تبیان، دستیار زندگی
در بخش نخست این نوشتار پس از اشاره¬ای به اهمیت و نیاز پرداختن به فلسفه در حوزه علمیه، برخی از مشکلات و آفات آن بررسی اجمالی شد.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : حامد رهنما
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آفات فلسفه خواندن در حوزه (2)

فلسفه
در بخش نخست این نوشتار پس از اشاره­ای به اهمیت و نیاز پرداختن به فلسفه در حوزه علمیه، برخی از مشکلات و آفات آن بررسی اجمالی شد.

قسمت اول این مطلب را دراینجا بخوانید.

بسم الله الرحمن الرحیم

در بخش نخست این نوشتار پس از اشاره­ای به اهمیت و نیاز پرداختن به فلسفه در حوزه علمیه، برخی از مشکلات و آفات آن بررسی اجمالی شد. تک بُعدی شدن و اکتفا به فقه و اصول، نداشتن جامعیت علمی و عملی، افراط و تفریط در مخالفت با فلسفه و یا فلسفه­زدگی از جمله آفاتی بود که بیان شد تا مبتلا به آن نشویم و اگر هستیم، اصلاح کنیم.

اکنون ادامه این مبحث:

4.      توهم فیلسوف شدن با خواندن چند کتاب و به خاطر سپردن چند اصطلاح

ممکن است دیده باشید که شخصی به اتکاء مقداری که از علوم عقلی میâپ­داند، به راحتی منکر صحت احادیث زیادی شود، البته این رفتار را از یک عالم جامع نمی­بینید؛

مثلا استاد بزرگ فلسفه در دوران معاصر یعنی علامه طباطبائی -که با هجرت به قم و  آغاز تدریس فلسفه نقطه‌ی عطفی در احیای دروس فلسفی در حوزه‌های علمیه بوده است و شاگردان ایشان پرچم­داران علوم عقلی در حوزه­اند- در تفسیر المیزان و جاهای دیگر چقدر با تعمق با روایات برخورد کرده است. حجت الاسلام قرائتی نقل می کند که روزی در مسیر راه به علامه طباطبائی(ره) برخوردم.

از ایشان خواستم مرا نصیحت کند.

 ایشان فرمود: «بحار الانوار را زیاد مطالعه کنید و از روایت های آن ساده نگذرید.» (1)

استاد علی احمدی می گوید: وقتی دروس سطح را خدمت علامه طباطبائی تمام کردم، از ایشان پرسیدم: «فلسفه بخوانم یا نه؟» فرمودند:

«اگر می خواهی بخوانی [ تا جایی که] صاحب نظر شوی، بخوان؛ و اگر حوصله نداری و صرفاً می خواهی چند اصطلاح را یاد بگیری، نخوان.» (2)

همچنین یکی از اساتید معارف توحیدی نقل می کردند که مرحوم علامه طباطبایی می فرمود:

«من وقتی فلسفه می خواندم و مشغول اسفار ملاصدرا بودم این­طور تصور می کردم که اگر جناب ملاصدرا نیر تشریف بیاورند من آن­چه را می­فهمم که اکنون فهمیده بودم و دیگر چیزی در این زمینه نیست که نفهیمده باشم، اما چون خدمت «علامه قاضی» رسیدم دریافتم که هیچ نفهمیدم.» (3)

آیت الله مصباح یزدی می­گویند:

«گروهى از روى خامى یا شاید خودخواهى فکر مى‏کنند که با خواندن همین کتب فلسفه رایج به هر سؤالى که مطرح شود مى‏توان پاسخ داد و دیگر نیازى به تحقیقات بیشتر نیست. خیر، چنین نیست؛ مستشکلان نیز بشرند و از عقل برخوردارند.» (4)

5.      نشناختن استعدادها

یکی از مشکلاتی که بسیاری از ما طلبه­ها در حوزه گرفتار آن هستیم و موجب هدر رفتن سرمایه­های ما می­شود، نشناختن استعدادهای ماست.

 استاد مطهری درباره این مشکل در حوزه گفته است: «طلاب‏ استعدادیابى نمى‏شوند و در نتیجه ممكن است كسى كه استعداد فقاهت یا فلسفه‏ یا كلام یا ادبیات یا تاریخ یا تفسیر و غیره دارد، در غیر رشته‏اى كه استعداد دارد بیفتد و استفاده كامل از وجودش نشود.

رشته‏هاى تحصیلى علوم دینیه اخیراً بسیار به محدودیت گراییده و همه رشته‏ها در فقاهت هضم شده و خود رشته فقه هم در مجرایى افتاده كه از صد سال پیش به این طرف از تكامل باز ایستاده است.» (5)

6.      مشکلات نظام آموزشی

طلاب در نظام جاری حوزه علمیه با مشکلاتی مواجه­اند که برخی بزرگان حوزه به آن پرداخته­اند و ما متناسب به بحث خودمان به بعضی اشاره می­کنیم:

الف. طلبه متناسب با زمانی که صرف تحصیل علوم رایج حوزوی می­کند، نتیجه مطلوب را به دست نمی­آورد و این موجب خستگی تدریجی او و کم­انگیزه شدن نسبت به آموختن مباحثی چون فلسفه و کلام جدید می­شود.

