تبیان، دستیار زندگی
گفتار انسان زندگی خود را در حالی آغاز می کند که مدتی کوتاه در خانه رحم مادر بسر برده است، خانه ای کوچک و محقّر، که روزنه ی هرگونه ارتباطی با فضای بیرون را به رویش بسته است. او در این مدت نسبت به جهانی دیگر کاملاً بی خبر بوده، و تمام زندگی خود را در همی
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : مهدی صفری
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

خبرهای داغ و تکان دهنده از قیامت


روزی که در صور دمیده می شود، پس هرکس که در آسمان ها و زمین است ترسان و هراسان شوند، جز آنان که خدا نخواسته، سپس با ذلت و خواری در صحرای محشر حاضر می شوند...


قیامت

«عبادالله، اِحذَرُوا یوماً تُفحصُ خیرة الاعمال، و یکثرُ فیه الزلزال، و تشیبُ فیه الاطفال»؛‌ بندگان خدا! از روزی بترسید که اعمال و رفتار انسان وارسی می شود، روزی که پر از تشویش و اضطراب است و کودکان در آن روز پیر می گردند!

شرح گفتار

انسان زندگی خود را در حالی آغاز می کند که مدتی کوتاه در خانه رحم مادر بسر برده است، خانه ای کوچک و محقّر، که روزنه ی هرگونه ارتباطی با فضای بیرون را به رویش بسته است. او در این مدت نسبت به جهانی دیگر کاملاً بی خبر بوده، و تمام زندگی خود را در همین مکان تاریک و محقّر می بیند.

طولی نمی انجامد که از این فضای محدود بیرون آمده و به دنیای وسیع تری قدم می نهد، دنیایی پر زرق و برق که با ظاهر فریبنده اش چشم هر بیننده ای را به خود مشغول می کند. کودک که با فضای محدود شکم مادر مأنوس گشته بود، به گمان این که زندگی اش به خطر افتاده، احساس ترس خود را با گریه و زاری به اطرافیان نشان می دهد.

به مرور زمان است که با گشودن چشمان کوچک خود، دنیا در منظرش بزرگ و زیبا جلوه نموده، و در اثر جذبه دنیا به جای گریه، لبخند شادی بر لبانش می نشیند. گذشت زمان کم کم ساختمان جسمش را توانا و نیرومند ساخته و از او جوانی سرشار از نشاط و انرژی می سازد.

جهان پس از مرگ و تشکیل دادگاه عدل الهی است که بذر امید را در زمین دل آدمی کاشته و انگیزه قدم نهادن در مسیر خوبی ها و پرهیز از بدی ها را در وجودش زنده می کند

اما افسوس، دیری نمی پاید که این نیرو و نشاط به تحلیل می رود و آفتاب عمرش غروب نموده و ضربان قلبش به شماره می افتد، در چنین اوضاعی است که طراوت و تازگی جای خود را به پوسیدگی و فرسودگی، و جوانی جای خود را به پیری می دهد، او در این دوران، رنج و سختی فراوانی را متحمل شده به گونه ای که شاید به ظاهر مرهمی جز مرگ، التیام بخش دردهای روحی و جسمی او نباشد.

آری انسان در طول مدت عمر خویش با حوادث گوناگونی مواجه بوده، و زندگی پر فراز و نشیبی را پشت سر نهاده است.

در این میان آنچه به حیات دنیوی آدمی معنا بخشیده و آن را از پوچی و بیهودگی خارج می سازد، وجود جهانی پس از مرگ است. جهانی جاودانه، که نقاب نیستی و نابودی از چهره اش کنار رفته، و روح ابدیت در کالبد وجودش دمیده شده است.

این جهان پس از مرگ و تشکیل دادگاه عدل الهی است که بذر امید را در زمین دل آدمی کاشته و انگیزه قدم نهادن در مسیر خوبی ها و پرهیز از بدی ها را در وجودش زنده می کند.

در سایه ایمان به آخرت است که نزول کتب آسمانی، بعثت انبیاء الهی و امامت پیشوایان معصوم (صلوات الله علیهم اجمعین) همه و همه هدفمند گشته و چهره ای کاملاً معقول و حساب شده به خود می گیرد.

آغازگر چنین جهان با عظمتی، روزی است سرنوشت ساز که در کلام حضرت حق و گفتار معصومین(صلوات الله علیهم اجمعین) از آن به قیامت تعبیر می شود. روزی با شکوه که عظمتش چشم هر نظاره گری را مجذوب خود ساخته است.

به دلیل اهمیّت ویژه ی روز قیامت و نقش حیاتی آن در سرنوشت انسان، پیشوایان معصوم(صلوات الله علیهم اجمعین) همواره آن را مورد دقت و توجه قرار داده و همگان را نسبت به وقوع آن هشدار داده اند.

امام علی (ع)

مولای متقیان علی (علیه السلام) در فرازی از خطبه 157 نهج البلاغه به این مهم پرداخته و در بیانی زیبا و دلنشین در این باره  می فرماید: (بندگان خدا! از روزی بترسید که اعمال و رفتار انسان وارسی می شود، روزی که پر از تشویش و اضطراب است و کودکان در آن روز پیر می گردند!) با دقت و تأمل در کلام امیر بیان علی(علیه السلام) می یابیم که این توصیه از ناحیه آن دریای علم و معرفت، به جهت حوادث هولناکی است که در آن روز با شکوه رخ می دهد، حوادثی  که آدمی به عمر خویش ندیده است.

