از مزاحمت خیابانی تا تحقیر جنسی
«جامعه» مثل یک باغ است که در صورت مراقبت نکردن، علفهای هرز در آن میرویند و این آفت میتواند برای هر باغی مخرب و نگران کننده باشد. به عبارت دیگر هر جامعهای به مراقبت ، بازرسی و نظارت نیازمند است و کوتاهی در انجام چنین عملی میتواند ظهور ناهنجاریهایی نظیر «مزاحمتهای خیابانی» را به دنبال داشته باشد.

پدیدهای که اینک آسایش و امنیت شهروندان و به خصوص زنان را به مخاطره انداخته است و همه شهروندان به طور علنی شاهد این پدیده زشت و مذموم هستند، کم و بیش اکثر خانوادهها را تهدید میکند. امروزه پدران و مادران نگران و دلواپس دخترانشان هستند و این امر ضرورت آسیب شناسی چنین پدیده ناهنجاری را نمایان میکند.
همیشه و در هر کجا بودهایم، از زنان خیابانی گفتهایم و شنیدهایم، اما هیچ گاه به مردان خیابانی فکر کردهایم و آیا یک بار هم به این اندیشیدهایم که گاهی زنان جامعه ما قربانیان یک فاجعه اجتماعی به نام مردان خیابانی هستند؟ این در حالی است که بر اساس تحقیقات صورت گرفته، هر زن یا دختری در جوامع شهری در ایران به میزان مسافتی که طی میکند یا مدت زمان حضورش در سطح خیابانها بین یک تا 20 بار به لحاظ مزاحمتهای کلامی و فیزیکی از سوی برخی مردان مورد آزار و اذیت قرار میگیرند.
اما با توجه به محدودیتهایی که برای زنان و دختران در اجتماع ما، به منظور عدم پیگیری توسط مراجع قضایی و انتظامی یا برخورد با پدیده مزاحمت خیابانی وجود دارد، زنان روز به روز سرخوردهتر و مردان لحظه به لحظه گستاختر میشوند.
مردان خیابانی به کسانی اطلاق میشود که بیشترین وقت خود را در خیابان سپری میکنند. این افراد کسب درآمد تلقی میکنند یا به عبارت دیگر خیابان را به عنوان منبعی جهت برآورده کردن نیازهای عاطفی، روانی و جنسی خود میدانند. این افراد کسانی هستند که به نوعی از خانواده خود طرد شده یا خانواده آنها از بافت منسجم و ساختار بهنجار برخوردار نیست و از سوی دیگر این افراد به گونه ای برای ارضای نیازهای خود به محیطی غیر از خانه و خانواده متوسل میشوند.
مزاحمین خیابانی، معمولاً در ردههای سنی متفاوتی ظاهر میشوند. از مردی پنجاه ساله با ظاهری متشخص و متمول، تا کارگری 17 ساله که در ساختمان نیمهکارهای مشغول کار است. ایجاد مزاحمتهای خیابانی از سوی مردان، آن قدر زیاد است که بعضی وقتها نمیشود تشخیص داد که این مرد با این سر و وضع، یک مزاحم است یا عابری معمولی. لذا گاهی میتوان ریشهی این نوع رفتارها را در نوعی سادیسم اجتماعی دانست.
نباید از نظر دور داشت که نوع پوشش و ظاهری که زنان و دختران با آن در جامعه ظاهر میشوند، تا حد زیادی در تصمیمگیری مزاحمین نسبت به پیشقدم شدن جهت مزاحمت و یا عدم آن، دخالت مستقیم دارد
شاید حجم مزاحمتهایی که زنان در خیابانها با آن روبرو هستند به قالب آمار در نیاید. اما فقدان آمار به معنای نبودن چنین معضلی نیست. تقریباً همه زنان در هر موقعیت سنی و با هر نوع حجاب و پوشش و با هر ترکیب ظاهر و چهره در تمام ساعات شبانه روز با این مزاحمتهای خیابانی روبرو شدهاند.
مطالعات گوناگونی که در کشورهای متفاوت روی این نوع مزاحمتها انجام شده حاکی از آن است که قصد افراد از ایجاد مزاحمت، ارضای نیازهای جنسی نیست. نتایج این تحقیقات نشان میدهد که بیشترین لذت مردانی که قصد ایجاد مزاحمتهای خیابانی را دارند تحقیر جنسی طرف مقابل است.
رشد 15درصدی دختران فراری ایران در سال بالا رفتن سن ازدواج، افزایش روز افزون موانع ازدواج مانند تورم و افزایش هزینههای جاری همچون اجاره و مسکن، بیکاری و همچنین عدم توجه والدین به فرزندان، از عوامل و مشکلاتی است که باعث میشود مسائلی این گونه ایجاد شود. مباحثی که هر روزه کشورمان را دچار بحران میکند و به دلیل عدم مدیریت درست همواره شاهد قربانی شدن زنان و دختران هستیم.

