تکاثر ؛ مصداقی از دنیازدگی است !
مهمترین و بزرگترین مانعی که بر سر راه انسان سالک قرار دارد، تعلّق به دنیاست، تا دل غبارروبی نشود و مانع برطرف نگردد، خورشید کمال نمیتابد و وصل نمیدرخشد.
امیرالمؤمنین (علیهالسلام) که هم «امیرالمؤمنین»، هم «أمیرُ الأتقیاء»، هم «أمیرالعُرفاء»، هم «أمیرالحُکماء» و هم «أمیرالمتخلّقین» است، بعضی از وظایف را گاهی بازگو میکرد ولی بعضی از تکالیف را مکرّر گوشزد میفرمود. قرآن هم بعضی از مناقب و فضایل را به صورت گذرا ذکر میکند، ولی بعضی از امور را مکرّر یادآوری میکند. آنچه را که قرآن به طور مکرّر یادآوری میکند پرهیز از دنیاست؛ زیرا ما هر چه فریب و نیرنگ بوده از دنیا خوردهایم و هر خطری کهدامنگیرمان شده از تعلّق به دنیا بوده است. هر کس آبروی خود را از دست داده، بر اثر دنیازدگی و هر کس آبرویی به دست آورده بر اثر نجات از فریب دنیا بوده است.
چون خدای سبحان خطر دنیا را مکرّر بازگو کرده و در قرآن کریم، بسیاری از آیات، ما را از دنیا طلبی پرهیز میدهد، باعث شده که در سخنان علی (علیهالسلام) از دنیا زیاد سخن به میان آید.
هر چه که ما را از خدا دور و به غیر حق مشغول کند دنیاست. بعضی به مال،مشغولند و دنیای آنها مالشان است و بعضی به علم، و دنیای آنهاعلمآنهاست. تکاثر، در ارتباط با مال باشد یا علم، دنیاست. کسی کهدرسمیخواند تا علم زیادی فراهم کند برای این که بگوید من اعلم از دیگران هستم، مانند کسی است که تلاش و کوشش میکند تا مالی فراهم کندبرایاین که بگوید من سرمایهدارترم: (هُم أحسنُ أثاثاً ورِِءْیا)(1)، (أَنْ تکونَ أُمةٌ هی أربی من أمّةٍ)(2)، (أنَا أکثر منک مالا وأعَزّ نفراً)(3) .
گاهی انسان رنجعبادت های زیادی را تحمّل میکند، نه برای رضای خدا، بلکه برای این که بگوید من زاهدتر یا عابدترم که این هم دنیاست. انسان سالک باید از تکاثرِ دنیابپرهیزد و به کوثر آخرت دل ببندد تا مانع بزرگ سیر و سلوک الی الله از سر راه او برداشته شود .
پی نوشت ها :
1 ـ سوره مریم، آیه 74.
2 ـ سوره نحل، آیه 92.
3 ـ سوره کهف، آیه 34.
بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
منبع :
کتاب مراحل اخلاق در قرآن ؛ تألیف آیت الله جوادی آملی