ورزش زیر سایه سنگین سیاست
اعلام ترکیب جدید هیات مدیره دو باشگاه استقلال و پیروزی در آخرین روزهای تابستان امسال قطعا برای اولین وزیر ورزش و جوانان به عنوان یک اقدام بحث برانگیز در تاریخ این وزارتخانه ثبت خواهد شد؛ چه اینکه در پی همین اقدام بود که محمد عباسی از سوی منتقدانش به دخالت دادن سیاست در ورزش متهم شد.
حضور محمد رویانیان(رییس ستاد سوخت کشور)، لطفالله فروزنده دهكردی(معاون منابع انسانی رییس جمهور) و محمدحسین نژادفلاح(نماینده مجلس) به عنوان اعضای جدید هیات مدیره باشگاه پرسپولیس و امیدوار رضایی و مقداد نجفنژاد(دو نماینده مجلس) در هیات مدیره باشگاه استقلال و همچنین سیدشمسالدین حسینی وزیر اقتصاد و دارایی به عنوان رییس مجمع باشگاه استقلال و محمد عباسی هم به عنوان رییس مجمع باشگاه پرسپولیس از این جهت مورد انتقاد شدید قرار گرفته که بسیاری از منتقدین این موضوع را مصداق بارز سیاسی کردن ورزش می دانند.
البته سالهاست که در کشور ما و البته بسیاری از دیگر کشورها ورزش و سیاست با یکدیگر گره خورده است. سیاستمداران همواره برای افزایش محبوبیت خود از تریبون ورزش که غالبا جذاب تر و پر مخاطب تر از سیاست است استفاده می کنند؛ با ورزشکاران عکس یادگاری می گیرند، با لباس ورزشی مانور تبلیغاتی میدهند، در مسابقات مهم ورزشی و به ویژه فوتبال حضور می یابند و دست به کارهایی از این قبیل می زنند تا از این رهگذر محبوبیتی برای خود دست و پا کنند.
اولین و مهمترین دلیل مخالفت با حضور سیاسیون در ورزش، -فارغ از اینکه سیاست همواره پلشتی هایی را در پی دارد- دور ماندن متخصصان از این حوزه است. قطعا افراد با سابقه ای همواره در همه حوزه ها وجود دارند که اگر کسان دیگری را به جای آنها در پست های تخصصی قرار دهیم طبعا خود را از تجارب این افراد محروم کرده ایم. لذا همچنانکه انتظار می رود مثلا یک ورزشکار در کار سیاست دخالت نکند در مقابل این خواسته هم قهری است که سیاستمداران کاری به کار ورزش نداشته باشند و اجازه دهند متخصصان این حوزه فعالیت تخصصی خود را داشته باشند.
اما در ماجرای اخیر و ترکیب جدید هیات مدیره باشگاه های استقلال و پیروزی، حضور نمایندگان پارلمان نیز بسیار چشمگیر بود. مجلس شورای اسلامی چند ماه پیش قانونی را تصویب کرد که بر اساس آن سازمان تربیت بدنی به وزارت ورزش تبدیل شد. از مهمترین علل تاسیس وزارت ورزش امکان نظارت نمایندگان بر ورزش کشور بود چرا که پیش از این ساختار به گونه ای بود که مجلس اجازه دخالت در سازمان تربیت بدنی که زیر نظر ریاست جمهوری بود را نداشت.
اما با حضور نمایندگان در هیات مدیره این دو باشگاه، این افراد عملا خود زیر نظر وزارتخانه و وزیر ورزش فعالیت می کنند. در این صورت چگونه خواهند توانست به وظیفه نظارتی خود به خوبی عمل کرده و بی طرفی خود را حفظ کنند؟
البته این موضوع را نیز باید در نظر گرفت که دو باشگاه استقلال و پیروزی متعلق به استان تهران هستند و اگر هم بنا بوده که نماینده ای در هیات مدیره این تیم ها عضویت داشته باشدف نمایندگان تهران اولویت داشته اند.
موضوع مهم دیگر در این رابطه دو شغله شدن بسیاری از کسانی است که به عضویت هیات مدیره این دو باشگاه در آمده اند. علاوه بر قانون اساسی که در اصل 141 صراحتا قوه مجریه و کارمندان دولت -که احتمالا شامل هر فرد حقوقبگیر از خزانه دولت و بودجه عمومی میشود- را از داشتن بیش از یک شغل منع کرده قوانین عادی کشور نیز این موضوع را مورد توجه قرار داده است.
اگرچه ظاهری ترین استدلال در این رابطه عدم دریافت حقوق از دو جا به نظر می رسد اما روح قانون بر جلوگیری از تضاد منافع یا امکان استفاده از یک مسئولیت به نفع مسئولیت دیگر و در نهایت در جهت منافع شخصی تاکید دارد که متاسفانه در مساله اخیر به خوبی مورد توجه قرار نگرفته است.
موضوع دیگری که موجب ابراز انتقاد به وزارت ورزش برای ترکیب جدید هیات مدیره باشگاه های استقلال و پیروزی می شود، تضاد این اقدام با خصوصی سازی ورزش است. در الزامات اصل44 قانون اساسی وسیاستهای كلی آن، به بخشی از مقررات مالی دولت برخورد می كنیم كه مدیران ورزشی را ملزم می كند اهداف و رسالت ورزشهای آماتوری و حرفه ای را با وظایف تعریف شده وزارت ورزش وجوانان و اهداف نظام تفكیك وبا فرآیند قانونی اقدام به خصوصی سازی كنند تا بتوانند روندی پایدار و موفق به همراه رعایت حقوق شهروندی و عدالت اجتماعی را پیش رو داشته باشند.
علاوه بر این کنفدراسیون فوتبال آسیا در اولتیماتومش به باشگاههای آسیایی آنها را ملزم کرده تا سال 2013 با رعایت هفت اصل مورد نظر AFC حرفهای و خصوصی شوند.
با وجود اولتیماتوم AFC و خطر حذف تیمهای ایرانی از لیگ قهرمانان آسیا مسئولان ورزش و فوتبال ایران هنوز اقدامی جدی و اساسی برای خصوصیسازی نکردهاند و 16 تیم حاضر در لیگ برتر ایران کماکان با بودجههای دولتی و از منابع مختلف تامین اعتبار می شوند تا روند خصوصی سازی در ورزش کشور نه تنها حرکتی لاک پشتی داشته باشد بلکه گاهی –همچون اقدام اخیر- حرکتهایی خلاف آن برداشته شود.
و اما سخن پایانی خطاب به سیاسیون ورزشی: گرچه دخالت سیاست در عرصه ورزش اقتضائاتی دارد اما انتظار است حالا که با وجود تمامی انتقادات و مخالفت ها قدرت سیاسی بر تخصص ورزشی چنبره زده انتظار می رود لااقل در تصمیم گیری های خود متخصصان را کنار نزده و از نقطه نظرات کارشناسان خبره و با تجربه در حوزه ورزش بهره مند شوید تا ورزش کشور بیش از این رو به افول نرود و البته سعی کنید مسوولیت های سیاسی خود را که قاعدتا بر این مسوولیت اولویت دارد به خوبی انجام دهید تا سیاست نیز به سرنوشت ورزش دچار نشود.
سارا کیان بخش ورزشی تبیان