آرامش را در خودتان جستجو کنید !
فشار روانی یکی از رایج ترین بیماریهای زمان معاصر است، بهگونه ای که طبق برآورد کارشناسان سازمان بهداشت جهانی حدود شش درصد کل جمعیت جهان از بیماریهای روانی رنج میبرند و شروع هشتاد درصد از بیماریهای جسمی با فشار روانی همراه بوده است. روان شناسان راهکارهایی را برای مقابله با فشار روانی مطرح نموده اند، اما اسلام نیز در طی قرون متمادی موفق شده است میلیونها نفر را در مناطق مختلف جغرافیایی و از نژادهای گوناگون به خود جذب کند و با تغییر سبک زندگی آنها، برای زندگی اجتماعی و فردی آنان قوانین مطلوبی وضع نماید.
بازگشت به فطرت
فطرت، اصلی واقعی، طبیعی و جهان شمول است که مربوط به انسان و زمان و مکانی خاص نیست؛ بلکه مرتبط به همه انسانهاست. از دیدگاه قرآن، انحرافات روانی ریشه در انحراف از فطرت دارد؛ از این رو بازگشت به فطرت در بهداشت روانی از نظر اسلام مورد عنایت قرار گرفته است.
خداوند به هستی نعمت وجود بخشید و آن به راه کمال هدایت کرد؛ هر چیز را قدر و اندازه داد و به کمال هدایت نمود؛ به انسان آنچه را نمیدانست الهام کرد و آموخت و راه کمال و هدایت را بر او سهل و آسان ساخت.(1) در این مسیر، راه هدایت و ضلالت برای همگان باز است:« فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنیفًا فِطْرَتَ اللّهِ الَّتی فَطَرَ النّاسَ عَلَیْها لا تَبْدیلَ لِخَلْقِ اللّهِ ذلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَلکِنَّ أَکْثَرَ النّاسِ لا یَعْلَمُونَ * مُنیبینَ إِلَیْهِ وَ اتَّقُوهُ وَ أَقیمُوا الصَّلاةَ وَ لا تَکُونُوا مِنَ الْمُشْرِکینَ»؛ « پس روی خود را متوجه آیین خالص پروردگار کن. این فطرتی است که خداوند، انسانها را بر آن آفریده؛ دگرگونی در آفرینش الهی نیست؛ این است آیین استوار، ولی اکثر مردم نمیدانند. این باید در حالی باشد که شما به سوی او بازگشت میکنید و از (مخالفت فرمان) او بپرهیزید، نماز را برپا دارید و از مشرکان نباشید».(2)
وقتی انسان از فطرت منحرف شد و تقوای دینی را مراعات ننمود، تعادل قوای داخلی او یعنی شهوت، غضب، محبت و کراهت به هم میخورد و عملکرد قوای ادراکی وی مختل میگردد. انسان خارج شده از مدار فطرت مانند عنکبوتی است که با تنیدن تار به دور خویش هر چه فعالیتش بیشتر شود، اضطرابش فزون تر خواهد شد. بر همین اساس قلب او محجوب، نفسش معیوب و روانش مخدوش گشته، دارای عقلی مغلوب و هوایی غالب میگردد. (3)
استراحت و خواب
طبق یافتههای دانش پزشکی خواب در شب اثربخش تر است، ولی برای رسیدن به خواب مؤثر نباید به خواب شب اکتفا کرد؛ زیرا از آیات الهی خواب شب و روزتان است. (4) همچنین قرآن کریم خواب را وسیله آسایش معرفی نموده است و میفرماید: « فَلَمّا جاءَهُمُ الْحَقُّ مِنْ عِنْدِنا قالُوا إِنَّ هذا لَسِحْرٌ مُبین»؛ « و هنگامی که حق از نزد ما به سراغ آنها آمد، گفتند: این، سحری است آشکار» .(5)
بیان هیجانها و توسل به نیایش و دعا
نیایش در تسکین و آرام بخشی انسان اثری اعجاب انگیز دارد و بیان هیجانها، اعتراف و دعا به مثابه شیوههای برون ریزی مطرح هستند؛ علاوه بر اینکه از روح حق شناسی نیز حکایت دارند و مسیری صحیح و مطلوب برای صیقل دادن دل با ذکر خدا به شمار میآیند: « أَلا بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»؛ « آگاه باشید، تنها با یاد خدا دلها آرامش مییابد».(6)
یکی از راههای تداوم ذکر خدا در نهاد انسان، تلاوت دائمی قرآن و گوش فرادادن به آوای دلنشین آن است؛ زیرا انسان را از خاک و جهان مادی به مبدأ بی چون متصل میسازد و هنگامی که دریچه دل با یاد خدا و قرائت آیات الهی و استماع به آنها باز شد، شیرینی صبر را میچشد، احساس فرومایگی از پناه بردن به غیر خدا میکند و نفس او نه تنها حالت رضا مییابد؛ بلکه جمال و زیبایی خدا را در توکل به ساحت مقدس او میبیند. از لحاظ جسمانی نیز علائم فیزیولوژیکی ناشی از اضطراب و فشارهای روانی در درون کاهش مییابد.(7) انسان با ذکر و یاد خدا، به جای سرگرم شدن به هوسها به حالت رضایت درون میرسد، وقتی دچار معصیت شد، احساس گناه میکند، با یاد خدا این احساس به او دست میدهد که خدا او را میبخشاید و پناهگاهی در اختیار دارد.
