اقتصاد آمریکا و جنبش والاستریت
شاید دور از ذهن ترین پدیده تا پیش از بحران های مالی اخیر این بود که شاهد نابسامانی اقتصادی در قدرت های اقتصادی باشیم. اما اکنون در شرلیطی هستیم که مردم آمریکا برای تحقق خواسته های خود چاره ای جز اعتراض نمی یابند.
جنبش وال استریت چیست؟
شرایط کنونی اقتصاد آمریکا باعث شده است آنها به این اعتقاد برسند که نه تنها خودشان وضعیت مناسبی ندارند بلکه کودکانشان نیز آینده مناسبی نخواهند داشت. همین مسئله و ادامه دار بودن بحران ها باعث شده که مردم دست به اعتراض بزنند و جنبشی را آغاز کنند که به جنبش " وال استریت را اشغال کنید " معروف شده است.
جنبش " وال استریت را اشغال کنید " ، متاثر از اوضاع نامساعد کنونی آمریکا است و به سرعت در میان برخی گروه های سیاسی و اجتماعی جا باز کرده است . اولین نشانه ظهور این جنبش به روز 17 سپتامبر باز می گردد که تعدادی از فعالان در برابر ساختمان بورس اوراق بهادار نیویورک در خیایان وال استریت تجمع کردند و اعلام کردند تا زمانی که به خواسته هایشان رسیدگی نشود ، به تجمع خود پایان نخواهند داد . این گروه از دو هفته پیش با جمع شدن در نزدیکی وال استریت و دعوت از مردم برای پیوستن به آنها، قصد داشتند مطالبات خود را به گوش دولتمردان برسانند.
خواستههایی که گستردگی آنها از بیمه تامین اجتماعی هست تا پایان بخشیدن به جنگهای آمریکا در جهان و ایجاد شغل برای جوانان. آنچه که این خواستههای گوناگون را به هم وصل کرده، این است که این گروهها اعتقاد دارند مدیران مالی در وال استریت هستند که مسبب همه این مشکلات هستند.
این گروه از مردم شهرهای دیگر آمریکا هم دعوت کردهاند تا برای عوض کردن برخی از مناسبات اقتصادی و سیاسی به خیابانها بروند. از آن جمله دعوتهایی است که از مردم بوستون و واشنگتن شده است. در واشنگتن، سازماندهندگان از مردم خواستهاند بر ضد لابیگرهای سیاسی به خیابانها بروند. دعوتی که در هفته اول با استقبال چندانی از سوی پایتخت نشینان آمریکایی روبهرو نشد اما در شهرهای بوستون، شیکاگو و سان فرانسیسکوی امریکا مردم با برپایی تظاهرات، به حرکت جنبش "اشغال وال استریت" پیوسته اند. همچنین فعالان امریکایی قصد دارند به منظور اعلام همبستگی با اعتراضات وال استریت، جنبش اعتراضی "اشغال لس آنجلس" را آغاز کنند.
بر اساس آخرین آمار مشاغل، آمریکا 58 هزار شغل در ماه سپتامبر ایجاد کرده است و 45 هزار کارگر مخابرات پس از اعتصاب به سر کار خود بازگشتند
وضعیت اقتصادی آمریکا که مشوق جنبش است
رویترز طی تحلیلی در مورد اعتراضات وال استریت نوشت آنچه دولتمردان آمریکایی برای آن تلاش میکنند، ایجاد شغل است و آنچه معترضان میخواهند، شغل خوب است نه فقط شاغل بودن.
رویترز در گزارشی به بررسی وضعیت کارگران معترض پرداخته و نوشته است، با درنظر گرفتن درماندگی مردم آمریکا در ایجاد شغل، فراموش شده است که کمیت لزوما به معنای کیفیت نیست.
بر اساس آخرین آمار مشاغل، آمریکا 58 هزار شغل در ماه سپتامبر ایجاد کرده است و 45 هزار کارگر مخابرات پس از اعتصاب به سر کار خود بازگشتند.
