پناه بردن پیامبر به پروردگار جهانیان اولین کلمه قرآن کمک خواستن است آخرین کلمه آخرین سوره قرآن پناه بردن. این خودش یک پیام است؛ از این جا معلوم می‌شود اول و آخر باید دستمان را تو دست خدا بگذاریم. نکته دوم این که می‌گوید : ای پیامبر به مردم بگو که منی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

3 شرّ در میان تمام شرّها ! 


فلق یعنی شکافتن، شکافتن شامل خیلی چیزها می‌شود، شکفتن عدم با وجود، شکفتن سیاهی شب با سپیده صبح، شکافتن دانه در دل خاک، شکافتن کوه و جاری شدن آب‌ها.


مرد دعا
پناه بردن پیامبر به پروردگار جهانیان

اولین کلمه قرآن کمک خواستن است آخرین کلمه آخرین سوره قرآن پناه بردن. این خودش یک پیام است؛ از این جا معلوم می‌شود اول و آخر باید دستمان را تو دست خدا بگذاریم. نکته دوم این که می‌گوید: ای پیامبر به مردم بگو که منی که پیامبر خدا هستم و معصوم از هر گناهی، باید در زندگی به خدا پناه ببرم.  او که کوه است نیاز به حفاظت دارد ما که کاهیم دیگر هیچ.  بعد گفته(قل اعوذ) نگفته « نعوذ» اگر می‌گفت «قل نعوذ» یعنی همه با هم پناه ببریم.

می‌گوید من تنهایی پناه می‌برم ؛گاهی وقت‌ها آدم مثلاً توی جلسه می‌گوید آقا من تشنه‌ام یک وقت می‌گوید جلسه آب می‌خواهد ، مردم تشنه هستند اگر بگوییم مردم تشنه‌اند عجز من معلوم نمی‌شود اما اگر گفتم من نیاز به آب دارم عجز من معلوم می‌شود.

یعنی عجز خودت را و نیاز خودت را به مردم اعلام کن .

 

فلق به چه معنا است؟

فلق یعنی شکافتن، شکافتن شامل خیلی چیزها می‌شود، شکفتن عدم با وجود، شکفتن سیاهی شب با سپیده صبح، شکافتن دانه در دل خاک، شکافتن کوه و جاری شدن آب‌ها.

با اینکه هرچه خدا آفریده، خیر است: <<الّذی احسن کلّ شی‌ء خلقه>> لکن هر چیزی اگر در مسیر صحیح خود قرار نگیرد، شرّ می‌شود. چنانکه آهن خیر است ولی اگر چاقو شد، امکانِ سوء استفاده از آن وجود دارد

پناه بردن به خداوند از شرور شیطانی

(قل اعوذ برب الفلق) حالا چرا می‌گوید فلق شکافتن، چون شرور آدم را قفل می‌کند، چون شر شیطان آدم را می‌بندد وقتی می‌خواهیم پناه ببریم باید بگوییم به خدای قفل شکن، که قفل‌های پای من را باز کند. یک وقت آدم از کسی می‌خواهد که یک باری را بردارد باید بگوید پهلوان، یک وقت می‌خواهد پول بگیرد می‌گوید حاج آقا، یک وقت سؤال دارد می‌گوید جناب استاد، باید ببینیم موضوع چه چیز است اگر موضوع باز کردن قفل و زنجیر است پس باید بگوییم(برب الفلق) (پروردگار قفل شکن و شکافنده .)

 

سوره فلق
«مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ»

با اینکه هرچه خدا آفریده، خیر است:<<الّذی احسن کلّ شی‌ء خلقه>> لکن هر چیزی اگر در مسیر صحیح خود قرار نگیرد، شرّ می‌شود. چنانکه آهن خیر است ولی اگر چاقو شد، امکانِ سوء استفاده از آن وجود دارد. "مِن شر ما خلق" "شرّ ما خلق" یعنی شرّ از سوی مخلوقات است، نه از سوی خالق و نه ناشی از خلقت. در هر چیزی احتمال بروز شرّ وجود دارد، حتی کمالاتی مثل علم و احسان، شجاعت و عبادت نیز آفاتی دارند. آفت علم، غرور؛ آفت احسان، منّت گذاردن؛ آفت عبادت، عُجب و آفت شجاعت، ظلم و تهوّر است.

 

سه شر در میان تمام شرها

در میان تمام شرور نام سه شرّ در این سوره آمده است:

- شرور پنهان و در تاریکی‌ها. <<من شرّ غاسق اذا وقب>>

- شرور زبان‌های ناپاک. <<من شرّ النفّاثات فی العقد>>

- شرور حسادت‌ها و رقابت‌های منفی. <<و من شرّ حاسد اذا حسد>>

برخی زنان به خاطر زیبایی و لطافت در گفتار، می‌توانند مردان را در تصمیمات خود سست کنند و مصداق نفّاثات باشند.

