تبیان، دستیار زندگی
«من عمل صالحاً من ذکر او انثی و هو مؤمن فلنحیینه حیوة طیّبة ولنجزینهم اجرهم باحسن ما کانوا یعملون»(1) «هر کس کار شایسته‌ای انجام دهد، خواه مرد باشد یا زن، در حالی که ایمان دارد، او را به حیاتی پاک زنده می‌داریم و پاداش آن‌ها را به بهتر از اعمالی که انجام
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

زنان نمونه ، الگویی برای همه ی مؤمنان


«من عمل صالحاً من ذکر او انثی و هو مؤمن فلنحیینه حیوة طیّبة ولنجزینهم اجرهم باحسن ما کانوا یعملون»(1) «هر کس کار شایسته‌ای انجام دهد، خواه مرد باشد یا زن، در حالی که ایمان دارد، او را به حیاتی پاک زنده می‌داریم و پاداش آن‌ها را به بهتر از اعمالی که انجام می‌دادند،خواهیم داد.»


همسر فرعون

زنان نمونه قرآنی، نه فقط الگو برای زنان کمال‌جو، بلکه الگو و اسوه برای همه مؤمنان‌هستند؛ چنان‌که در سوره تحریم، آسیه همسر فرعون و مریم مادر مسیح‌علیه‌السلام دو نمونه خوب برای مردم مؤمن به‌شمار آمده‌اند: «و ضرب الله مثلاً للذین آمنوا امرأت فرعون... و مریم ابنت عمران...» ؛(2) «و خداوند برای‌مؤمنان به زن فرعون و مریم دختر عمران مثال زده است.»

1. آسیه، مظهر ایمان و استقامت

آسیه دختر مزاحم با اینکه در حریم کفر به سر می‌برد و همسر فرعونی بود که دعوی «انا ربکم الاعلی» (3)داشت، اما نور ایمان در قلبش تلألؤ یافت و بنا بر قولی، آن گاه که معجزه عصای حضرت موسی‌علیه‌السلام و پیروزی او را بر ساحران فرعون دید، ایمان آورد و چون ایمانش برای فرعون آشکار شد و همسر ظلم پیشه‌اش او را از چنین ایمانی بر حذر داشت، امتناع کرد و بر عقیده‌اش پافشاری نمود تا اینکه به دستور فرعون، دست و پای او را در میان آفتاب به میخ کشیدند و سنگ بزرگی را بر روی سینه او گذاشتند. و او در آن شرایط سخت و طاقت‌فرسا که به استقبال مرگ می‌رفت، تنها با خدای خود به راز و نیاز پرداخت و قرب پروردگار و بی‌زاری از دشمنان الهی را درخواست نمود:(4)

«و ضرب الله مثلاً للذین آمنوا امرأت فرعون اذ قالت رب ابن لی عندک بیتا فی الجنة و نجنی من فرعون وعمله و نجنی من القوم الظالمین»؛(5) «و خداوند برای کسانی که ایمان آوردند، به همسر فرعون مثل زده است،در آن هنگام که گفت: پروردگارا! خانه‌ای برای من نزد خودت در بهشت بساز و مرا از فرعون و کار او نجات ده و مرا از گروه ستمگران رهایی بخش!»

علامه‌طباطبایی فرموده، اصطفاء اول به معنی تقبل عبادت خدای تعالی از سوی مریم‌علیها السلام و تسلیم او در برابر این‌خطاب است: «یا مریم اقنتی لربک و اسجدی و ارکعی مع الراکعین»؛(10) «[ فرشتگان گفتند:] ای مریم! برای‌پروردگار خود خضوع کن و سجده به جا آور و با رکوع کنندگان رکوع کن!« و اصطفای دوم به معنی تقدم و برتری‌آن جناب بر سایر زنان می‌باشد

