خوشیهای واقعی و خیالی
موفق و خوشبخت بودن انسان به خانه و ماشین و تلفن نیست، آدم موفق آدمی است که ؛
از نظر جسمی صد در صد سالم باشد. از نظر رفتار زندگیاش صد در صد روی مرز باشد. از نظر قیامت رو سفید باشد. قرآن هم همین را میگوید. میگوید: «وَ سَلامٌ عَلَیْهِ یَوْمَ وُلِدَ» روز تولد، «وَ یَوْمَ یَمُوتُ» روز مرگ، «وَ یَوْمَ یُبْعَثُ حَیًّا» روز قیامت.
خوشیهای واقعی و خوشیهای خیالی و لحظهای. رستگار چه کسی است؟ خوشبخت چه کسی است؟ خوشبختی چیست؟
همه مردم دنبال خوشی میگردند. کسی نیست که به این بحث نیاز نداشته باشد. یکی خوشی را در پول میداند، یکی در مقام میداند. یکی در خانه میداند. یکی در همسر زیبا میداند.
بعضی از خوشبختیها خیالی است، بعضی از خوشبختیها واقعی است. قرآن هم برای همه تابلو زده که مواظب باشید.
گاهی افراد خودشان را پودر میکنند، نابود میکنند، در خوشی خیالی. آیاتی در قرآن هست که خوشیهای خیالی را بیان می کند .
زرق و برق فریبندهی دنیا
1- یکی چشمداشت به زرق و برق. قارون وقتی با یک اسکورتها و جمعیت و دنگ و فنگی داشت در خیابان راه میرفت، افراد میگفتند: «یا لَیْتَ لَنا» ای کاش برای ما بود «مِثْلَ ما أُوتِیَ قارُونُ إِنَّهُ لَذُو حَظٍّ عَظیمٍ» (قصص/79) حظ را او میبرد. خوشا به حالش! کیف میکند. «حظ عظیم» یعنی کیف بزرگ را قارون میبرد. ببین چه خانهای، چه زندگیای! آیا خوشی این است؟ قرآن میفرماید که: «وَیْلٌ لِّکُلِّ هُمَزَةٍ لُّمَزَةٍ، الَّذِی جَمَعَ مَالًا وَ عَدَّدَهُ» (همزه/1 و2) «جَمَعَ مَالًا» یعنی مال جمع کرده است.«وَ عَدَّدَهُ» دائم هم میشمارد.
سکه امروز چند است؟ اصلاً روزنامه که میخرد برای نرخ سکه میخرد. کار ندارد که در مملکت سومالی چه کسی گرسنه است؟ چه کسی مرد؟ چه کسی زنده شد؟ میگوید: سکه چند است؟ فقط هدفش«جَمَعَ مَالًا وَ عَدَّدَهُ»!
گاهی افرادی خودشان را خوشبخت میدانند. میگویند: ببین دیگر کسی نمیتواند به ما بگوید: بالای چشمت ابرو است. هرچه بخواهیم همانطور میشود : «ما أَظُنُّ أَنْ تَبیدَ هذِهِ أَبَداً» (کهف/35)
قرآن نقل میکند یک ثروتمند باغداری آمد در باغ این درختها را دید و نهرها را دید و گفت: دیگر اینها نابود شدنی نیست ، من دیگر تثبیت شدهام. دیگر کسی نمیتواند من را تکان بدهد. جایگاه من خیلی قوی است. اطمینان میکند که جای پایش سفت است :«أَنَا أَکْثَرُ مِنْکَ مالاً وَ أَعَزُّ نَفَراً» (کهف/34)
تکیه بر غیر خدا پوچ است!
حدود دویست بار در قرآن «دون الله» است. یعنی به هرچه غیر از خدا تکیه کنی پوچ میشود. قذافی را ببینید. مبارک را، شاه را، صدام را.