یکی از مصادیق نفّاثات، سحر و جادو است و لذا آموزش و عمل آن حرام است.

 

خطر سخن چینی، غیبت و تفرقه افکنی

عقد یعنی گره. در گره‌ها می‌دمند. گره‌ها را شل می‌کنند یعنی عروس و داماد را با هم رفیق هستند، می‌آید یک چیزی به آن می‌گوید یک چیزی به آن می‌گوید علاقه را از بین می‌برد. دو تا کشور با هم رفیق هستند جاسوس‌های بین‌المللی می‌آیند سخن چینی‌ها می‌کنند . رادیوهای بیگانه یک چیزهایی را علیه همدیگر پخش می‌کنند اجمالاً از طریق اطلاعات دروغ، می‌دمند و گره‌هایی را شل می‌کنند. نظام‌های محکم را گسسته می‌کنند .

دمیدن هم لازم نیست با بیان باشد ، ممکن است یک دختری خودش رو آرایش کند و با چهره‌اش در دل جوان‌ها و نامحرمان بدمد و فکر آن‌ها را از قلاب و گره‌های مثبت به انحراف بکشد

تبلیغات سوء، جوسازی‌ها، سخن چینی‌ها، جاسوسی‌ها و شایعه‌پراکنی‌ها، نمونه‌هایی از «نفّاثات فی العقد» است، یعنی می‌دمند تا محکمات را سست کنند. چنانکه کسانی با وسوسه و شک میان همسران فتنه گری می‌کنند «ما یفرّقون بین المرء و زوجه»

سخن چینی. نمامی حرام است افرادی که در تلفن می‌گویند پشت سرت فلانی چه گفت ؛ این‌ها  «النَّفَّاثَاتِ فِی الْعُقَدِ» هستند .»

 

بخل
ترس از فقر، عامل بخل ورزیدن در کارهای خیر

ترس حفره است یه گودی است. قرآن می‌فرماید:  وقتی آدم می‌خواهد پول بدهد به فقیر یا مثلاً می‌خواهد یک چیز را وقف کند، پیرمرد می‌گوید خوب ما که دخترهایمان را عروس کردیم، پسرها را هم داماد کردیم سن ما آن طرف شصت سال است.

می‌آیند می‌گویند: (نفاثات فی العقد) بچه‌ها دورش می‌نشینند(نفاثات فی العقد) پیری داری، کوری داری همیشه دنیا یک جور نیست صبر کن، نفاثات نمی‌گذارند وصیت کند. می‌خواهد یک خانه بخرد برای بی خانه‌ها نفاثات می‌گوید: بابا خونه می‌خواهی چکار، خودشان جور می‌کنند . سوءظن ، حسد، تکبر، حرص، عیب‌هایی که ما داریم همه گودی است شیطان از این گودی‌ها استفاده می‌کند ، کمین می‌نشیند تا در ما بدمد و ما را گمراه کند .

 

 دمیدن تنها به بیان نیست!

البته باید این نکته را بیان کرد که دمیدن هم لازم نیست با بیان باشد ، ممکن است یک دختری خودش رو آرایش کند و با چهره‌اش در دل جوان‌ها و نامحرمان بدمد و فکر آن‌ها را از قلاب و گره‌های مثبت به انحراف بکشد .

جوان دارد درس می‌خواند فکرش با مطلب کتاب قلاب شده است. تمرکز دارد توی دانشگاه یک خانمی با جلوه گری او را از این قلاب باز می‌کند .

 

تشکیک مخالفان در حقانیت قرآن و پیامبر

قرآن می‌فرماید : گاهی اوقات عده‌ای با سؤال‌های مختلفی نفاثات فی العقد می‌کنند ؛ مثلاً حضرت صالح پیغمبر بود ، عده‌ای آمدند و گفتند ؛ «أَتَعْلَمُونَ أَنَّ صَالِحًا مُرْسَلٌ» الأعراف/75 «تَعْلَمُو» آیا علم داری واقعاً حضرت صالح پیغمبره ؟! «النَّفَّاثَاتِ فِی الْعُقَدِ» الفلق/4 کردند و تشکیک کردند که آیا این پیغمبره ؟!

