تبیان، دستیار زندگی
پیش از این در مقاله‌ای دیدگاه‌هایی درباره نرخ ارز و مدیریت آن مطرح شد. در این مقاله هم از نگاه دیگری به بررسی دلایل افزایش نرخ ارز و نقد سیاست‌های اتخاذ شده پیرامونان می‌پردازیم.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

همه چیز پیرامون افزایش نرخ ارز


پیش از این درمقاله‌ای  دیدگاه‌هایی درباره نرخ ارز و مدیریت آن مطرح شد. در این مقاله هم از نگاه دیگری  به بررسی دلایل افزایش نرخ ارز و نقد سیاست‌های اتخاذ شده پیرامونان می‌پردازیم.

ارز

در اقتصاد ایران  نرخ ارز به چند  دلیل افزایش می‌یابد ، افزایش قدرت رقابت پذیری ، افزایش درآمد دولت ، رفع کسری بودجه و کاهش تورم ، تک نرخی شدن ارز و زدودن سوداگران در بازار ارز ، از جمله دلایلی هستند که افزایش نرخ ارز را در اقتصاد ایران توجیه پذیر کرده است .

در اقتصاد ایران برای کاهش سوداگری به جای افزایش بازدهی بخش مولد ، به افزایش نرخ ارز بسنده می‌شود ، برای کاهش تورم به جای کاهش هزینه‌های دولت به  افزایش نرخ ارز تکیه می‌شود ، برای افزایش قدرت رقابت پذیری به جای افزایش بهره وری به افزایش نرخ ارز بسنده می‌شود و...به بیان دیگر از آنجا که انجام اموری برای افزایش بهره وری سخت و طولانی و پر هزینه می‌باشد ،  به راحتی تن به سیاست‌های شوک درمانی  می‌دهیم و از عواقب کوتاه مدت و بلند مدت آن آسیب می‌بینیم .

مشکل اصلی اقتصاد ایران چیست ؟ به عقیده‌ی نگارنده مشکل اصلی اقتصاد ایران این است که در مسیر توسعه‌یافتگی ، خود را قرار نمی‌دهد . مسیر توسعه یافتگی مسیر دانش و آموزش و تحقیق  و توسعه است .  اقتصاد بیمار ایران را  باید تحقیق و توسعه درمان کند ولی از آنجا که دولت رانتی به دنبال تحقیق  و توسعه نیست به راحتی به شوک درمانی می‌پردازد . در صورت انجام فعالیت‌های تحقیق و توسعه بازدهی بخش حقیقی افزایش یافته و  سرمایه گذاری در امور مولد افزایش می‌یابد . هم اکنون اقدامات شوک دهندگی دولت در اقتصاد ایران بستر نزول خواری را رونق داده  است . نرخ بهره  غیر رسمی در اقتصاد ایران حدود 40 درصد است و این یعنی رونق بازار ربا خواری . تفاوت چشم گیر بین بخش رسمی و غیر رسمی نرخ بهره ( نرخ بهره بازار پول 12 درصد و نرخ بهره بازار غیر رسمی 40 درصد ) نشان گر تقاضای بالا برای پول می‌باشد . در اقتصاد ایران چرا این قدر پول تقاضا می‌شود و چرا این قدر گران تقاضا می‌شود ؟ علت این است که بازدهی فعالیت‌های دلالی و سوداگری آن قدر بالا است که جبرانی برای افزایش نرخ بهره می‌شود .

افزایش نرخ ارز از طریق کاهش تقاضای استقراض  دولت از بانک مرکزی و به تبع آن کاهش تزریق پول تورم را کاهش می‌دهد

در چنین شرایطی مشکل اقتصاد ایران ( کاهش سپرده‌های بانکی )  با افزایش نرخ سپرده‌ی بانکی از بین نخواهد رفت چرا که سوداگران به پس انداز کنندگان تبدیل نخواهند شد . حال چرا این گونه می‌شود ؟ چرا بازار نزول خواری این قدر رونق یافته است ؟ به میزان شوک‌های وارده به  بخش تولیدی و قرار دادن بخش تولید در انبوه هزینه‌های شوک درمانی ، سوداگری و  فعالیت‌های نامولد جذابیت پیدا کرده و همه به دنبال آن هستند که پول تقاضا نمایند تایان را در مسیر بازدهی‌های 50 ، 60 درصدی قرار دهند . لذا هر اقدامی که شوک دهنده باشد و بخش تولیدی را در تنگناهای بیشتری قرار دهد کمک به رونق سوداگری ، دلالی و غیره  خواهد کرد و لذا افزایش نرخ ارز برای کاهش سوداگری ، اتفاقا ضد خود عمل کرده و سوداگری را افزایش خواهد داد. نتیجه‌ای که پس از اقدام بانک مرکزی مشاهده شد . بنابراین هزینه‌ی کوتاه مدت افزایش نرخ ارز ، افزایش سوداگری و هزینه‌ی بلند مدت آن تحمیل بی ثباتی ، ناامنی  و کاهش دادن جذابیت بخش تولیدی خواهد بود . نمی‌دانم شما افرادی را دیده‌اید که می‌گویند با یک میلیون می‌تواند 5 میلیون خلق کنند یا نه . ولی به هر حال این واقعیتی در اقتصاد پولی ایران شده است که پول خودش را تکثیر می‌کند . این تولید ، دانش ، فناوری و نوآوری نیست که به افراد درامد و پول عطا می‌کند بلکه این پول است که از طریق فعالیت‌های دلالی و سوداگری خودش را تکثیر می‌کند .