همان گونه که روابط خانوادگی بر پایه وظایف و انتظارات متقابل اعضای خانواده بنا گذاشته میشود در روابط اجتماعی نیز افراد میبایست بیاموزند که حریم یکدیگر را در نظر بگیرند و به حقوق هم احترام بگذارند. این حریم کاملاً فرضی است. و مصداقهای آن در رفتارهای اجتماعی خود را نشان میدهد. حالا فرقی هم نمیکند که چه کسی این حرمت را میشکند یا حریم را نقض میکند. مهم این است که تمام اعضای جامعه باید بیاموزند که از حق برابر و مساوی در روابط اجتماعی برخوردارند». البته نباید از نظر دور داشت که نوع پوشش و ظاهری که زنان و دختران با آن در جامعه ظاهر میشوند، تا حد زیادی در تصمیمگیری مزاحمین نسبت به پیشقدم شدن جهت مزاحمت و یا عدم آن، دخالت مستقیم دارد. ولی علی رغم همه این تاکیدها فرزندان پسر باید در محیط خانواده این را بیاموزند که «زن محترم است» و ایجاد مزاحمت برای زنان و دختران در خیابان عمل ناپسندی است. بلکه بیشتر این دختران هستند که مورد خطاب قرار میگیرند و از آنها خواسته میشود مراقب رفتار، پوشش و حرکات خود باشند.
در نهایت نداشتن اعتماد به نفس و به خود باوری نرسیدن زنان و نوع برخوردهای اجتماعی و مقصر اصلی جلوه دادن زنان به دلیل بافت فرهنگی و تربیتی خانوادهها حاشیه امن را برای مردان مزاحمت آفرین بیشتر میکند. در بسیاری از کشورها بر لزوم یادگیری دفاع شخصی توسط زنان تاکید میشود، اما به دلیل نبودن یک رهیافت منسجم، منطقی و قابل قبول در جامعه ما، حتی وقتی زن در مقام دفاع از خود قرار میگیرد، مانند این است که میپذیرد خودش را در وضعیت مبهمی قرار دهد. گاه این وضعیت علیرغم دشواری چندان پیچیده نیست.
نتایج این تحقیقات نشان میدهد که بیشترین لذت مردانی که قصد ایجاد مزاحمتهای خیابانی را دارند تحقیر جنسی طرف مقابل است.
تاکنون تلاشهای زیادی صورت گرفته تا با توجه به مواد 61 و 625 قانون مجازات اسلامی عمل این زن دفاع مشروع تلقی شده و حکم برائت او صادر شود اما در حال حاضر، امور در جهتی پیش رفته است که زنان زیادی هم که در خیابان مورد بی احترامی قرار میگیرند، این امر را پدیدهای عادی و جزء لاینفک زندگی خود قلمداد میکنند و مردان برای خود حقی را متصور میشوند که مطمئناً در اثر اهمال و کوتاهی مراجع قانونی و نهادهای متولی و سیاست گذار در حفظ امنیت محیط جامعه، خود را کاملاً در دستیابی به آن محق جلوه میدهند.
نهایتاً اینکه مزاحمت خیابانی بخشی از تجربهی اجتماعی بسیاری از دختران و زنان است. این مزاحمتها معضلات اجتماعی زمان ما نیست، بلکه قدمتی بس طولانی دارد و در جوامع شهری بیشتر به چشم میخورد. لذا آموزشهای تربیتی و اخلاقی و دینی نه به عنوان عوامل سرکوبکنندهی نیازهای جوانان، بلکه به عنوان هدایتکننده و آرامش دهنده روان، میتواند در تعادل رفتاری ایشان، چه زن و چه مرد، مؤثر واقع گردد.
پر واضح است که ما ابزار قانونی برای مبارزه با این معضل اجتماعی و فرهنگی را داریم؛ اما ابزاری در دسترس تر از قانون نیاز است، و آن فرهنگ درستی است که از کودکی آموخته شود. هر انسانی، جدا از جنسیتش، حق آزادی و احساس امنیت و آرامش را دارد و هیچ فردی حق تجاوز به این حریم شخصی را ندارد.هم چنین راهکار اساسی برای حل این معضل ایجاد بستری برای اشتغال جوانان است و زیرا؛ این امر ازدواج را آسانتر کرده و جوانان را در مسیری سالمتر هدایت میکند.
فرآوری: فاطمه برادران
بخش اجتماعی تبیان
منابع: البرز/ پارسی بلاگ/چارقد