با خدا عاقبتمون رو به خیر کنه و سبحان الله او را تحریک می‌کنیم که بقیه‌اش را بگوید ؛ ظاهراً کلام خدا را می‌گوییم ؛سبحان الله اما در حقیقت در حال «النَّفَّاثَاتِ فِی الْعُقَدِ» الفلق/4 کردن هستیم .جامعه‌ای متحدند ، جاسوس‌هایی می‌آیند ؛ «النَّفَّاثَاتِ فِی الْعُقَدِ» می‌کنند

ذکر خدا، یا دعوت به گناه

گاهی اوقات فردی پیش من یا شما می‌آید شروع می‌کند از این و آن صحبت کردن ؛فلانی چنین کرد چنان کرد و غیبتش را می‌کند ، حرف‌هایش که تمام میشه برمی گردیم و می‌گوییم ؛ عجب سبحان الله! در حقیقت سبحان الله می‌گویم و به او به طور غیر مستقیم می‌گویم که یعنی بقیه‌اش را هم بگو  ، باز یک خورده دیگر می‌گوید فلانی چه کرد چه کرد می‌گوییم : عجب ، الله اکبر ! خدا عاقبتمون رو به خیر کند !

با خدا عاقبتمون رو به خیر کنه و سبحان الله، او را تحریک می‌کنیم که بقیه‌اش را بگوید ؛ ظاهراً کلام خدا را می‌گوییم؛ سبحان الله اما در حقیقت در حال  «النَّفَّاثَاتِ فِی الْعُقَدِ» الفلق/4 کردن هستیم . جامعه‌ای متحدند ، جاسوس‌هایی می‌آیند ؛ «النَّفَّاثَاتِ فِی الْعُقَدِ» می‌کنند .

 

سوء استفاده از نقاط ضعف دیگران

«وَمِنْ شَرِّ غَاسِقٍ إِذَا وَقَبَ» : از شر هجوم برنده، در وقتی که در تاریکی‌ها هجوم می‌برند یعنی از فرصت‌ها از چالش‌ها از کمبودها. فردی ، عده‌ای ، گروهی یک ضعف را می‌بینند ، حمله می‌کنند و از آن ضعف استفاده می‌کنند . یک چیزی کمبود است از این کمبود شروع می‌کنند که چنین شد چنان شد ؛ «غَاسِقٍ إِذَا وَقَبَ» . مثلاً می‌بیند که دارو نیست می‌آید جلو دارو فروشی شروع می‌کند از نبود دارو تبلیغات سوء می‌کند ، یا می‌بیند آب قطع شد برق قطع شد یه مشکلی پیش آمد یا گرانی شد، همین الآن منافقین همین کار را می‌کنند دشمنان ایران همین کار را می‌کنند مواظبند در جمهوری اسلامی چه

خلاء‌ای ایجاد می‌شود ، شروع به بوق و کرنا کردن می‌کنند. إعمال حسادت خطرناک است ! من شر حاسد اذا حسد : اذا حسد یعنی به شرطی که حسدش را به کار بگیرد .

 هر کسی یک رگ حسد دارد منتها این رگ حسد را نباید به کار ببرند ؛ مثل اینکه در هر خانه‌ای چاقو هست منتها نباید این چاقو را برداریم چاقو کشی کنیم. اذا حسد یعنی به شرطی که حسدش را به کار بگیرد.

 

فضیلت تلاوت سوره فلق

در فضیلت تلاوت این سوره از پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) نقل شده است , که فرمود: آیاتی بر من نازل شده که همانند آن‌ها نازل نشده و آن دو سوره ((فلق ))و ((ناس )) است .

و در حـدیـث دیـگـری از امـام بـاقـر(علیه‌السلام) می‌خوانیم : ((کسی که در نماز ((وتر)) سوره ((فلق )) و ((ناس )) و ((قل هواللّه احد)) را بخواند به او گفته می‌شود: ای بنده خدا! بشارت باد بر تو خدا نماز وتر تو را قبول کرد)).

و باز در روایت دیگری از پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آ له) می‌خوانیم که به یکی از یارانش فرمود: ((می‌خواهی دو سوره به تو تعلیم کنم که برترین سوره‌های قرآن است ))!.عرض کرد: آری‌ای رسول خدا!.حـضرت معوذتان (سوره فلق و سوره ناس ) را به او تعلیم کرد, سپس آن دو را در نماز صبح قرائت نمود و به او فرمود: ((هرگاه برمی خیزی و می‌خوابی آن‌ها را بخوان )).روشـن است این‌ها برای کسانی است که روح و جان و عقیده و عمل خود را با محتوای آن هماهنگ سازند.

فرآوری : زهرا اجلال

بخش قرآن تبیان


منابع :

سایت حوزه

سایت شکافنده علوم

سایت درس‌هایی از قرآن

سایت اندیشه قم