نوح به پسرش گفت: ایمان بیاور سوار کشتی شو. خداوند اراده کرده کفار را غرق کند. گفت: من که غرق نمیشوم. گفتند: چطور؟ گفت: پس کوه برای چیست؟ : «سَآوی» مأوا میگیرم، منزل میگیرم، «إِلی جَبَلٍ» (هود/43) من تا ببینم دنیا را آب برده سر کوه میروم.«یَعْصِمُنی» کوه مرا حفظ میکند. «سَآوی إِلی جَبَلٍ» سراغ کوه میروم. نوح میگفت: پسرم غرق میشوی. پسرش میگفت: من غرق نمیشوم. گفت: خدا تو را غرق میکند. میگفت: کوه! به کوه تکیه کرد و غرق شد.
تکیه بر قدرت و ثروت دنیا
تکیه به حکومت، تکیه به چیز خیالی، تکیه بر تشریفات، فلانی را دو تا هلیکوپتر و بیست تا بنز اسکورت کردند. چه جایگاهی دارد؟ همین آقا از ترس پشه در پشهبند میرود. تکیه بر تشریفات، چه؟ قارون. «فَخَرَجَ عَلی قَوْمِهِ فی زینَتِه» (قصص/79) از خانهاش خارج شد، با تشریفات. یک عده گفتند: «یا لَیْتَ لَنا مِثْلَ ما أُوتِیَ قارُون» .
تکیه بر باغ، قرآن میگوید: «ما أَظُنُّ أَنْ تَبیدَ هذِهِ أَبَداً» (کهف/35) فکر نکنم اینها نابود شوند.
شاه فکر میکرد تا صد نسل بعدش هم که شاهپور، ماهپور باشند، همه وضعشان خوب است ،اما ...
تکیه بر باغ، تکیه بر کوه، «سَآوی إِلی جَبَلٍ یَعْصِمُنی» تکیه بر حکومت،«أَ لَیْسَ لی مُلْکُ مِصْر» (زخرف/51) فرعون میگفت: آیا ملک مصر برای من نیست؟ «أَ لَیْسَ لی مُلْکُ مِصْر» تکیه بر حکومت.
تکیه بر نژاد، وقتی خدا به ابلیس گفت: سجده کن. گفت: من! به او سجده کنم؟«خَلَقْتَنی مِنْ نارٍ» نژاد من از آتش است. «وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طینٍ» (اعراف/12) نژاد آدم از خاک است. آدم از خاک است و من از آتش. آتش بر خاک برتری دارد.
سر انجام همهی آنها جز تباهی و نابودی هیچ چیز نبود .
تکیه بر مدرک و تحصیلات
فرزند یک مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشد میگیرد دیگر پدر و مادر را نمیبیند و به آنها توجه نمیکند. اما خداوند یک بیانی دارد و میفرماید: همه با سوادها سوادتان را روی هم بریزید، اندکی بیش نیست. «وَ ما أُوتیتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلاَّ قَلیلاً» (اسراء/85) همهی باسوادها اطلاعاتشان را روی هم جمع کنند، قلیلی بیش نیست. به هیچ چیز نمیشود تکیه کرد. که اگر خدا اراده کند همه چیز از بین میرود و هیچ چیز نجات نمیدهد.
خوشبختی واقعی در گرو سلامت جسم و روح
خوشی چیست؟ واقعیت چیست؟ خوش به حال چه کسی؟ خوشا به حال کسی که از نظر بدنی سالم باشد، « وَ سَلامٌ عَلَیْهِ یَوْمَ وُلِدَ» روزی که متولد شد اولاد حلال زاده شیر پاک خورده، تولدش از نظر وراثتی هیچ مسئلهای ندارد، «وَ یَوْمَ یَمُوت» تمام عمرش را هم خوب زندگی کرد و سالم مرد. «وَ یَوْمَ یُبْعَثُ حَیًّا» (مریم/15) روز قیامت هم جوری به دنیا آمد که بتواند تمام حرفهایش را روز قیامت جواب بدهد. این را میگویند آدم موفق.