آسیه با وجود امکانات خوب زندگی پر از ناز و نعمت در قصر فرعون، به قرب الهی دل بست و به غیب ایمان آورد و در برابر چنین ایمانی تا مرز شهادت ایستادگی نمود. و این‌گونه شایسته جایگاه رفیع بهشت و نعمت عظیم پروردگار گشت و به بیان رسول اکرم‌صلی الله علیه و آ له در زمره با فضیلت‌ترین زنان بهشتی قرار گرفت؛ آنجا که فرمود: »برترین زنان اهل‌بهشت، چهار نفرند: خدیجه دختر خویلد، فاطمه دختر محمد صلی الله علیه و آ له، مریم دختر عمران و آسیه دختر مزاحم‌همسر فرعون.» (6)

حضرت مریم
2. مریم‌علیهاالسلام نماد ایمان و طهارت

مریم عذراءعلیها السلام مادر حضرت مسیح‌علیه‌السلام، دیگر بانویی است که در قرآن کریم برای مؤمنان به عنوان الگو و نمونه در ایمان، صداقت، پاک‌دامنی و عبودیت معرفی شده است. پدرش «عمران»از پیامبران الهی و از نسل‌ابراهیم خلیل‌علیه‌السلام بود (7) که پیش از تولد مریم‌علیها السلام از دنیا رحلت نمود و مادرش «حنّه»زنی مؤمن و پاک‌دامن بود که داستان نذر و نیاز و دعای خالصانه‌اش در آیات 35 و 36 سوره آل عمران، نشانگر ایمان و اعتقاد راستین او می‌باشد.

«و اذ قالت الملائکة یا مریم ان الله اصطفاک وطهرک واصطفاک علی نساء العالمین» ؛(8) »و ]به یاد آورید[ هنگامی را که فرشتگان گفتند: ای مریم! خداوند تو را برگزیده و پاک ساخته و بر تمام زنان جهان، برتری داده است.»

اگر چه «اصطفاء» از ماده «صفو»به معنای برگزیدن صاف و خالص هر چیز است،(9) اما همچنان که علامه‌طباطبایی فرموده، اصطفاء اول به معنی تقبل عبادت خدای تعالی از سوی مریم‌علیها السلام و تسلیم او در برابر این‌خطاب است: «یا مریم اقنتی لربک و اسجدی و ارکعی مع الراکعین» ؛(10) «[ فرشتگان گفتند:] ای مریم! برای‌پروردگار خود خضوع کن و سجده به جا آور و با رکوع کنندگان رکوع کن!« و اصطفای دوم به معنی تقدم و برتری‌آن جناب بر سایر زنان می‌باشد.(11)

البته ناگفته نماند که فضل و برتری مریم عذراءعلیها السلام بر زنان دنیا با آنچه در حق سیده زنان عالم، فاطمه‌زهراعلیها السلام بیان شده، منافات ندارد؛ زیرا به فرموده رسول اکرم‌صلی الله علیه و آ له، حضرت مریم‌علیها السلام سرور بانوان عالم در زمان‌خود بود، در حالی که حضرت فاطمه‌علیها السلام سرور زنان جهان در همه زمان‌هاست: «اما مریم کانت سیدة نساءزمانها، اما فاطمة فهی سیدة نساء العالمین من الاولین و الاخرین.» (12)

ایمان، اخلاص و عبودیت مریم‌علیها السلام به گونه‌ای بود که در عنفوان جوانی در محراب عبادت پر شور و حال‌خویش از طعام روح‌بخش بهشتی برخوردار گردید و آن چنان این شایستگی مریم‌علیها السلام در وجود مربی و کفیل‌الهی‌اش، زکریای نبی‌علیه السلام تأثیر گذاشت که قلب آن پیامبر، سرشار از امید گشت و در آرزوی داشتن فرزندی باتقوا و طهارت پیشه همچون مریم‌علیها السلام در محضر ربوبی دست به دعا برداشته، در فصل پیری فرزندی پاکیزه و شایسته از خداوند درخواست نمود. (13)

3. مادر موسی‌علیهاالسلام جلوه ایمان و تسلیم

مادر حضرت موسی‌علیها السلام که به تصریح قرآن کریم، مورد وحی الهی (الهام) قرار گرفته و بر ایمان و آرامش قلبی‌او به امداد ربوبی تأکید شده، یکی از زنان نمونه قرآنی است که می‌تواند الگوی اطاعت و تسلیم در برابر فرمان‌الهی باشد.

