تبیان، دستیار زندگی
عده‌ای گمان می‌کنند که ریشه مشکلات رفتاری ما فقط این است که می دانیم ولی عمل نمی‌کنیم؛ می‌دانیم آشغال ریختن در معابر یا پارتی بازی در ادارات کار نادرستی است ولی باز انجام می‌دهیم...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

رفتارهای مبتذلِ عادی شده!


عده‌ای گمان می‌کنند که ریشه مشکلات رفتاری ما فقط این است که "می دانیم ولی عمل نمی‌کنیم"؛ می‌دانیم آشغال ریختن در معابر یا پارتی بازی در ادارات کار نادرستی است ولی باز انجام می‌دهیم...


خط عابر پیاده

پیش از شروع اصل مطلب، احساس نمودیم ابتدا بهتر است به برخی از عادات اشتباه و غلط اجتماعی خود نگاهی بیندازیم و سپس زبان تحلیلی خود رابگشایم و به دنبال چرایی و چگونگی مسئله باشیم.

 برخی از رفتارها وعادت غلط اجتماعی ما عبارتند از:

غیبت و دخالت در امور خصوصی و شخصی دیگران

ما حتی در فرا گرفتن آداب اسلامی هم به کلیات اکتفا می‌کنیم. یکی از سوژه های اصلی محاورات که به شدت بین مردم مرسوم شده است عمل زشت غیبت می باشد. همگی می‌دانیم نباید به غیبت گوش کنیم، اما این روزها زمانی که افراد همدیگر را ملاقات می کنند و یا در میهمانی ها حاظر میشوند عملاً حرفی جز غیبت کردن درمورد دیگران ندارند و با هیجان کامل به این کار مبادرت می کنند. برخی هم به خود اجازه میدهند در حریم خصوصی ترین مسائل دیگران وارد شوند و به امر و نهی و دخالتهای بی مورد بپردازند.

عدم رعایت حق عابرین پیاده

در اکثر نقاط دنیا دیدن یک عابر پیاده در خیابان به معنای فرمان ایست و احتیاط برای راننده مقابل است در صورتیکه در ایران برخی رانندگان به محض دیدن عابر پیاده سرعت خود را بیشتر نموده و بدون لحاظ کردن مسائل ایمنی و حق تقدم با بی رحمی تمام و با ایجاد رعب و وحشت برای عابرین پیاده به مسیر خود ادامه میدهند.

افراد بجای سرمایه گذاری پول خود در مکان مناسب و برای تولید بیشتر و اشتغال زایی ملی، ترجیح می دهند با خرید اتومبیلهای گران و کالاهای لوکس مصرفی ظاهری معقول کسب نموده و اعتبار خود را در بین اطرافیانشان بالا ببرند.

حفظ نشانه های نو بودن کالا

همسایه تان اتومبیلی نو خریداری کرده اما بعد از سپری شدن یک هفته هنوز برچسب شماره اولیه که بصورت تکه کاغذی روی شیشه جلو چسبیده است را جدا نکرده و حتی فومهایی که بصورت ضربه گیر در اطراف دربهای ماشین نصب شده است کماکان وجود دارند. دوستتان نیز بعد از گذشت یک هفته هنوز برچسب روی نمایشگر گوشی موبایل جدیدش را جدا نکرده!

تنبلی و از زیر کار در رفتن

متوسط ساعت مفید کار در ایران کمتر از یک ساعت و سی دقیقه میباشد که دلیل آن نبودن فرهنگ کار، فقدان انگیزه، تنبلی و بی مسئولیتی افراد است. این امر باعث نارضایتی ارباب رجوع، پایین آمدن کارایی و بهره وری و در کل کاهش پیشرفت ملی خواهد شد. در اغلب شرکتها، ادارات و سازمانها اینگونه باب شده که کسی زرنگ و با ذکاوت است که تا حد امکان از انجام مسئولیتهایش شانه خالی کند و کم کاری را استراتژی اصلیش بداند و در عین حال حقوق و مزایایش را بصورت تمام و کمال دریافت نماید. کارمندان هیچ تلاشی در راستای بالابردن کیفیت و راندمان شرکت انجام نداده و در عین حال انتظار بالا رفتن درآمد خود را دارند. به ارباب رجوع کمتر احترام گذارده میشود و طلب کارانه با وی برخورد میشود.

