تبیان، دستیار زندگی
اولین آیه‌ی مأموریت موسی «اذْهَبْ إِلی‌ فِرْعَوْن»، «فَأَرْسِلْ مَعَنا بَنی‌ إِسْرائیل» کتاب آزادی است. کتاب مبارزه است. کتاب آزادی است. اول مسئولیت موسی این بود که به فرعون گفت: مردمی که اسیر کردی آزاد کن : «فَأَرْسِلْ مَعَنا بَنی‌ إِسْرائیل‌ وَ لا ت
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

درس هایی بری زندگی در قرآن


اولین آیه‌ی مأموریت موسی «اذْهَبْ إِلی‌ فِرْعَوْن»، «فَأَرْسِلْ مَعَنا بَنی‌ إِسْرائیل» کتاب آزادی است. کتاب مبارزه است.

کتاب آزادی است. اول مسئولیت موسی این بود که به فرعون گفت: مردمی که اسیر کردی آزاد کن : «فَأَرْسِلْ مَعَنا بَنی‌ إِسْرائیل‌ وَ لا تُعَذِّبْهُمْ» (طه/47) چرا بنی اسرائیل را به بردگی گرفتی؟ چرا اسیرشان کردی؟ به چه دلیل تو باید رئیس ما باشی؟ به چه دلیل تو باید شاه ما باشی؟ چه کسی گفت: تو شاه باشی؟ چه کسی گفت: تو رئیس جمهور باشی؟ چه کسی گفت: تو رهبر باشی؟ مگر اینکه مردم انتخاب کنند.


قرآن
قرآن بر انسان مقدم است

قرآن می‌فرماید: «الرَّحْمَنُ، عَلَّمَ الْقُرْانَ» (الرحمن/1و2) بعد می‌گوید: «خَلَقَ الْانسَنَ» (الرحمن/3) چرا؟ برای اینکه همیشه باید جاده قبل از ماشین باشد. راه باید قبل از انسان باشد. اول راه، بعد انسان. اول جاده می‌سازند، بعد ماشین را در آن می‌برند. اول مکتب بعد انسان. اول برنامه بعد مجری.

برتری کتاب خالق بر کتاب مخلوق

کتاب خالق بر کتاب مخلوق مقدم است : «فَاللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَوْهُ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنینَ» (توبه/13) من تعجب می‌کنیم کتاب مخلوق را می‌خوانیم، کتاب خالق را نمی‌خوانیم. عنایتی که به کتاب مخلوق هست، به کتاب خالق نیست. حتی در حوزه‌ها و دانشگاه‌ها و مراکز علمی چند ساعت وقتمان صرف کتاب مخلوق می‌شود، چند ساعت وقتمان صرف کتاب خالق می‌شود.

قرآن کتاب هدایت است : «هُدیً لِلنَّاس» (بقره/185) آدم را از گیجی بیرون می‌آورد. آدم قرآنی گیج نیست چون «قُلِ اللَّهُ ثُمَّ ذَرْهُم» (انعام/91) خدایا وظیفه‌ی شرعی‌اش چیست؟ آدمی که کار با قرآن ندارد، می‌گوید: این خوشش آمد، این ناراحت شد، دائم دنبال این است که حزبش، قبیله‌اش، مریدش، استادش، کارفرمایش را راضی کند. آخرش هم راضی نمی‌شوند. خدا یکی است «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» (اخلاص/1) زود هم راضی می‌شود. «یا سریع الرضا»

مردم خیلی هستند، هم دیر راضی می‌شوند. «أَأَرْبابٌ مُتَفَرِّقُونَ خَیْر» (یوسف/39) یوسف در زندان به بت‌پرست‌ها گفت: چند تا آقا بالا سر داشته باشید، بهتر است یا یکی؟

فرمان خدا فرمان اداری نیست ، فرمانی است همراه با محبت : «یُحِبُّ الْمُتَّقین» (آل‌عمران/76)، «یُحِبُّ الْمُحْسِنین» (بقره/195)، «یُحِبُّ الْمُتَطَهِّرین» (بقره/222)، «یُحِبُّ الصَّابِرینَ» (آل‌عمران/146)، «یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلینَ» (آل‌عمران/159) یعنی بحث یُحِبُّ و لا یُحِبُّ در آن است. بحث امر و نهی‌اش همراه با عاطفه است. غیر از کتاب‌های قانون است که امر و نهی در آن هست اما عاطفه در آن نیست.

