تبیان، دستیار زندگی
نفس امّاره: همان نفس سركش است كه انسان را به گناه فرمان می‌دهد و به هر سو می‌كشاند. لذا به او اماره گفته‌اند. در این مرحله عقل و ایمان آن قدرت را ندارد كه این نف
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ویژگی های نفس امّاره


پیامبر درباره تشبیه نفس اماره می‌فرماید: «و مثل النفس كمثل النعامة تاكل الكثیر و اذا حمل علیها لا نظیر و مثل الدّفلی لونه حسن و طعمه مرّ؛ مَثل نفس، مَثل شترمرغ است كه زیاد می‌خورد، ولی وقتی كه چیزی روی او گذاشتی پرواز نمی‌كند و مَثل نفس، مَثل خر زهره است كه رنگش زیبا است امّا طعمش تلخ است».


نفس
در قرآن كریم نفس اماره به چه چیزی اطلاق شده است؟

پاسخ :

دانشمندان علم اخلاق، برای نفس سه مرحله قائلند كه آیات در این زمینه آیاتی هم وجود دارد:

1. نفس امّاره:

همان نفس سركش است كه انسان را به گناه فرمان می‌دهد و به هر سو می‌كشاند. لذا به او اماره گفته‌اند. در این مرحله عقل و ایمان آن قدرت را ندارد كه این نفس را رام سازد، بلكه در موارد زیادی تسلیم او می‌شود: «إِنَّ النَّفْسَ لأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلاَّ مَا رَحِمَ رَبِّیَ إِنَّ رَبِّی غَفُورٌ رَّحِیمٌ ؛[1] پس هرگز نفس خویش را تبرئه نمی‌كنم كه نفس بسیار به بدی ها امر می‌كند مگر آن چه كه پروردگارم رحم كند، پروردگارم غفور و رحیم است». این آیه اشاره دارد كه تمام بدیها از نفس سرکش است، لذا حضرت علی ـ علیه السلام ـ می فرماید: امیر المؤمنین فرموده‌اند: «نفس پیوسته خواهان نافرمانی و معصیت است».[2]

اگر انسان دنبال هوی و هوس و نفس اماره برود و از خدا غفلت كند از اوج تكامل الهی سقوط می‌كند چنان که بلعم با عورا كه این آیه درباره او نازل شده است گرفتار هوای نفس شد و از آن مقام والا تنزل كرد به طوری كه خداوند او را به سگ تشبیه نموده است

2. نفس لوامه:

این مرحله پس از تعلیم و تربیت و مجاهدت انسان به آن ارتقاء می‌یابد، در این مرحله ممكن است انسان بر اثر طغیان غرایز گاهی مرتكب خطاء شود، اما فوراً پشیمان می‌شود و به ملامت و سرزنش خویش می‌پردازد، و تصمیم بر جبران گناه می‌گیرد و توبه می‌كند، «لَا أُقْسِمُ بِیَوْمِ الْقِیَامَةِ أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَةِ؛[3] سوگند به روز رستاخیز و سوگند به نفس سرزنش‌گر».

3. نفس مطمئنه:

این همان مرحله‌ای است كه انسان با آن به جایی می‌رسد كه غرایز سركش در برابر او رام می‌شوند، زیرا عقل و ایمان آن چنان قوی هستند كه غرایز نفسانی در برابر آن توانایی چندانی ندارد كه این همان مرحله آرامش و سكینه است. البته این مرحله و مقام ویژه پیامبران و پیشوایان و پیروان راستین آنها است.

«یَا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِی إِلَى رَبِّكِ رَاضِیَةً مَّرْضِیَّةً فَادْخُلِی فِی عِبَادِی؛[4] تو ای روح آرام یافته، به سوی پروردگارت بازگرد در حالی كه هم تو از او خشنودی و هم او از تو خشنود است، پس در سلك بندگانم در آی و در بهشتم وارد شو.»[5]

ویژگی های نفس اماره:

1. مطیع هوی و هوس: شیطان عمل بدش را برای او زینت داده و بر قلب او پرده‌ای كشیده كه خیر و شر را تشخیص نمی‌دهد و همیشه مانند انسان های جاهل و نادان فكر می‌كند، «إِن یَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَمَا تَهْوَى الْأَنفُسُ ؛[6] آنان جز از گمان های بی‌اساس و از هوای نفس پیروی نمی‌كنند». گاهی آن چنان مطیع نفس اماره هستند كه عقل هیچ كاره می‌شود و تمام امور به دست هوی و هوس و نفس اماره است. لذا حضرت علی ـ علیه السلام ـ می‌فرماید:

«كم من عقل اسیرٌ تحت هوی امیر؛[7] پس بسیار عقل‌ها و خردها كه شهوات بر آن ها حكومت می‌كند».