به نوشته این گزارش، بیکاری 9.1 درصدی آمریکاییها شرایط شغلی را برای تأمین معاش زندگی از این هم بدتر خواهد کرد اما براساس گزارشات اخیر اداره آمار آمریکا 46.2 میلیون آمریکایی در سال 2010 در فقر به سر میبردند که بسیاری از آنها شاغل بودند اما به مشاغلی که برای تأمین زندگی کافی نبود، اشتغال داشتند.
در حقیقت متوسط درآمد خانوار تمام کارگران آمریکایی بر اساس آمار اداره آمار این کشور 2.3 درصد در سال 2010 در طی سال گذشته کاهش یافته است. بر اساس این گزارش آمریکا نیازمند بهبود اقتصادی به طور واقعی است نه بر روی کاغذ جایی که کیفیت زندگی کارگران همانطور که کمیت مشاغل و بهبود اقتصادی با رشد روبرو میشود.
دلیل اتصال معترضان «وال استریت را اشغال کنید» به اتحادیهها این است که اتحادیهها درآمدها را برای تمام کارگران افزایش میدهند. مطالعات نشان میدهد که یک حضور بزرگ اتحادیهای حقوق کل کارگران را افزایش میدهد.
در ایالتهایی که اتحادیه کارگری ندارند دستمزد کارگران به طور متوسط 5 هزار و 438 دلار کمتر از ایالتهایی است که اتحادیههای کارگری دارند و به کارگران خود اجازه بحث در مورد حقوق خود را میدهند. این حقیقت نیز وجود دارد که بسیاری از مزایای کارگران بدون اتحادیه به تازگی به آنها داده شده اما دریافت مزایا برای کارگران عضو اتحادیه به علت مبارزه اتحادیهها برای دریافت این مزایا، به یک شیوه معمول تبدیل شده است.
بر اساس این گزارش، در دهه 1950 تقریبا از هر 3 کارگر آمریکایی یک نفر عضو اتحادیه بود اما به مدد حملات شرکتهای تجاری بزرگ به حقوق کارگری، امروزه از هر ده کارگر یک نفر عضو اتحادیه است.
برخلاف شرکتها که با واشنگتن برای درآمد بیشتر لابی می کنند، اتحادیهها برای ایجاد شغلهای بهتر تلاش میکنند تا کیفیت زندگی، میزان درآمد و مزایا را افزایش دهند. برخورد شرکتها علیه اتحادیهها کاملا سیاسی است و از نظر چشمانداز اقتصادی اتحادیهها برای ایجاد مشاغل خوب لازم هستند.
در ادامه این گزارش آمده است، شرکتهای بزرگ محافظهکار حملات خود به شغلها و کارگرهای دولتی را افزایش دادهاند؛ این منتقدان ادعا میکنند که دولت ناکارآمد و بیفایده است و بخش خصوصی میتواند به کودکانمان آموزش دهد، جادههایمان را بسازد و خدمات اجتماعیمان را به شیوه بهتر و با هزینه موثرتر تهیه کنند اما مطالعات اخیر انجام شده نشان داد که دولت به پیمانکاران بخش خصوصی بیشتر هزینه میپردازد.
یک نکته جالب این است که سال گذشته سازمان «هریتیج» مطالعاتی را منتشر کرد که نشان میداد کارگران بخش عمومی 22 درصد بیش از همتایان خود در بخش خصوصی حقوق دریافت میکنند و همچنین کارگران عمومی مزایای بیشتری دریافت میکنند.
رویترز در ادامه نوشت: فارغالتحصیلان دانشگاهی، سربازان و مادران مجرد که در وال استریت و سرتاسر کشور آمریکا به تظاهرات پرداختهاند خواستار شغلهای بدردنخور نیستند و شغلهای خوب میخواهند. هدف ما باید اقتصادی باشد که نه تنها تمامی آمریکاییها شغل داشته باشند بلکه شغل خوب داشته باشند. در نتیجه ما میتوانیم شاهد تامین خانوادهها، فرستادن کودکان به مدرسه، پسانداز برای بازنشستگی و کمی پول برای خرج کردن باشیم و این آن چیزی است که تمامی آمریکاییها آن را تقاضا میکنند.