قرآن، کتاب حکومت و مبارزه

اولین آیه‌ی مأموریت موسی«اذْهَبْ إِلی‌ فِرْعَوْن»، «فَأَرْسِلْ مَعَنا بَنی‌ إِسْرائیل» کتاب آزادی است. کتاب مبارزه است.

کتاب فضائل است : «وَ أَعْرِضْ عَنِ الْجاهِلینَ» (اعراف/199) نادانی کرده، او را ببخش. «فَقُلْ سَلام» (انعام/54) حتی اگر چرت و پرت گفت با مسالمت با او برخورد کن : «مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِراماً» (فرقان/72) «خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً» (فرقان/63) «مَرُّوا کِراماً» با کرامت رد شوید. به دل نگیرید : «قالُوا سَلاماً» کتاب فضیلت است

کتاب آزادی است. اول مسئولیت موسی این بود که به فرعون گفت: مردمی که اسیر کردی آزاد کن : «فَأَرْسِلْ مَعَنا بَنی‌ إِسْرائیل‌ وَ لا تُعَذِّبْهُمْ» (طه/47) چرا بنی اسرائیل را به بردگی گرفتی؟ چرا اسیرشان کردی؟ به چه دلیل تو باید رئیس ما باشی؟ به چه دلیل تو باید شاه ما باشی؟ چه کسی گفت: تو شاه باشی؟ چه کسی گفت: تو رئیس جمهور باشی؟ چه کسی گفت: تو رهبر باشی؟ مگر اینکه مردم انتخاب کنند.

کتاب مبارزه با خرافات است : «وَ یَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلالَ الَّتی‌ کانَتْ عَلَیْهِم» (اعراف/157) قرآن یک آیه دارد می‌گوید: پیغمبر یکی از مسئولیت‌های تو این است که غل و زنجیرها، آداب و رسوم غلطی که بر فکر مردم است باید این آداب را زنجیرها را پاره کنی.

کتاب عبرت و بصیرت است : «إِنَّ فی‌ ذلِکَ لَعِبْرَةً» (نازعات/26)

کتاب احکام است : «تِلْکَ حُدُودُ اللَّه» (بقره/187)

کتاب تعقل است : «ا فَلا یتفکرون»، «أَ فَلا تَعْقِلُونَ» (بقره/44)

کتاب مثل است : «وَ تِلْکَ الْأَمْثال» (عنکبوت/43)

قرآن
قرآن، کتاب اخلاق و فضیلت

کتاب اخلاق است : «خُذِ الْعَفْو» (اعراف/199) یکدیگر را ببخشید.

در این ماه ذی‌القعده که ماه استجابت دعا معرفی شده است ، چه خوب است که هرکس فحشتان داده حلال کنید. ظرفتان را بشویید تا خدا شیرش کند.

«بِقَلْبٍ سَلیم» (شعرا/89) «بِقَلْبٍ مُنیبٍ» (ق/33) حالا یک فحشی به تو داده است،«خُذِ الْعَفْو» ببخش!

کتاب فضائل است : «وَ أَعْرِضْ عَنِ الْجاهِلینَ» (اعراف/199) نادانی کرده، او را ببخش. «فَقُلْ سَلام» (انعام/54) حتی اگر چرت و پرت گفت با مسالمت با او برخورد کن : «مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِراماً» (فرقان/72)«خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً» (فرقان/63)«مَرُّوا کِراماً» با کرامت رد شوید. به دل نگیرید : «قالُوا سَلاماً» کتاب فضیلت است.

کتاب مبارزه است :«فَقاتِلُوا أَئِمَّةَ الْکُفْر» (توبه/12) رهبران کفر را بکشید. کتاب مبارزه است. کتاب آماده باش است. «وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ» (انفال/60) ما فکر می‌کنیم قرآن فقط  کتاب نماز و روزه است.

قرآن خودش را چگونه معرفی می‌کند و ما چگونه با آن برخورد می‌کنیم ؛

1- یا نمی‌خوانیم. 2- یا نمی‌توانیم بخوانیم. 3- یا نمی‌فهمیم. 4- یا غلط می‌خوانیم. 5- یا قانع به تجوید می‌شویم. یا قانع می‌شویم به حفظ تجوید .( حفظ خوب است، اما نباید قانع شویم.)

