تبیان، دستیار زندگی
وجود نظریه‌ هایی‌ مبنی‌ بر ضرورت‌ ابراز پرخاشگری، عده‌ای‌ را به‌ این‌ نتیجه ‌گیری‌ غلط‌ واداشته‌ كه‌ جلوگیری‌ از یك‌ پاسخ‌ پرخاشگرانه‌ در انسان‌ ، موجب‌ بیماری‌ یا سبب‌ شدت‌ رفتار پرخاشگرانه‌ می ‌شود.از این‌ رو پالایش‌‌...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

آیا ابراز خشم‌ می‌تواند مناسب‌ و مفید باشد؟

(در اوج عصبانیت با مشت حمله كنید منتها به كیسه بوكس (2))


وجود نظریه‌ هایی‌ مبنی‌ بر ضرورت‌ ابراز پرخاشگری، عده‌ای‌ را به‌ این‌ نتیجه ‌گیری‌ غلط‌ واداشته‌ كه‌ جلوگیری‌ از یك‌ پاسخ‌ پرخاشگرانه‌ در انسان‌ ، موجب‌ بیماری‌ یا سبب‌ شدت‌ رفتار پرخاشگرانه‌ می ‌شود.از این‌ رو پالایش‌ روانی‌ پرخاشگری‌ را مطرح‌ كرده‌اند كه‌ سه‌ شیوه‌ را دربرمی ‌گیرد:

1. فعالیت های‌ بدنی‌ از قبیل‌ بازی های‌ ورزشی، دو، جست‌ و خیز و مشت ‌زدن‌ به‌ كیسه‌ بوكس.

2. اشتغال‌ به‌ پرخاشگری‌ خیالی‌ و غیرمخرب.

3. اعمال‌ پرخاشگری‌ مستقیم‌ مثل‌ حمله‌ و صدمه ‌زدن‌ و ناسزا گفتن.

مطالعات‌ نشان‌ داده‌ كه‌ مردم‌ از بازی‌ لذت‌ می‌ برند، اما پرخاشگری‌ آنها كاهش‌ نمی ‌یابد؛ چنان‌ كه‌ در میدان های‌ مسابقه‌ شاهد جنگ‌ و جدل‌ ورزشكاران‌ هستیم. پرخاشگری‌ خیالپردازانه‌ نیز چندان‌ سودمند نیست، اما نكته‌ مهم‌ در این‌ نوع‌ پرخاشگری‌ آن‌ است‌ كه‌ به‌ كسی‌ آسیب‌ جدی‌ نمی‌ رسد. ظاهراً در این‌ شیوه، خشم‌ و ناكامی‌ تا اندازه‌ای‌ تسكین‌ می ‌یابد، ولی‌ آن‌ نیز در درازمدت‌ پرخاشگری‌ را افزایش‌ می ‌دهد.

درباره‌ شیوه‌ سوم‌ هم‌ اكثر شواهد دلالت‌ بر این‌ دارد كه‌ آسیب ‌رساندن‌ به‌ دیگری، احساسات‌ منفی‌ پرخاشگر را نسبت‌ به‌ فرد مورد آزار افزایش‌ می‌ دهد و این‌ وضعیت‌ ممكن‌ است‌ به‌ پرخاشگری‌ بیشتر منجر شود. مایكل‌ كان2 به‌ این‌ منظور طی‌ آزمایشی، به‌ یكی‌ از تكنیسین های‌ آزمایشگاهی‌ كه‌ با مراجعه ‌كنندگان‌ در ارتباط‌ بود، اجازه‌ داد به‌ مراجعان‌ توهین‌ و آنها را تحقیر كند. سپس‌ برای‌ گروهی از آنها شرایط‌ ابراز احساسات‌ منفی‌ نسبت‌ به‌ تكنیسین‌ را فراهم‌ آورد تا خصومتشان‌ فرو نشیند. سپس‌ در حالت‌ آزمایشی‌ دیگری، از ابراز پرخاشگری‌ آنها ممانعت‌ شد. نتیجه‌ بسیار قابل‌ توجه‌ بود؛ آنهایی‌ كه‌ اجازه‌ ابراز پرخاشگری‌ داشتند، بعدها نسبت‌ به‌ تكنیسین‌ احساس‌ نفرت‌ و دشمنی‌ بیشتری‌ می‌ كردند. به‌ عبارتی‌ می ‌توان‌ گفت‌ ابراز پرخاشگری‌ تمایل‌ به‌ پرخاشگری‌ را كاهش‌ نمی‌ دهد، بلكه‌ آن‌ را افزایش‌ می‌ دهد.

زمانی‌ كه‌ احساس‌ نفرت‌ از شخصی‌ را بر زبان‌ می‌ آوریم‌ یا اقدام‌ به‌ آسیب‌ رساندن‌ به‌ وی‌ می ‌كنیم، دیگر نمی‌ توانیم‌ به‌ این‌ شناخت‌ برسیم‌ كه‌ آن‌ فرد جنبه‌های‌ خوبی‌ هم‌ دارد یا من‌ هم‌ به‌ او بدی‌ كرده‌ام. از سوی‌ دیگر، وقتی‌ در برابر كسی‌ پرخاشگری‌ می‌ كنیم، به‌ این‌ معناست‌ كه‌ جاذبه‌ آن‌ شخص‌ در نظر ما كم‌ شده‌ است. به‌ همین‌ سبب، پس‌ از اعمال‌ پرخاشگری، كوشش‌ خواهیم‌ كرد تا حُسن های‌ او را دست‌ كم‌ بگیریم‌ و معایب‌ وی‌ را برجسته‌ تر كنیم‌ تا از این‌ طریق‌ ناهماهنگی‌ شناختی‌ را كاهش‌ دهیم. به‌ علاوه، سعی‌ می‌ كنیم‌ تا دلایل‌ دیگری‌ (حتی‌ غیرواقعی) را برای‌ تنفر از آن‌ فرد پیدا كنیم.