(8)
بر اساس بینش قرآن، عامل افزایش اضطرابهای روانی و فشارهای سرسامآور روحی اعراض از ذکر خداست؛ زیرا موجب هم نشین شدن با شیطان و ابتلا به وسوسههای بی حد و حصر او میگردد. آدمی نیز با این حال، در همین حیات دنیوی خود را محدود نموده و هدف دیگری جز آن نخواهد داشت.(9)
ایجاد تحول روحی و تکیه گاه معنوی ایمان
ایجاد تحول روحی و تکیه گاه معنوی ایمان یا اخلاق مذهبی، از جمله روشها و راههای مقابله با فشار روانی است. انسان به واسطه احساس ایمان به خدا و بازگشت به خویش، قدرتی فوق تصور مییابد. کسی که به خداوند ایمان دارد، احساس میکند تکیه گاهی محکم دارد و همه امورش تحت نظارت خداوند است و تمام عوامل سلب آرامش را پشت سر میگذارد؛ زیرا روزی دهنده و صاحب قوت را خداوند میداند. انسان مؤمن بر این باور است که طول عمر هر کسی در علم محفوظ الهی ثبت است و در هر حال از رحمت خداوند مأیوس نمیگردد.(10)
نظام حمایتی خانواده
خانواده یکی از ارکان آرامش در جامعه و مهم ترین منبع حمایت عاطفی در لحظات و مواقع فشار روانی است؛ هم چنانکه قرآن کریم میفرماید: « وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجًا لِتَسْکُنُوا إِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فی ذلِکَ َلآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ»؛ « و از نشانههای او اینکه همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا در کنار آنان آرامش یابید و در میانتان مودت و رحمت قرار داد؛ در این نشانههایی است برای گروهی که تفکر میکنند».(11)
زوج مسلمان باید مودت و محبت بینشان حاکم باشد تا نه تنها تحت تأثیر فشارهای روانی قرار نگیرند؛ بلکه چنان که در آیه آمده، رحمت الهی شامل حال آنان و فرزندانشان شود.
تحلیل فشار روانی به وسیله خود
خداوند بر انسان ناظر است و رویدادها تصادفی نیستند. در دیدگاه اسلام هم مبدأ حرکت و انرژی از آنِ خدا و مبدأ ربوبیت جهان و جهانیان اوست.(12) هر چند آدمی اختیار دارد، ولی مشیت الهی بر جهان حاکم است؛ پس مؤمنان باید به جای اضطراب و فشار روانی، به خداوند توکل کنند و بدانند تصمیمهای بشری تا به تقدیر الهی نرسد، عملی نخواهد شد.(13) بنابراین وقتی انسان از طریق ایجاد توکل نوعی سرپرستی خداوند را در زندگی خویش حاکم کند، شکست را احساس نخواهد نمود.(14)
نگریستن به وضع موجود
وقتی قرآن میفرماید: « وَ عَسی أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئًا وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ»؛ « چه بسا چیزی را خوش نداشته باشید، حال آنکه خیرِ شما در آن است»(15) و یا میفرماید: « فَعَسی أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئًا وَ یَجْعَلَ اللّهُ فیهِ خَیْرًا کَثیرًا»؛ « چه بسا چیزی خوشایند شما نباشد و خداوند خیر فراوانی در آن قرار میدهد.»(16) اطلاع انسان به طور کامل از خیر و شر را رد میکند. بنابراین اگر برای انسان، در زندگی به هر دلیلی مانع و مشکلی پیش آید، برای رفع اضطراب و فشار روحی و رسیدن به آرامش روانی باید دست به کار شده، با انطباق با وضع موجود و موقعیت جدید، اضطراب را کاهش دهد.
اعتقاد به قضا و قدر و تصادفی نبودن رویدادها
اعتقاد به اصل قضا و قدر، یکی دیگر از راهکارهای قرآن برای کاهش و رفع اضطراب و فشار روانی است؛ یعنی امور جهان تصادفی نیست و تحت نظارت و تدبیر خداوند انجام میپذیرد.
کسی که به حاکمیت تقدیر خداوند حکیم بر کل جهان معتقد است، نظام جهان را نظامی حکیمانه مییابد؛ نظامی که بر حساب دقیق مبتنی بوده و در مجموع، متوجه مصالح عالی است. چنین بینش و اعتقادی موجب میشود که انسان تنها به اندیشه و تدبیر خویش متکی نبوده، هر کاری را که انجام میدهد، به مشیت الهی ارجاع دهد: « وَ لا تَقُولَنَّ لِشَیْءٍ إِنّی فاعِلٌ ذلِکَ غَدًا»؛ « و هرگز در مورد کاری نگو: من فردا آن را انجام میدهم» .(17)
پی نوشت ها:
1. ر.ک: طه: 50، اعلی: 3، علق: 5، عبس: 20.
2. روم: 31- 30.
3. عنکبوت: 41.
4. روم: 23.
5. یونس: 76.
6. رعد: 28.
7. ر.ک: استعانت از قرآن کریم در شفای جسمانی، علیرضا نیکبخت، ص 59-55.
8. کهف: 28.
9. زخرف: 36، نجم: 29-30.
10. ر.ک: ذاریات: 58، فاطر: 11، زمر: 53.
11. روم: 21.
12. ر.ک: تغابن: 11، کهف: 39، حمد: 1.
13. ر.ک: توبه: 51، کهف: 22 و 23.
14. توبه: 52.
15. بقره: 216.
16. نساء: 19.
17. کهف: 23.
زهرا رضاییان
بخش قرآن تبیان