قرآن کتاب طبیعت است. همه‌ی سوره‌هایش اکثرش برای طبیعت است. سوره‌ی بقره، «نحل» زنبور عسل، سوره‌ی «نمل» یعنی مورچه، سوره‌ی عنکبوت، سوره‌ی «دخان» دود، سوره‌ی طارق، سوره‌ی آسمان، سوره‌ی خورشید، سوره‌ی ماه، سوره‌ی ستاره، اصلاً نام سوره‌ها و چقدر آیات !

قرآن کتاب امید است : «وَ نُریدُ أَنْ نَمُن» (قصص/5) ای مستضعفین کره‌ی زمین! در آینده حکومت دست شماست. بگذارید بکوبند، بزنند و بکشند. خدا گفته: «وَ نُریدُ أَنْ نَمُن» ما اراده کرده‌ایم. اراده‌ی خدا هم خلل ناپذیر است. عملی می‌شود. خدا قول داده، امید داشته باشید، آینده با شماست. «لِیُظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِّه» (توبه/33) سه بار فرموده: اسلام کره‌ی زمین را خواهد گرفت : «مُوتُوا بِغَیْظِکُم» (آل‌عمران/119) از غصه بمیرید. اسلام کره‌ی زمین را خواهد گرفت. «وَ نُریدُ أَنْ نَمُن» کتاب امید است.

قرآن، کتاب طبیعت

قرآن کتاب طبیعت است. همه‌ی سوره‌هایش اکثرش برای طبیعت است. سوره‌ بقره، «نحل» زنبور عسل، سوره‌ «نمل» یعنی مورچه، سوره‌ عنکبوت، سوره‌ «دخان» دود، سوره‌ طارق، سوره‌ آسمان، سوره‌ خورشید، سوره‌ ماه، سوره‌ ستاره، اصلاً نام سوره‌ها و چقدر آیات !

شب قدر دعای جوشن کبیر می‌خوانیم: «یَا مَنْ فِی الْأَرْضِ آیَاتُه»، «یا من فی السماء عظمته»، «یا من فی البحار عجائبه»، «یا من فی الجبال خزائنه»، «یَا مَنْ فِی الْحِسَابِ هَیْبَتُه» کتاب طبیعت است. خدا را از همین «أَ فَلا یَنْظُرُونَ إِلَی الْإِبِل» (غاشیه/17) همین شتر را ببین و خدا را بشناس.«وَ إِلیَ السَّمَاءِ کَیْفَ رُفِعَتْ» (غاشیه/18) «وَ إِلیَ الْأَرْضِ کَیْفَ سُطِحَتْ» (غاشیه/20) توجه قرآن به طبیعت و تدبّر در طبیعت.

قرآن کتاب تاریخ است : «تِلْکَ الْقُری‌ نَقُصُّ عَلَیْکَ مِنْ أَنْبائِها» (اعراف/101)

تاریخی را بیان می‌کند که حق است و از دروغ و نفاق و ... به دور است ؛ «نَحْنُ نَقُصُّ عَلَیْکَ نَبَأَهُمْ بِالْحَق» (کهف/13) قصه‌هایش حقیقت دارد. خیال بافی نیست. موهومات نیست. شعر نیست، خواب نیست.

کتاب حکمت است : «ذلِکَ مِمَّا أَوْحی‌ إِلَیْکَ رَبُّکَ مِنَ الْحِکْمَةِ» (اسراء/39)

کتاب فراگیر است : «وَ ما هُوَ إِلاَّ ذِکْرٌ لِلْعالَمینَ» (قلم/52) کتاب یک قبیله و عشیره و یک قوم  منطقه نیست. قرآن مرز ندارد ، قرآن تاریخ مصرف ندارد : «ذِکْرٌ لِلْعالَمینَ».کتاب موعظه است : «قَدْ جاءَتْکُمْ مَوْعِظَة» (یونس/57) ، «فَذَکِّرْ بِالْقُرْآنِ» (ق/45)

قران کتاب پاک و تحریف نشده است : «صُحُفاً مُطَهَّرَةً» (بینه/2) ، «غَیْرَ ذی عِوَجٍ» (زمر/28)

قرآن کتابی است که تغییر نظر و تجدید نظر در آن نیست : «غَیْرَ ذی عِوَجٍ»

فرآوری : زهرا اجلال

بخش قرآن تبیان


منبع :

بیانات حجت الاسلام قرائتی