آیت الله مصباح یزدی می­گوید:

«زمانى که براى آموختن دروس در حوزه صرف مى‏شود بیش از حد معقول است و مى‏توان همین معلومات را با صرف وقت کمتر به دست آورد. روش معمول در حوزه‏ها موجب تلف شدن عمر طلاب مى‏شود و به ازاى آن نتیجه مطلوب به‌دست نمى‏آید.» (6)

ب. فلسفه جزء دروس اصلی نیست و مانند سایر دروس فرعی مورد بی­مهری قرار می­گیرد.

 مهم‌ترین دغدغه بسیاری از طلاب برای دروس جنبی سریع خواندن و نمره قبولی گرفتن است.

 ج. برای فراگیری یک علم لازم است در ابتدا به مبانی معرفت‌شناسی و متدولوژی و روش تحقیق و مطالعه در آن علم پرداخته شود و از وضعیت آن رشته در سایر نقاط دنیا اطلاعاتی داشته باشد و این امری است که جایش در درسâپ­های ما خالی است؛

فوقش یک استاد در اولین جلسه آن درس چند دقیقه­ای به آن بپردازد.

غالب ما طلبه­ها بدون پاسخ مناسب برای پرسش­هایی از این دست وارد فلسفه می­شویم که: چرا باید از فلسفه اسلامی شروع کرد؟ چرا باید فلسفه خواند؟

چرا در فلسفه اسلامی از احکام و مباحث وجود‌شناسی بحث می‌شود؟ فلسفه غرب چیست؟ چرا باید این کتاب فلسفی را بیاموزم؟ جایگاه این کتاب کجای تفکر فلسفه اسلامی است؟ در کنار آن چه اندیشه­ها و کتاب­هایی هست؟  مکاتب فلسفه اسلامی کدام­ها است و چرا ما از حکمت متعالیه شروع می­کنیم؟ آموزش فلسفه با هدف کلی تحصیل در حوزه چه ارتباطی دارد؟ اگر این درس کاربرد اساسی در تحصیل حوزوی من ندارد، پس چرا باید برای آموزش و مطالعه آن وقت جدی گذاشت؟ و...

د. تدوین نشدن کتاب درسی مناسب برای آموزش فلسفه در حوزه:

با توجه به پرسش­های فوق لازم است کتاب درسی مناسب با اهداف آموزشی تدوین گردد که  تاریخ، متدولوژی و مبنای فلسفه اسلامی و ارتباط آن با سایر علوم حوزوی را بیان کند و پرسش­های فوق و مانند آن را پاسخ دهد و با نظم و ترتیب مناسب به آموزش فلسفه بپردازد. علاوه بر این که با توجه به متن سخت بدایه الحکمة و نهایة الحکمة، بهتر است کتب فلسفی آموزشی دارای بیانی روان‌تر و متنی امروزی‌تر باشند و جامعیت مباحث با توجه به نحله­های مختلف فلسفی در آن‌ها لحاظ شود تا طلاب رغبت لازم برای مطالعه این کتاب‌ها را داشته باشند. (7)

هـ. نبودن کرسی­های کافی برای تدریس سطوح مختلف فلسفه توسط اساتید مجرب و مدقق

7.      ترسیدن از غول فلسفه

نباید از فلسفه، غول ترسناکى ساخت و مجامع آموزشى کشور را از آن دور کرد؛ هرچند فحول و بزرگانی چون امام (ره) و علامه طباطبایی (ره) و شاگردان ایشان از پرچم­داران فلسفه در دوران ما هستند و شأن فیلسوف حقیقى ارائه اندیشه صحیح و مورد پذیرش عقلاست.

خصوصا اگر سنواتی از دوران تحصیلی طلبه گذشته باشد و در حدّ پاس کردن یک درس جنبی با آن برخورد نموده باشد، احساس نومیدی از موفقیت در فلسفه، گریبان­گیر او خواهد شد. در حالی که میخوانیم «جهانگیرخان‏ قشقایى در بزرگى عشق تحصیل به سرش افتاد و دنبال علم را گرفت تا آنجا كه استاد مسلّم فلسفه در اصفهان گردید.» (8)


پی نوشت ها:

(1)   سایت صالحین

(2)   همان

(3)   همان

(4)   مصاحبه آیت الله مصباح یزدی با همشهری خردنامه

(5)   مجموعه‏آثاراستادشهیدمطهرى، ج24، ص490

(6)   مصاحبه آیت الله مصباح یزدی با همشهری خردنامه

(7)   همشهری ماه، فروردین 90

(8)   مجموعه‏آثاراستادشهیدمطهرى، ج‏14، ص532 - خدمات متقابل اسلام و ایران، طبقه سى و یكم

تهیه و فرآوری : رهنما، گروه حوزه علمیه تبیان