تبیان، دستیار زندگی
در نظام و پرورش الهی نیز یک تبصره برای قبولی انسان‌ها، در نظر گرفته شده است که این تبصره شفاعت نام دارد هر دانش‌آموزی که در سایر دروس، نمره لازم را کسب نمود ولی در یک «تک‌ماده» مشکل پیدا کرد، می‌تواند از تبصره استفاده کند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

شفاعت ؛ تبصره ای درآموزش و پرورش الهی


در نظام و پرورش الهی نیز یک تبصره برای قبولی انسان‌ها، در نظر گرفته شده است که این تبصره شفاعت نام دارد هر دانش‌آموزی که در سایر دروس، نمره لازم را کسب نمود ولی در یک «تک‌ماده» مشکل پیدا کرد، می‌تواند از تبصره استفاده کند.


شفاعت
شفاعت در لغت و اصطلاح به چه معنا است؟

«شفاعت» در لغت به معنای ضمیمه شدن و در کنار هم قرار گرفتن است، اما کاربرد آن در معنای اصطلاحی، «جبران شدن ضعف و نقص‌ها در سایه اتصال به کمال و نیروی بالاتر می‌باشد. مثل شفاعت حضرات معصومین(علیهم السلام) که کمبود و نقص انسان عادی را در سایه معرفت و اطاعت از آن‌ها جبران کرده و به کمال می‌رساند».

این معنا از شفاعت در لسان قرآن و روایات بیان شده است و چون اصل شفاعت یک اصل عقلانی است، پس قابل انکار نیست.

اصل شفاعت غیر قابل انکار است !

اگر کسی به معنای صحیح و کامل شفاعت توجه کند، اصل شفاعت را نمی‌تواند انکار کند چون شفاعت به دو گونه منفی و مثبت قابل فرض است، اگر شفاعت به معنای قانون گریزی و یا محدود کردن قدرت الهی باشد، به طور قطع و یقین با مبانی قرآن و روایی سازگار نیست ، اما اگر شفاعت به معنای این باشد که شفاعت پذیر از شفاعت کننده، معرفت، آگاهی و توان پیمودن راه الهی را کسب کند، این مسأله موافق با آموزه‌های قرآنی و سنت می‌باشد و شفاعت به این معنا، اختصاص به یک فرد ندارد و در این تکامل نیز، یک قانون عمومی الهی حکم فرما است. 

در باب شفاعت حضرت زهرا(سلام الله علیها) نکته‌ای زیبا، از تطبیق دو آیه شریفه از سوره «ضحی و کوثر» نهفته است

تبصره‌ای برای قانون الهی

شفاعت مثل تبصره‌ای است که نهاد آموزش و پرورش برای دانش‌آموزی که در یکی از درس‌ها نمره قبولی را کسب نکرده است، قرار داده است.

استفاده دانش‌آموز از این تبصره، برای بی‌قانونی نیست، بلکه تبصره یکی از مجموعه قوانینی است که از سوی آموزش و پرورش در پذیرش و ارتقاء دانش‌آموزان در نظر گرفته شده است.

در نظام و پرورش الهی نیز یک تبصره برای قبولی انسان‌ها، در نظر گرفته شده است که این تبصره شفاعت نام دارد هر دانش‌آموزی که در سایر دروس، نمره لازم را کسب نمود ولی در یک «تک‌ماده» مشکل پیدا کرد، می‌تواند از تبصره استفاده کند.

آیات مربوط به شفاعت در قرآن کریم

در قرآن، آیات مربوط به شفاعت چند دسته می‌باشند:

یک دسته از آیات، اصل شفاعت را نفی کرده است و این مورد، در جایی صادق است که فردی، نصاب لازم را کسب نکرده است در نتیجه شایستگی شفاعت را ندارد.

مورد دوم این است افرادی خیال می‌کردند به علت نسب و سابقه تاریخی، می‌توانند از این دو وسیله، استفاده لازم را کسب کنند قرآن درباره این گروه می‌فرماید:‌« فَلا أَنْسابَ بَیْنَهُمْ یَوْمَئِذٍ وَ لا یَتَساءَلُونَ» «هیچ یک از پیوندهای خویشاوندی میان آن‌ها در آن روز نخواهد بود؛ و از یکدیگر تقاضای کمک نمی‌کنند(چون کاری از کسی ساخته نیست)!» (مومنون101) در نظام آخرت، نظام نسب و سبب حاکم نیست، بلکه نظام عدالت حاکم است. انسان‌ها در دنیا، بیشتر از نظام دوستی، قبیله‌ای و خویشاوندی، استفاده می‌کنند.

بعضی افراد خیال می‌کنند در آخرت نیز، با همین اهرم و وسایل می‌شود به بهشت الهی دست یافت و یا از آتش جهنم و کیفر الهی رهایی یافت، این آیه صراحت دارد که این نوع وسایل، در آخرت عامل کسب بهشت و دوری از جهنم نمی‌باشند در حالی که جهان آخرت، عامل اصلی تأثیرگذار، «ضوابط الهی است» نه روابط نسبی و سببی.

شفاعت

باید گفت؛ شفاعت بخشی از ضوابط الهی است نه اینکه یک نوع رابطه‌ای برای نفی ضوابط الهی باشد.