آن گاه که حکومت فرعونی به دنبال خواب فرعون و احساس خطر او از سوی بنی اسرائیل، برنامه‌گسترده‌ای را برای کشتن نوزادان پسر از بنی اسراییل به اجرا گذاشته و حتی به قابله‌ها نیز دستور مراقبت از زنان‌باردار را داده و در نتیجه، هزاران نوزاد

مادر حضرت موسی

را قربانی کرده بود(14)، حضرت موسی‌علیه‌السلام پا به عرصه هستی نهاد و با تولد خویش، دنیایی از دلشوره و نگرانی را در وجود مادر افکند، اما در این هنگام، یک الهام غیبی، آرامش و اطمینان‌قلبی را به او باز گرداند؛ الهامی که مشتمل بود بر:

1. نوزادت را شیر ده: »ان ارضعیه« و چون بر جان او ترسیدی، وی را در دریا (نیل) بیفکن: «فاذا خفت‌علیه فالقیه فی الیم»

2. ترس به دل راه مده و غمگین مباش: «و لا تخافی و لا تحزنی»

3. ما طفل را به تو بازمی‌گردانیم: «انا رادّوه الیک» و او را از رسولان و پیامبران قرار می‌دهیم: «و جاعلوه من المرسلین» .(15)

4. ملکه سبأ نمونه هوش و درایت

بلقیس، نمونه قرآنی زنانی است که با تدبیر هوشمندانه و ژرف‌اندیشی، پیروی از آیین حق را انتخاب‌می‌کنند و زمینه هدایت و سعادت ملتی را فراهم می‌سازند.

وی ملکه سرزمین سبأ (یمن) بود و بر قومی مشرک و خورشید پرست حکمرانی می‌کرد، که با تهدید پادشاه‌بنی اسرائیل، حضرت سلیمان‌علیه‌السلام، رو به رو شد و حکومت و مملکت خویش را در خطر دید. از این رو، با اشراف و بزرگان دربار خویش به مشورت نشست و از آنان نظرخواهی نمود. »اشراف گفتند: ما دارای نیروی‌کافی و قدرت جنگی فراوان هستیم، ولی تصمیم نهایی با توست، بنگر که چه دستوری می‌دهی.»(16) با این‌وجود، بلقیس جنگ را به صلاح ندید و بسیار حسابگرانه عمل کرد و گفت: «هدیه گرانبهایی برای آنان‌می‌فرستم تا ببینم فرستادگان من چه خبر می‌آورند.»(17)

برخورد زاهدانه حضرت سلیمان‌علیه‌السلام با فرستادگان بلقیس و تهدید دوباره به لشکرکشی و جنگ در صورت‌عدم تسلیم آن‌ها در برابر حق، فطرت سلیم بلقیس را از خواب غفلت بیدار نمود و وی رنج سفر را بر خود هموار ساخت و به دیدار سلیمان شتافت و هر چند در بارگاه آن حضرت، معجزه ظهور تخت سلطنتش را (که پیش از آن در سرزمین سبأ بود) به عیان دید، اما نشان داد که نیاز به دیدن چنین معجزاتی ندارد و از روی آگاهی و شناخت، تسلیم آیین حق شده است که بیان نمود: «اوتینا العلم من قبلها و کنا مسلمین» ؛(18) «ما پیش از این هم‌آگاه بودیم و اسلام آورده بودیم.» و همچنین در پیشگاه الهی عرضه داشت: « پروردگارا! من به خود ستم کردم و]اینک[ به همراه سلیمان برای خداوندی که پروردگار عالمیان است، اسلام آوردم.»(19)

صفورا و خواهرش از بهترین نمونه‌ها و الگوهای قرآنی در زمینه حیا و عفت هستند که‌بهره‌مندی ایشان از این صفت، نشان دهنده ایمان عمیق آنان می‌باشد؛ چرا که به بیان امام صادق‌علیه‌السلام کسی که‌فاقد حیا باشد، از داشتن نعمت ایمان بی‌نصیب است: »لا ایمان لمن لا حیاء له