فرانکلین فیشر استاد اقتصاد دانشگاه تکنولوژی ماساچوست آمریکا در پاسخ به پرسش های خبرگزاری فارس دیدگاه های خود را در مورد جنبش اعتراضی وال استریت و آینده آن بیان داشته است. به عقیده وی این جنبش در وضعیت نامساعد اقتصادی مردم آمریکا و نابرابری ریشه دارد.
متن این گفتوگوی کوتاه به شرح زیر است:
برخورد شرکتها علیه اتحادیهها کاملا سیاسی است و از نظر چشمانداز اقتصادی اتحادیهها برای ایجاد مشاغل خوب لازم هستند
به نظر شما ریشههای جنبش اعتراضی وال استریت موسوم به «جنبش وال استریت را اشغال کنید» چیست؟
این جنبش را عوامل زیادی پدید آوردهاند؛ اما آنچه بیش از همه، مردم را دور هم جمع کرده است احساس و اعتقاد فزاینده نسبت به دو چیز است. نخست آن که شرایط کنونی اقتصاد آمریکا باعث شده است آنها به این اعتقاد برسند که نه تنها خودشان وضعیت مناسبی ندارند بلکه کودکانشان نیز آینده مناسبی نخواهند داشت. تظاهرکنندگان با مشکلات اقتصادی قابل توجهی مواجه هستند.
دوم آن که تظاهرکنندگان از وجود نابرابری فزاینده در درآمد و ثروت در آمریکا خشمگین هستند؛ نابرابریای که جمهوریخواهان کنگره با اتخاذ هرگونه اقدام برای مقابله با آن مخالفت می ورزند. تظاهرکنندگان وضعیت جاری را شدیداً ناعادلانه و نامناسب می دانند.
اهداف این جنبش چیست؟
این پرسش مشکل تری است. تظاهرکنندگان آمریکایی بجز توزیع عادلانه تر ثروت مشخصا هیچ هدف دیگری را مطرح نکرده اند. حتی تقاضا برای چنین چیزی نیز استنباطی است که از این جنبش و شعارهای آن شده است. تظاهرکنندگان در واقع ملغمه ای از افراد و مشاغل مختلف هستند و به طور رسمی خواسته ای را مطرح نکرده اند.
آینده این جنبش چگونه ارزیابی می شود؟ آیا تظاهرکنندگان می توانند به اهداف خود برسند؟
باید توجه داشت که هیچ تظاهراتی بی اثر نیست؛ اما به نظر من این جنبش به اندازه کافی سازمان یافته و دارای انسجام لازم برای پیگیری اهداف خود نیست. بهطور خلاصه باید گفت خشمی قابل توجیه دیده میشود اما نه با تصویری مشخص از اینکه چه باید کرد.
آیا شما جایگاهی برای این جنبش در فضای سیاسی آمریکا پیش بینی می کنید؟ آیا می توان انتظار تشکیل حزبی منبعث از این جنبش را داشت؟
من جایگاهی برای این جنبش در سیاست داخلی آمریکا پیش بینی میکنم. این جنبش باید فضای سیاسی و اجتماعی آمریکا را متحول کند(چنین انتظاری وجود دارد). اما اینکه چنین پدیدهای را شاهد باشیم جای بحث دارد. به لحاظ تاریخی، در شرایط بد اقتصادی جنبش های تقریبا مشابهی به راه افتاده اما تقریبا هیچ کدام به تشکیل یک حزب قدرتمند منتهی نشده است. من فکر نمیکنم جنبش کنونی نیز موفق شود چنین کاری را انجام دهد بهویژه این که هنوز اهداف مشخصی برای آن تعریف و تبیین نشده است.
فرآوری : ریحانه حمیدی فر بخش اقتصاد تبیان
منبع :خبرآنلاین