موفقیت انسان به خانه و ماشین و تلفن نیست، آدم موفق آدمی است که ؛
از نظر جسمی صد در صد سالم باشد. از نظر رفتار زندگیاش صد در صد روی مرز باشد. از نظر قیامت رو سفید باشد. قرآن هم همین را میگوید. میگوید: «وَ سَلامٌ عَلَیْهِ یَوْمَ وُلِدَ» روز تولد، «وَ یَوْمَ یَمُوتُ» روز مرگ، «وَ یَوْمَ یُبْعَثُ حَیًّا» روز قیامت.
ماشینی سالم است که دو تا چرخ جلوی آن و دو تا چرخ عقبش همه سالم باشد. هر کدام از این لاستیکها بترکد، منفجر شود، واژگون میشود. یک نگاه ما، چشمانداز ما آینده باشد.
چگونه خوشبختی را احساس کنیم؟
اسلام عزیز 3 دستور کوتاه و مختصر و البته مرد افکن و انسان ساز را به عنوان کلید طلایی خوشبختی بشریت معرفی نموده است:
1- ایمان قلبی به خداوند متعال بیاورید.
2- اعمال صالح انجام دهید.
3- کارهای ناپسند و گناه نکنید.
نکته مهم در این دستورات آن است که نه تنها سعادت خوشبختی اخروی را تأمین و تضمین مینماید بلکه سعادت دنیوی را نیز به همراه دارد! علت این مسأله آن است که دنیا مزرعه آخرت است و سعادت در آخرت جز با زمینه سازی در دنیا محقق نخواهد شد. نمیشود کشاورز کوشا و زحمت کشی در مزرعهای ویران و برهوتی بیآب و علف بدون هیچ امکاناتی میوه و ثمره نیکو بدست آورد.
بنابراین سعادت و خوشبختی که قرآن برای ما ترسیم مینماید هم در دنیا و هم در آخرت محقق خواهد شد و سعادت در دنیا نیز از نظر قرآن کریم پوشیده نمیباشد.
ممکن است این سوال مطرح شود که چگونه مؤمنان در زندگی دنیا طعم خوشبختی را میچشند و حال آنکه در بسیاری از موارد زندگی سخت و توأم با رنج را تحمل مینمایند و عموماً از مال دنیا بهره چندانی ندارند؟!
مؤمنین در دنیا با ایمان به خدا و تقوای الهی و انجام اعمال صالح طعم خوشبختی واقعی را میچشند و سعادتمند حقیقی خواهند بود. ممکن است این سوال مطرح شود که چگونه مؤمنان در زندگی دنیا طعم خوشبختی را میچشند و حال آنکه در بسیاری از موارد زندگی سخت و توأم با رنج را تحمل مینمایند و عموماً از مال دنیا بهره چندانی ندارند؟!
در پاسخ باید گفت سختیها و مشکلات در زندگی مؤمنین بلاها و امتحانات الهی است که با صبر و شکیبایی آنها عاملی برای رشد و کمال و بالا رفتن از پلههای ترقی به حساب میآید. امیرالمؤمنین علیعلیهالسلام فرمودند: دنیا پیچیده با بلاهاست. (الدنیا محفوفة با لبلایا؛ نهجالبلاغه)
بنابراین زندگی در این مزرعه! جز با تلاش و کار مداوم و سختیها و باد و بارانها ممکن نخواهد بود. مؤمن آنچه را که از دوست میرسد نیکو میبیند و خود را تسلیم رضای او میکند. بنابراین اگر چه در ظاهر زندگیاش آمیخته با سختی و مشکلات است اما طعم خوشبختی و سعادت واقعی را که «رضای پروردگار» است به شیرینی میچشد!
دعای پایانی :
خدایا دست ما را بگیر، ما خوشبختی واقعی را بفهمیم. و ما را خوشبخت واقعی قرار بده. خدایا دست ما را بگیر، زرق و برقها و کاخها و دژها و کوهها و باغها، تشریفات، نژاد، مدرک، دست ما را بگیر، گول این خوشبختیهای کاذب را نخوریم.
فرآوری : زهرا اجلال
بخش قرآن تبیان
منابع :
سایت درسهایی از قرآن
سایت حوزه
سایت اندیشه قم