5. دختران شعیب، نماد حیا و عفت

در جریان هجرت حضرت موسی‌علیه‌السلام از مصر به سوی شهر مدین در ایام جوانی، قرآن کریم از دو دختری‌سخن می‌گوید که به خاطر سالخوردگی پدر پیرشان مجبور بودند خودشان گوسفندان را از آب چاه مدین‌سیراب نمایند؛ اما تا زمانی که مردم در کنار چاه در حال آب دادن به چارپایانشان بودند، به سبب حیا و عفتی که‌در وجودشان قرار داشت، در گوشه‌ای به انتظار می‌ماندند؛ چنان که وقتی موسی‌علیه‌السلام به نزد آنان رفت و علت‌دوری گزیدن ایشان را جویا شد، در جواب گفتند: «لا نسقی حتی یصدر الرعاء» ؛(20) «ما گوسفندان خود را سیراب نمی‌کنیم تا چوپانان همگی [حیوانات خود را آب دهند و]خارج شوند.»

آن گاه حضرت موسی‌ علیه‌السلام با روحیه جوانمردی با آنکه خسته و گرسنه از سفر طولانی‌اش بود، به پیش رفته و از چاه آب کشیده، گوسفندان آن دو را سیراب نمود و سپس به زیر سایه دیواری پناه برد. آن دو دختر با ایمان و عفیف که در حریم پاک و بهشتی پدری چون شعیب نبی‌علیه‌السلام پرورش یافته بودند، به خانه برگشته، ماجرا را برای‌پدر تعریف کردند و به توصیه حضرت شعیب‌علیه‌السلام یکی از دختران به نزد موسی‌علیه‌السلام بازگشت تا دعوت پدر را برای دیدار و گرفتن مزد سیراب کردن گوسفندان ابلاغ نماید.

در این صحنه نیز قرآن کریم به صفت حیای آن بانو تأکید می‌ورزد و می‌فرماید: «فجاءته احداهما تمشی‌علی استحیاء» ؛(21) «ناگهان یکی از آن دو [دختر]‌ به سراغ او آمد، در حالی که با نهایت حیا گام برمی‌داشت.»

واین به فرموده رسول اکرم‌صلی الله علیه و آ له همان دختر بزرگ‌تر، یعنی صفورا بود که بعدها به همسری حضرت موسی‌علیه‌السلام درآمد.(22) بنابراین، صفورا و خواهرش از بهترین نمونه‌ها و الگوهای قرآنی در زمینه حیا و عفت هستند که‌بهره‌مندی ایشان از این صفت، نشان دهنده ایمان عمیق آنان می‌باشد؛ چرا که به بیان امام صادق‌علیه‌السلام کسی که‌فاقد حیا باشد، از داشتن نعمت ایمان بی‌نصیب است: »لا ایمان لمن لا حیاء له.» (23)

پی نوشت:

1) نحل / 97.

2) تحریم / 11 و 12.

3) نازعات / 24.

4) ر. ک: مجمع‌البیان، ج 5، ص 317.

5) تحریم / 11.

6) بحارالانوار، ج 8، ص 178، ح 133.

7) تحف العقول، ص 404.

8) همان / 42.

9) لسان العرب، ج 14، ص 462.

10) آل عمران / 43.

11) المیزان، ج 3، ص 204.

12) تفسیر نور الثقلین، ج 1، ص 36.

13) آل عمران / 38.

14) ر. ک: تفسیر نمونه، ج 16، صص 30 - 15.

15) همان / 7.

16) نمل / 33.

17) همان / 35.

18) همان / 42.

19) همان / 44.

20) قصص / 23.

21) همان / 25.

22) ر. ک: بحارالانوار، ج 43، ص 32.

23) وسائل الشیعه، ج 12، ص 166.

فرآوری : زهرا اجلال

بخش قرآن تبیان


منبع: سایت حوزه ؛ مقاله مهدی رضوانی‌پور