏گرفتند. كار بیعت ابوبكر در آن روز این گونه تمام شد. فردا در مسجد جمع شدند و دوباره با ابوبكر بیعت كردند.

براى همین بود كه عمر گفت: «ما هو الّا أن رأیت اسلم فأیقنت بالنّصر.» (2) «یقینى به پیروزى نبود، مگر آن زمان كه قبیله اسلم را دیدم كه چگونه به نفع ما وارد عمل شدند.»

صدام
«منافقین» اوباش در خدمت صدام

منافقین به دستور صدام ددمنشانه‌ترین جنایات را در حق مردم عراق روا داشتند و برای خوش خدمتی به ارباب خود، از انجام هیچ جنایتی فروگذار نکردند و به هر نحو ممکن سند نوکری خود به صدام را به اثبات رساندند. تاکنون اسناد بسیاری توسط سازمان‌های بین‌المللی در خصوص کشتار وسیع کردهای شمال و سرکوب انتفاضه جنوب عراق توسط منافقین منتشر شده است و جداشدگان بسیاری نیز در گفتگو با سایت‌های خبری، بر اسناد منتشر شده توسط سازمان‌های بین‌المللی صحه گذاشته‌اند.

منافقین در سرکوب قیام معروف به انتفاضه شعبانیه که در جنوب عراق بر علیه رژیم صدام شکل گرفت، سنگ تمام گذاشتند و تعداد زیادی از شیعیان این کشور را به شهادت رساندند. اسناد کشتار 25 هزار عراقی توسط منافقین بعد از سقوط رژیم بعثی صدام از استخبارات عراق کشف شد و بطور رسمی پرده از جنایات متعدد منافقین در عراق برداشته شد. اقدام منافقین در کشتار وسیع کردهای شمال و شیعیان جنوب عراق با تمجید صدام و هدایای بسیار زیاد وی جبران شد که شامل تجهیز نظامی منافقین و کمک‌های مالی فراوان و اعطای 17 پایگاه به منافقین بود.

طالب عبدالوهاب ساعدی، دبیركل «جنبش انتفاضه شعبانیه 1991 عراق» در گفت‌وگو با یکی از پایگاههای اطلاع رسانی گفت: منافقین در طی انتفاضه مقدس شعبانیه مردم عراق در سال 1991 بر ضد رژیم صدام، در قتل و كشتار هزاران تن از مردم شهرها و مناطق طوز خرماتو، كركوك، دیالی، واسط و حتی شهرهای مقدس كربلا و نجف و شهرك صدر بغداد نقش اساسی داشتند.(3)

اوباش «آل سعود» در خدمت آل خلیفه

بر اساس قاعده ای که «تشابهت قلوبهم» به ما می آموزد رفتار امروز آل خلیفه و آل سعود نیز به خوبی قابل تحلیل است. سران ددمنش آل خلیفه که نام و ظاهری از اسلام را یدک می کشند وقتی دیدند که حکومت ظالمانه شان در خطر نابودی است از پوستین اسلام خارج شدند و با به خدمت گیری اوباش سعودی جنایتی خلق کردند که روی گذشتگان خود را سفید کردند.

دیگر نباید از تخریب مساجد و سوزاندن قرآن توسط مدعیان اسلام و تدین تعجب کرد چون مشابهان اینها در گذشته خانه وحی را آتش زدند و قرآن ناطق را به بند کشیده و زیر تیغ بردند

درندگان سعودی نیز با خوش رقصی برای خون خواران آل خلیفه، ماهیت خود را آشکار کردند. بر همگان هویدا شد که خادم الحرمینی و چاپ میلیونی قرآن کریم و هدیه آن به مسلمانان و کارهایی از این دست همه و همه برای یک هدف بود و هست که آن هم چیزی نیست جز تکیه بر اریکه قدرت و غوطه ور شدن در زر و زور.

اینها ثابت کردند نه خدا ذره ای برای آنها ارزش دارد و نه خانه او؛ نه دین خدا برای آنها محترم است و نه کتاب او. مسلمانان را به جرم گفتن لا اله الا الله کاسه سر شکافتند؛ خانه های خدا را با خاک یکسان کردند؛ کتابهای خدا را آتش زدند؛ ناموس مسلمان را هتک حرمت کردند و سپس در کاخهای جهنمی خود، نماز به جماعت خوانند.

بر اساس قاعده تشابه قلوب چون فکر و اندیشه اینها شبیه غاصبان خلافت است رفتار اینها نیز دقیقا همانگونه است. همانهایی که ظاهر دینی به خود می گرفتند اما برای رسیدن به ریاست و خرانه اسلامی دیگر چیزی برایشان محترم نبود؛ نه حکم خدا در غدیر، نه کلام پیامبر صلی الله علیه و آله در بستر؛ آن را با سقیفه حرمت شکستند و این را با هذیان خواندن در کنار بستر حضرت.(4)

دیگر نباید از تخریب مساجد و سوزاندن قرآن توسط مدعیان اسلام و تدین تعجب کرد چون مشابهان اینها در گذشته خانه وحی را آتش زدند و قرآن ناطق را به بند کشیده و زیر تیغ بردند.

آیا این داستان تکرار شدنی است؟

عده ای برای کسب قدرت ابتدا پوستین دین را به تن کرده و اظهار تدین و مسلمانی می کنند؛ اما همین که زر و زورشان را از دست رفته و یا در معرض خطر می بینند لباس دین را از تن به در کرده؛ ددمنشی و دین ستیزی خود را نمایان می کنند.

تا زمانی که چنین افرادی وجود دارند چه اینکه قبلا هم بوده اند؛ از باب «تشابهت قلوبهم» این جنایتها و به کارگیری اراذل و اوباش برای جنگ با دین خدا هم وجود خواهد داشت.

--------------------------------------------------------------

1. نقش ائمه در احیای دین 2/469

2. الطبری 2/ 458، و فی روایة ابن الأثیر 2/ 224:( و جاءت أسلم فبایعت). و قال الزبیر بن بكار فی الموفّقیات بروایة النهج 6/ 287.« فقوی بهم أبو بكر» و لم یعیّنا متى جاءت أسلم، و یقوى الظنّ أن یكون ذلك یوم الثلاثاء. و قال المفید فی كتابه« الجمل»:  إنّ القبیلة كانت قد جاءت لتمتار من المدینة،( الجمل ص 43).

3. http://isna.ir/ISNA/NewsView.aspx?ID=News-1348368&Lang=P

4. الطبقات‏الكبرى ج‏2 ص187 و الطرائف ج2 ص432

-------------------------------------------------------------

امید پیشگر

بخش قرآن تبیان