دسته سوم از آیات، آیاتی هستند که اصل شفاعت را جایز می‌دانند یعنی بر اصل شفاعت تاکید داشته ولی این مسأله را با اذن الهی ممکن می‌دانند مثل آیه شریفه « مَنْ ذَا الَّذی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ» ؛«کیست که در نزد او، جز به فرمان او شفاعت کند؟!» (بقره255) و یا « وَ لا یَشْفَعُونَ إِلاَّ لِمَنِ ارْتَضی» ‌؛ «و آن‌ها جز برای کسی که خدا راضی(به شفاعت برای او) است شفاعت نمی‌کنند؛» (انبیاء28) می‌باشد .

در نگاه قرآن و روایات، چه کسانی به جایگاه «شفاعت و شفیع بودن» نائل شده‌اند؟

افرادی به عنوان شفیع معرفی شده‌اند، اولین شفیع، خداوند تعالی است و از جمله نام‌ها و صفات الهی «شفیع» می‌باشد، قرآن در این باره می‌فرماید: «اللَّهُ الَّذی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَیْنَهُما فی‌ سِتَّةِ أَیَّامٍ ثُمَّ اسْتَوی‌ عَلَی الْعَرْشِ ما لَکُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِیٍّ وَ لا شَفیعٍ أَ فَلا تَتَذَکَّرُونَ» «خداوند کسی است که آسمان‌ها و زمین و آنچه را میان این دو است در شش روز[ شش دوران] آفرید، سپس بر عرش(قدرت) قرار گرفت؛ هیچ سرپرست و شفاعت کننده‌ای برای شما جز او نیست؛ آیا متذکّر نمی‌شوید؟!» (سجده4)

از جمله کسانی که به مقام شفاعت کردن دست یافته‌اند می‌توان به افرادی چون «پیامبران الهی،ائمه معصومین(علیهم السلام) علما، شهدا، صالحین، مؤمنین، قرآن و ملائکه تصریح کرد.

شفاعت حضرت زهرا (سلام الله علیها)

در باب شفاعت حضرت زهرا(سلام الله علیها) نکته‌ای زیبا، از تطبیق دو آیه شریفه از سوره «ضحی و کوثر» نهفته است.

خداوند در سوره ضحی آیه 5 می‌فرماید«وَ لَسَوْفَ یُعْطیکَ رَبُّکَ فَتَرْضی» «و بزودی پروردگارت آن قدر به تو عطا خواهد کرد که خشنود شوی».

از جمله مفهوم این آیه شریفه، مسأله شفاعت است، در تفسیر آیه اول سوره کوثر نیز، مطرح شده است، یکی از معانی کوثر، شفاعت است و حضرت زهرا(سلام الله علیها) نیز که به کوثر تفسیر شده سمبل شفاعت می‌باشد، حضرت زهرا(سلام الله علیها) قله والای شفاعت امت اسلامی برای رسیدن به مقام معنوی است که خداوند برای بشر، در نظر گرفته است تا به آن برسند.

شفاعت برای کسانی محقق خواهد شد که شرائط اولیه اعتقادی و عاطفی پیوستگی به دین ، ایمان و قرآن را داشته باشند. اگر کسی آنقدر به بیراهه رود که گرفتار شرک شود و یا در هنگام مرگ، ایمان خود را از دست دهد، نمی‌تواند مشمول شفاعت شود، همان‌طور که شفاعت را نمی‌توان انکار کرد، نمی‌توان شفاعت را به صورت مطلق هم پذیرفت

در آیه 5 سوره ضحی می‌فرماید: « وَ لَسَوْفَ یُعْطیکَ رَبُّکَ فَتَرْضی»  و در سوره کوثر فرموده است : « إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ» (کوثر1) چه ارتباطی بین «یعطیک» و «اعطیناک» وجود دارد؟ نکته ظریف و زیبایی که از این دو کلمه در دو آیه شریفه، فهمیده می‌شود این است که در سوره ضحی خداوند با «یعطیک»، وعده شفاعت را به پیامبر(صلی الله علیه وآله) می‌دهد و در سوره کوثر با «اعطیناک» آن را اجرایی می‌کند.

نکته ظریف دیگر این است که خداوند در قرآن می‌فرماید« وَ لا یَشْفَعُونَ إِلاَّ لِمَنِ ارْتَضی» (انبیاء28)، حضرت زهرا(سلام الله علیها) نیز به راضیه و مرضیه، مشهور و معروف هستند.

بین «من ارتضی» و «راضیه و مرضیه» ارتباط عمیقی وجود دارد که با تعمق و تدبر در آن می‌توان حقایقی را در این معنا دریافت کرد.

چه کسانی مشمول شفاعت می‌شوند؟

شفاعت مطلق نیست، شفاعت شونده نباید مغرور شود. درست است که اولیای الهی، به خاطر مقام عالی خود، توان شفاعت دارند، ولی انسان باید یک نصابی از ارزش‌ها در عقیده، اخلاق و رفتار خود، داشته باشد تا بتواند مشمول شفاعت آن‌ها قرار گیرد.

شفاعت برای کسانی محقق خواهد شد که شرائط اولیه اعتقادی و عاطفی پیوستگی به دین ، ایمان و قرآن را داشته باشند. اگر کسی آنقدر به بیراهه رود که گرفتار شرک شود و یا در هنگام مرگ، ایمان خود را از دست دهد، نمی‌تواند مشمول شفاعت شود، همان‌طور که شفاعت را نمی‌توان انکار کرد، نمی‌توان شفاعت را به صورت مطلق هم پذیرفت.

فرآوری : زهرا اجلال

بخش قرآن تبیان


منابع :

سایت خبر آنلاین

سایت برنا