تبیان، دستیار زندگی
تپل: «مامان اجازه هست بروم توپ بازی؟ » مادر: «با آن شلواره پاره؟ » تپل: «نه، با پسر همسایه! »
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

خنده های یواشکی

خنده های یواشکی

بازی

تپل: «مامان اجازه هست بروم توپ بازی؟ »

مادر: «با آن شلواره پاره؟ »

تپل: «نه، با پسر همسایه! »

پیاده

مردی با هواپیما به مشهد می رود، بعد از یک ساعت كه می رسد، می گوید: «اگر می دانستم این قدر نزدیک است پیاده می آمدم

اولین سؤال

اولّی: «من می دانم اولّین سؤال امتحان تاریخ چیست؟ »

دومّی: «چیه؟ »

اولّی: «نام و نام خانوادگی!

هواخوری

اولی: چرا غذا نمی خوری؟

دومی: خیلی ممنون تازه هواخوری رفتم، سیرم.

نشانه گیری

علی: می دانی چرا وقتی نشانه گیری می کنیم یک چشم خود را می بندیم؟

نبات: آره چون اگر دو چشم خود را ببندیم دیگر هیچ جا را نمی بینیم.

بی میلی

دکتر: آیا به غذا بی میل می شوید؟

مریض: بله

دکتر: چه مواقعی؟

مریض: هروقت که حسابی غذا بخورم و سیر سیر باشم.

بخش کودک و نوجوان تبیان


منبع:شاهد کودک

مطالب مرتبط:

بخند، تا دنیا بهت بخنده

خنده های ریزه میزه

لطیفه های بانمک

خنده خنده خنده

با هم بخندیم

زنگ خنده

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.