گاهی اطاعت انسان از نفس اماره از این هم بالاتر می‌رود و تابع خواست های نفس افسار گسیخته می‌شود كه هوی و هوس او معبودش می‌شود. «أَرَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ ؛[8] آیا دیدی كسی را كه هوس های خود را خدای خود قرار داده است.»

2. كینه توزی و دشمنی: در جریان قتل هابیل به دست قابیل خداوند می‌فرماید: «فطوعت له نفسه قتل اخیه فقتله؛[9] نفس سركش كم كم او را به كشتن برادرش ترغیب كرد و (سرانجام) او را كشت».

گاهی اطاعت انسان از نفس اماره از این هم بالاتر می‌رود و تابع خواست های نفس افسار گسیخته می‌شود كه هوی و هوس او معبودش می‌شود

3. تشبیه فرمان بر نفس به سگ: «... وَاتَّبَعَ هَوَاهُ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ إِن تَحْمِلْ عَلَیْهِ یَلْهَثْ أَوْ تَتْرُكْهُ یَلْهَث ذَّلِكَ ...» ؛[10] او از هوای نفس پیروی نمود سرگذشت او همانند داستان سگ است كه اگر به آن حمله كنی زبان از دهان بیرون می‌آورد و اگر رهایش نمایی باز زبانش را خارج می‌سازد.»

اگر انسان دنبال هوی و هوس و نفس اماره برود و از خدا غفلت كند از اوج تكامل الهی سقوط می‌كند چنان که بلعم با عورا كه این آیه درباره او نازل شده است گرفتار هوای نفس شد و از آن مقام والا تنزل كرد به طوری كه خداوند او را به سگ تشبیه نموده است. او به جای این كه از علوم و دانش خویش برای رشد استفاده كند به پستی گرایید و بر اثر پیروی هوی و هوس مراحل سقوط را طی كرد خداوند هم او را به سگ تشبیه می‌كند كه اگر به او حمله كنی دهانش باز و زبانش بیرون است و اگر او را به حال خود و اگذاری باز چنین است، او بر اثر شدت هواپرستی یک حالت عطش نامحدود به خود گرفته كه همواره به دنبال دنیا پرستی می‌رود.[11]

مولانا هم نفس پلید و اماره را به سگ تشبیه می‌كند و می‌گوید:

نفس خود بر خود مگردان                        چیره تو زود او را بازگیر از شیر تو

طفل جان از شیر شیطان                      باز كن بعد از آتش با ملك انباز كن

هین سگ نفس ترا زنده                       مخواه كاو عدوّ جان تست از دیرگاه

پیامبر درباره تشبیه نفس اماره می‌فرماید: «و مثل النفس كمثل النعامة تاكل الكثیر و اذا حمل علیها لا نظیر و مثل الدّفلی لونه حسن و طعمه مرّ؛[12] مَثل نفس، مَثل شترمرغ است كه زیاد می‌خورد، ولی وقتی كه چیزی روی او گذاشتی پرواز نمی‌كند و مَثل نفس، مَثل خر زهره است كه رنگش زیبا است امّا طعمش تلخ است».

پی نوشت ها :

[1] . یوسف/ 53.

[2] . نهج البلاغه، خطبه 176.

[3] . قیامت/ 1 ـ 2.

[4] . فجر/ 27 ـ 28.

[5] . مكارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، قم، انتشارات دار الكتب الاسلامیه، چ 14، 1374، ج 9، ص 436.

[6] . نجم/ 23.

[7] . نهج البلاغه، كلمات قصار، 211.

[8] . جاثیه/ 23.

[9] . مائده/30.

[10] . اعراف/ 176.

[11] . تفسیر نمونه، همان، ج 7، ص 14.

[12] . ری شهری، میزان الحكمه، قم، مركز النشر، چ اوّل، 1362، ج 9، ص 60.

بخش قرآن تبیان

منبع : اندیشه قم