تغذیه در پرورش اندام(1)
پرورش اندام برای رعب و ترس

شاید دیده باشید پسرانی که با اندامهای پرورش یافته و عضلانی درحالی که بازو و سینه های خود را در معرض نمایش گذاشته اند با چهره ای مهاجم و آماده درگیری در همه جا پرسه می زنند! آنها با نگاه خود اطرافیانشان را به مبارزه می طلبند! چه نکوهیده است زمانی که برخی افراد انگیزه های اصلی ورزش و تناسب را فراموش کرده و صرفاً برای عرض اندام، قلدری و جلب توجه در سطح جامعه اقدام به حجیم کردن عضلات خود می کنند.

تجمل گرایی و مصرفی شدن

امروزه شاهد آن هستیم که جامعه با سرعتی باور نکردنی به سوی مصرفی شدن در حال حرکت است. افراد بجای سرمایه گذاری پول خود در مکان مناسب و برای تولید بیشتر و اشتغال زایی ملی، ترجیح می دهند با خرید اتومبیلهای گران و کالاهای لوکس مصرفی ظاهری معقول کسب نموده و اعتبار خود را در بین اطرافیانشان بالا ببرند. چشم و هم چشمی های فراوان، گرفتار وامها و قرضهای سنگین شدن و استرس از جمله پیامدهای این مسئله است. اکثر مردم خوشبختی را در تجملات و برتری مالی می دانند و بین نیازها و خواسته هایشان تمایزی قائل نمی شوند. مسابقات و رالی خرید امری ناپسند ولی متداول در جامعه است.

فقدان فرهنگ تشکر و احترام

از کوچه و خیابان گرفته تا دانشگاه و محل کار و اماکن عمومی، کمتر شاهد شنیده شدن جملاتی مانند "از لطف شما ممنونم"، "خواهش میکنم"، "اختیار دارید"، "تمنا می کنم"، "بفرمایید"، "بزرگوارید"، ... هستیم. بجای آن فضای زیرآب زنی، استفاده از الفاظ ناشایست، بی حرمتی به افراد مسن، به سخره گرفتن افراد، بالا بردن تن صدا،... امری متداول شده است. مردم باید بیاموزند احترام به دیگران، احترام به هویت ملی یک کشور محسوب می شود. اگر افراد یک مملکت به یکدیگر احترام نگذارند چگونه میتوانند انتظار کسب احترام از ملتهای دیگر را داشته باشند؟!

در اغلب شرکتها، ادارات و سازمانها اینگونه باب شده که کسی زرنگ و با ذکاوت است که تا حد امکان از انجام مسئولیتهایش شانه خالی کند و کم کاری را استراتژی اصلیش بداند و در عین حال حقوق و مزایایش را بصورت تمام و کمال دریافت نماید

*تجاوز به حقوق مدنی و شخصی

به یک مثال ساده از مسابقات ورزشی توجه کنید:

یار حریف می‌خواهد در بسکتبال پنالتی پرتاب کند. وظیفه ما به عنوان تماشاگر در این لحظه چیست؟ ساکت بمانیم؟ آنقدر سر و صدا و احیانا هو کنیم تا حواسش پرت شود؟ اگر بازیکن کشور بیگانه یک پرتاب عالی انجام داد او را تشویق کنیم یا نکنیم؟ ما حتی هنوز به برخی بازیکنان فوتبال " گاهی در سطح ملی" نتوانسته‌ایم یاد بدهیم که پس از اعلام پنالتی به داور اعتراض نکنند، صندلی ورزشگاه را از جا نکند...