مردم‌ اغلب‌ پس‌ از كتك‌ زدن، فریاد كشیدن، توهین‌ كردن، یا پرتاب‌ ظروف‌ احساس‌ آرامش‌ می ‌كنند. این‌ اعمال، برای‌ مدتی‌ كوتاه‌ تنش‌ را زایل‌ می ‌كند و فرصتی‌ فراهم‌ می ‌آورد تا قدرت‌ خود را نشان‌ دهند؛ اما در بلندمدت‌ خشونت‌ را افزایش‌ می ‌دهد.

كارول‌ تاوریز(CAROL TAVRIS) (1984) عقیده‌ دارد بروز خشم‌ در صورتی‌ مؤثر است‌ كه‌ این‌ شرایط‌ را داشته‌ باشد:

الف) عصبانیت‌ خطاب‌ به‌ فرد متخلف‌ باشد (ابراز عصبانیت‌ به‌ دوستان‌ ممكن‌ است‌ خشم‌ را افزایش‌ دهد).

ب) بیان‌ كردن‌ آن، نیاز به‌ اثر گذاشتن‌ بر موقعیت‌ یا اصلاح‌ یك‌ بی‌عدالتی‌ را ارضا كند.

ج) زمانی‌ كه‌ شخص‌ فكر می‌كند با اظهارنظر خود می‌تواند رفتار فرد دیگری‌ را تغییر دهد یا به‌ عبارتی‌ ابراز وجود وی‌ موجب‌ می‌ شود تا دیگران‌ نظراتش‌ را بفهمند و با او همكاری‌ كنند.

اگر این‌ شرایط‌ وجود ندارد، توصیه‌ می‌شود كه‌ «لبتان‌ را گاز بگیرید» یا «جلوی‌ زبانتان‌ را نگه‌ دارید»؛ اما اگر خالی‌ كردن‌ خشم‌ سبب‌ راحتی‌ شما یا فراموش‌ كردن‌ آن‌ می ‌شود، بهتر است‌ این‌ كار را در تنهایی‌ و در غیر حضور بچه‌ها انجام‌ دهید؛ زیرا كودكان‌ در هر شرایطی‌ رفتار پرخاشگرانه‌ را الگو قرار می ‌دهند.

آریستوتل (ARISTOTLE) می ‌گوید: همه‌ می‌ توانند عصبانی‌ شوند و این‌ كار آسان‌ است؛ اما بجا، به ‌اندازه، در زمان‌ مناسب، برای‌ هدفی‌ درست‌ و به‌ طریق‌ صحیح‌ بر دیگری‌ خشم ‌گرفتن‌ كار آسانی‌ نیست.

گفته‌ می ‌شود كه‌ در آمریكا در صورتی‌ خشونت‌ حل‌ خواهد شد كه‌ اولیای‌ مدارس‌ به‌ سلامت‌ روانی‌ كودكان، خود كنترلی‌ و اخلاقیات‌ بیشتر توجه‌ كنند و همین‌ طور شرایط‌ اقتصادی‌ اجتماعی‌ مساعدتری‌ به‌ وجود آید.

دوستن (DEUSTEN) (1993) در برنامه‌ای‌ با عنوان‌ «آموزش‌ دنیای‌ صلح‌ آمیز»، به‌ آموزش‌ تعاون‌ وحل‌ تعارض‌ در برنامه‌های‌ مدارس‌ تأكید كرده‌ و از مسئولان‌ مدارس‌ خواسته‌ تا فنون‌ مباحثه‌ متمركز و مداخله‌ مؤثر در درگیری های‌ واقعی‌ را برای‌ دانش‌آموزان‌ به‌ كار بندند.

بدیهی‌ است‌ اگر همه‌ یاد بگیرند كه‌ موارد غیرمنطقی‌ (از جمله‌ حسادت، رنجش، خشونت، تعصب‌ و تحقیرهای‌ روان شناختی) را كنترل‌ كنند، دنیای‌ بهتری‌ خواهیم‌ داشت. البته‌ عده‌ای‌ این‌ اهداف‌ را آرمانگرایانه‌ می‌ دانند و عقیده‌ دارند كه‌ نمی ‌توان‌ طبیعت‌ افراد را عوض‌ كرد. متأسفانه‌ نگرش‌ این‌ افراد ناامید كننده‌ است. دوست ‌داشتن‌ دیگران‌ یك‌ تكلیف‌ بزرگ‌ است‌ و نیازی‌ به‌ مجوز ندارد. بزرگترین‌ مشكل‌ این‌ است‌ كه‌ مردم‌ باور ندارند كه‌ پرخاشگری‌ قابل‌ كنترل‌ است؛ دنیا را همواره‌ با جنگ‌ و نفرت ‌دیدن‌ بدبینانه‌ است.

"روان شناسی‌ اجتماعی"، ارونسون، الیور؛ ترجمهِ حسین‌ شكركن، تهران

لینک ها

در اوج عصبانیت با مشت حمله كنید منتها به كیسه بوكس ( قسمت اول)

عصبانیت را شكست دهیم

عصبانیت ممنوع!

عصبانیت و راه حل آن

عوارض عصبانیت و روشهای كنترل آن

آیا شما هم عصبانی می شوید ؟

عصبانیت و راه های مقابله با آن

گوشزدهایی برای كاهش یا حذف فشارهای عصبی

فروش کتاب های « خانواده »، « کودکان » و « متفرقه » در فروشگاه اینترنتی تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.