چرایی واکنش بانک مرکزی و نرخ ارز

برای برون رفت از شرایط کنونی اقتصاد ایران باید به نوآوری و دانش اهمیت داد . دولت باید برای تحقیق و توسعه جایگاه بلندی را در نظر بگیرد و متناسب با آن سرمایه گذاری نماید .تا کنون  به این نتیجه رسیدیم که  تک نرخی شدن ارز، توجیه مناسبی برای افزایش نرخ ارز نمی‌باشد چرا که با تزریق شوک و افزایش هزینه‌های تولید کننده ، بخش تولیدی و مولد به شدت در فشار هزینه‌ها قرار می‌گیرد  و تمایل به سرمایه گذاری افراد و  هدایت وجوه مالی اضافی‌ای‌شان را  به بخش تولیدی می‌خشکاند .  به گونه‌ای که در کنار رونق گرفتن بازار ربا خواری افراد یا خود به سوداگر تبدیل شده و یا پول خود را به سوداگرانی می‌دهند تا  از این رهگذر سرمایه‌های خود را چند برابر کنند .

مورد بعدی افزایش درآمدهای دولت می‌باشد . درست است که دولت درآمدهایش افزایش می‌یابد ولی هر افزایش درآمد دولت به نفع جامعه نیست . درآمدهای دولت در کنار افزایش هزینه‌های دولت افزایش خواهد یافت و از سویی تکیه‌ی دولت را به درآمدهای رانتی و بی درد سر بیشتر خواهد کرد . نکته‌ی بعد این است که تا زمانی که بستر لازم برای مصرف کردن صحیح پول در جامعه ایجاد نگردد، افزایش درآمدهای دولت مشکلی را حل نخواهد کرد و ابزاری برای پوشش ناکارآمدی‌ها خواهد شد .

مورد بعد کاهش تورم به علت کاهش کسری بودجه‌ی دولت است که افزایش نرخ ارز را توجیه پذیر می‌کند . افزایش نرخ ارز از طریق کاهش تقاضای استقراض  دولت از بانک مرکزی و به تبع آن کاهش تزریق پول تورم را کاهش می‌دهد. این نگاه به کاهش تورم بسیار غلط است چرا که یکی از دلایل تورم استقراض دولت از بانک مرکزی و انتشار پول پر قدرت در جامعه می‌باشد . افزایش هزینه‌های تولید کنندگان ، فشار تقاضا ، ناکارآمدی از جمله دلایل دیگر تورم می‌باشد . پول زمانی که نقش پوشش دهندگی ناکارآمدی را داشته باشد عاملی برای تورم خواهد شد و فرقی نمی‌کند که این پول از بانک مرکزی گرفته شده باشد یا نه .

در صورت انجام فعالیت‌های تحقیق و توسعه بازدهی بخش حقیقی افزایش یافته و  سرمایه گذاری در امور مولد افزایش می‌یابد

چرا که ناکارآمدی به معنای افزایش هزینه‌های تولید می‌باشد و تا زمانی که این عنصر در تولید باشد از طریق تزریق بیشمار پول به خود و عدم صرفه‌های ناشی از مقیاس جامعه را دچار تورم رکودی خواهد نمود . از سوی دیگر دولت هم اکنون بزرگ‌ترین مصرف کننده و سرمایه گذار می‌باشد . افزایش نرخ ارز ، هزینه‌های دولت را به شدت افزایش داده که سبب خواهد شد افزایش درآمدها لزوما کسری بودجه را کاهش ندهد و حتی آن را افزایش نیز بدهد .

مورد بعد افزایش قدرت رقابت پذیری می‌باشد . متأسفانه چیزی که به وضوح مشخص است در اقتصاد ایران نادیده تلقی می‌شود . عنصر بهره وری ، نوآوری ، تکنولوژی تعیین کننده‌ی قدرت رقابت پذیری می‌باشد نه افزایش فقط  نرخ ارز . اگر بهره وری بود، آن موقع افزایش نرخ ارز در افزایش قدرت رقابت پذیری موثر خواهد بود .

به طور خلاصه در این مقاله می‌خواستم این را بگویم که نرخ ارز در اقتصاد ایران به هیچ عنوان آثار مطلوب نخواهد داشت چرا که آنچه به دنبالش باید باشیم افزایش بهره وری است و این با افزایش نرخ ارز اتفاق نخواهد افتاد . و این افزایش بهره وری است که مشکلات اقتصاد ایران را حل خواهد کرد و در غیاب دیدن راه حل‌های مناسب افزایش بهره وری مانند افزایش فعالیت‌های تحقیق و توسعه ، افزایش نرخ ارز با شوک‌های وارده به تولید کنندگان ، جامعه را دچار تورم رکودی کرده و سوداگری و ربا خواری را رونق خواهد داد .

محمد شهاب

بخش اقتصاد تبیان