نظافت
عدم رعایت نظافت شخصی و شهری

احتیاج به توضیح ندارد که متاسفانه نظافت شخصی و اجتماعی از طرف برخی افراد جامعه رعایت نمیگردد. از طرز لباس پوشیدن تا بوی بدن و دهان و آرایش موها گرفته تا ریختن زباله در محیطهای شهری و تفریحی.

درگیری در صف و نوبت

صف ها هرکجا و به هر علتی که تشکیل شوند معمولاً تبدیل به جولانگاه بی نظمی، درگیری، فحاشی و هتاکی عده ای از افراد به اصطلاح "زرنگ" خواهند شد. حفظ نظم و ترتیب در صف نشان دهنده بالا بودن رتبه اجتماعی و فرهنگ کسانی است که در صف حضور دارند. متاسفانه شاهد آن هستیم که در برخی امور مذهبی و خیریه مانند سرو غذای نذری نیز چنین بی نظمی ها و زد و خوردهایی بوجود می آیند. احتمالاً باید برخورد کرده باشید در مجالس عروسی گاهی زمان سرو شام جمعیت با چه سرعتی به سمت میز سلف سرویس هجوم می آورند!

اسراف، اسراف، اسراف!

اسراف یعنی زیاده روی در مصرف، بیهوده مصرف کردن، بیش از نیاز مصرف کردن، مصرف کنترل نشده، دور ریختن چیزی که میتوان از آن استفاده کرد. کافیست با محاسباتی ابتدایی متوجه شوید که میزان اسرافی که در کشور به عناوین مختلف همه روز در حال انجام است اگر جلوگیری می شد، چه میزان در صرفه جویی خانوادگی و ملی اثر می گذاشت و مشکلات چه تعداد از مردم حل می شد.

عدم اطلاع از آداب زیارت از اماکن مقدس

به زیارت ائمه علیهم السلام هم که می‌رویم مشکل رفتاری وجود دارد. عده‌ای تصور می‌کنند بدون لمس ضریح ولو به قیمت آزار و هل دادن دیگران زیارتشان قبول نمی‌شود. لذا حاضرند به هر قیمتی خود را به ضریح برسانند و حتی شده با مشت و لگد به جلو بروند حتی اگر نفس شخصی در این میان بند آید و یا استخوانی شکسته شود.

حفظ نظم و ترتیب در صف نشان دهنده بالا بودن رتبه اجتماعی و فرهنگ کسانی است که در صف حضور دارند. متاسفانه شاهد آن هستیم که در برخی امور مذهبی و خیریه مانند سرو غذای نذری نیز چنین بی نظمی ها و زد و خوردهایی بوجود می آیند

علاقه به "کلی گویی" در کشور ما کم نیست و گاهی چنین پنداشته می‌شود که با تکرار پشت تکرار عبارات کلی از قبیل "با هم مهربان باشیم"، "حق یکدیگر را پایمال نکنیم"، "امر به معروف و نهی از منکر کنیم" و... کمک بزرگی به اصلاح جامعه شده است. روشن نساختن موارد و مصادیق کلیاتی که معمولا همه می‌دانند، یکی از عواملی است که رفتار اجتماعی ما را عقب نگهداشته است...

از طرف دیگر، وقتی با یک رفتار ناصحیح مواجه می‌شویم و می‌خواهیم عکس العملی نشان دهیم. اینجا هم به دلیل فقدان آموزش رفتاری، هر کس به اجتهاد و تشخیص خود وارد میدان می‌شود...

آنچه درباره لزوم پرداختن به مصادیق جزئی رفتار و اکتفا نکردن به بیان کلیات گفته شد یکی از روش‌های قرآنی است. چرا نصایح لقمان حکیم به فرزندش در مورد امور جزئی یک به یک ذکر شده است؟ برای اینکه انسانها علاوه بر دستور العمل کلی، نیاز دارند بدانند که در موقعیت‌های گوناگون و جزئی چگونه باید رفتار کنند و در جوامع پیچیده امروز این نیاز صد چندان است...

فرآوری: نسرین صفری

بخش اجتماعی تبیان


منبع:سایت مردمان/ تابناك