هول و وحشت روز قیامت به اندازه ای سنگین و طاقت فرسا است که هر صاحب قدرتی را به تسلیم وا داشته، به گونه ای که در برابرش کمر خم کرده و از تحمّل سختی هایش زبان به عجز می گشاید.

این امر حقیقتی است که خالق هستی در کلام نورانی خویش به روشنی آن را بیان نموده و در این باره به زیبایی می فرماید: (ثَقُلَتْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ لاَ تَأْتِیكُمْ إِلاَّ بَغْتَةً )؛ ‌قیامت در آسمان ها و زمین سنگین و گران است و سراغتان نیاید مگر به طور ناگهانی.

نامی که بر اندام جبرئیل لرزه انداخت!

در روایتی قطب راوندی از ششمین اختر تابناک آسمان امامت امام صادق(علیه السلام) نقل می کند که آن حضرت فرمود: حضرت عیسی از جبرئیل پرسید: چه زمان قیامت برپا خواهد شد؟ جبرئیل تا اسم قیامت را شنید، لرزه او را فراگرفت به حدّی که غش کرد و بر زمین افتاد؛ هنگامی که به حال طبیعی برگشت، به حضرت عیسی گفت: نسبت به قیامت سوأل شونده گاه تر از سوأل کنند نیست، و سپس این یه را خواند.(ثَقُلَتْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ لاَ تَأْتِیكُمْ إِلاَّ بَغْتَةً )

وحشتی بی سابقه!

طبق روایت معتبری که از چهارمین گل بوستان ولایت و امامت، امام زین العابدین نقل شده است، جناب اسرافیل که از ناحیه ی خداوند عالم مأمور برپایی قیامت است شیپور مخصوصی دارد که سه بار در آن می دهد، بار اول برای ترساندن مردم و بار دیگر برای مردن آن ها و در نهایت بار سوم برای زنده شدنشان.

در این روایت زیبا و آموزنده امام سجاد(علیه السلام) می فرماید: (هنگامی که دنیا به آخر رسیده و عمرش به پایان می رسد، خداوند به اسرافیل دستور می دهد که در صور فزع بدهد (شیپور ترس) هنگامی که فرشتگان الهی اسرافیل را می بینند که به سوی زمین می آید و شیپور در دست دارد، می گویند خداوند اجازه مردن اهل آسمان و زمین را داده است، سپس اسرافیل در بیت المقدس فرود آمده و رو به قبله می ایستد و در صور فزع می دهد، همانگونه که خدای تعالی می فرماید:«وَ یَوْمَ یُنفَخُ فِی الصُّورِ فَفَزِعَ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَ مَن فِی الْأَرْضِ إِلَّا مَن شَاء اللَّهُ وَكُلٌّ أَتَوْهُ دَاخِرِینَ» ؛ روزی که در صور دمیده می شود، پس هرکس که در آسمان ها و زمین است ترسان و هراسان شوند، جز آنانکه خدا نخواسته، سپس با ذلت و خواری در صحرای محشر حاضر می شوند... (من جاء بالحسنة فله خیرٌ منها و هم من فزعٍ یومئذٍ آمنون.) هر کسی که کار نیکی انجام داده باشد، بهتر از آن را به او می دهند، و ایشان از هول و هراس آن روز در امانند.

جبرئیل تا اسم قیامت را شنید، لرزه او را فراگرفت به حدّی که غش کرد و بر زمین افتاد؛ هنگامی که به حال طبیعی برگشت، به حضرت عیسی گفت: نسبت به قیامت سوأل شونده آگاه تر از سوأل کنند نیست، و سپس این آیه را خواند (ثَقُلَتْ فِی السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ لاَ تَأْتِیكُمْ إِلاَّ بَغْتَةً )

در آن روز زمین چنان به لرزه می افتد که هر زن شیردهی (با وجود آن همه مهر و محبّت مادرانه) طفل شیرخوارش را فراموش می کند، و از شدّت ترس، زن حامله سقط جنین می کند، در روز مردم روی هم افتاده وچنان از خود بیخود می شوند که گویی مست و لایعقل شده اند، از شدّت ترس محاسن سیاه جوانان سفید شده و شیاطین در اطراف زمین پرواز کرده و هریک به گوشه ای پناه می برند این صور چنان هولناک است که اگر اراده خدا بر نگه داشتن روح ها در بدن ها نبود هر آینه از هول و وحشت آن، روح ها از بدن ها خارج می شد...)

این حدیث تکان دهنده از امام زین العابدین (علیه السلام) بیانگر آن است که هریک از ما انسان ها در آینده ای نه چندان دور با حوادث و اتفاقات هولناکی مواجه هستیم که به هیچ وجه نمی توان به سادگی از کنارشان عبور کرده  و به دیده ی حقارت به آن نگریست بنابراین به منظور رهایی از این حوادث دردناک ضروری است که هرچه سریعتر به خود آمده، و با مجهّز شدن به سلاح ایمان و تقوا و مددجویی از یگانه خالق هستی، خود را به وصف پرهیزگاران ملحق نماییم، همان کسانی که همواره نام قیامت را در دل زنده نگه داشته و شب و روز خود ر ابا یاد آن سپری می نمایند.

 مهدی صفری

 بخش نهج البلاغه تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.