دنیای جوونیه؟ پ نَ پ...
جوانان قشر پیشرو جامعه هستند.نمیتوان آنها را در گذشته و حال متوقف کرد؛ اگر نیاز آنها برآورده نشود، خود برای معاش، فرهنگ، تفریح و اندیشه دست به کار میشوند...
شاید تا به حال این جملات را شنیده و یا از جملاتی شبیه به آنها استفاده کردهاید:
«رفتیم بار علی صدر. به رفیقم خفاش نشون دادم . میگه وای خفاشه! گفتم پَ نه پَ بتمن بود. اجاره خونه گرونه اینجا سکونت دارن فعلا!!!»،«یه مینی بوس آدم از شهرستان میان . تو یه خونه 50 متری میخوان 3 هفته بمونن . اونوقت ما مجبوریم بریم خونه دوستامون بمونیم. فک و فامیله ما داریم ؟»، «آقا ما سس سفید شما سس هزار جزیره».
اصطلاحات خاص میان بعضی از افراد، بی آن که منشأ اولیه آنها قابل تشخیص باشد، دامنه نفوذ خود را تا داستانها، سریالهای تلویزیونی و حتی فیلمهای سینمایی گسترش داده اند. بعضی از این اصطلاحات که معمولاً دارای چاشنی طنز میباشند، اگرچه از میان نسل جوان برخاسته، اما کم کم به بزرگترها هم سرایت کرده است. این اتفاق تازه ای نیست. در تهران، از دهها سال پیش، برخی اصطلاحات خاص سوای زبان رسمی و حتی محاورات معمولی مردم، در میان بعضی اقشار شهری رواج داشته، اما به شدت امروزی نبوده است. ظاهراً تغییر هرم سنی جمعیت شهرنشین از آغاز دهه 60 و جوان شدن جمعیت کشور ما، انبوهی از اصطلاحات رمزآلود را که در محافل خصوصی گروهی از جوانان شکل گرفته، به سطح جامعه آورده است.
امروزه بسیار دیده میشود که جوانان در محافل و مجامع جوانانه، در میهمانیها و دبیرستانها و یا حتی در دانشگاهها، این الفاظ و اصطلاحات را بین خود رد و بدل میکنند. واژههایی نو که تا حدی خنده دار و جالب توجه اند. اصطلاحاتی که در وهله نخست هیچ معنایی را به ذهن انسان متبادر نمیکنند، اما میتوان از فحوای کلام و جمله بندی آنها پی به معنی نسبی آن الفاظ برد. این الفاظ و اصطلاحات پس از جا افتادن کم کم از مکالمات جوانان عبور کرده و به مبادلات کلامی بزرگترها راه پیدا میکند و این مرحله ایست که آن الفاظ به طور اتفاقی در کانون مکالمات عامیانه در سطح جامعه پذیرفته شده است.
حتماً همه شما بیش و کم با چنین الفاظ و اصطلاحاتی برخورد کردهاید و یا شاید خود شما یکی از میلیونها نفر انسانی باشید که در گفت وگوهای روزمره، بارها و بارها به انواع مختلف و در مواقع گوناگون از آنها استفاده کرده و میکنید. این روند را نمیتوان منکر شد و از آن گریزی نیست؛ چون همان طور که گفته شد، این الفاظ کم کم و ناخواسته وارد مبادلات کلامی افراد میشوند.
وجود شبکههای ارتباطی فرامرزی خود عاملی است برای این که جوانان کمتر میل به حضور در محافل دیگر با گروههای سنی مختلف را پیدا کنند و پناه بردن به محافل و گروههای خاص به شکل گیری زبان مخفی و رمز آلود کمک میکند.
پروفسور حسین باهر ،بنیان گذار مکتب رفتارشناسی و جامعهشناس، در ارتباط با اصطلاحات و کلمات و جملاتی که به خصوص جوانان نسل سومی در شبکههای اجتماعی و محاورههای خود به کار میبرند گفت: شاید ظاهر قضیه برای نسل اولی و دومیها مقداری سبک و گهگاه رکیک به نظر برسد، ولی جوانان با این اصطلاحات امورشان را رتق و فتق میکنند و از آن لذت میبرند. جوانان در حقیقت زبان ملی درست نمیکنند، بلکه زبان صنفی درست میکنند و صنف جوان با این زبان،میتواند ارتباط برقرار کند.
تحلیل گران و متخصصین زبانشناسی مجموعه این الفاظ و اصطلاحات را تحت عنوان «زبان مخفی» معرفی میکنند.
این گونه زبانی، بر خلاف ظاهرش که همیشه نو و بکر به نظر میرسد، پدیدهای تازه نیست و به قدمت طنز عامیانه پیشینه دارد.
چه کسانی و چرا از زبان مخفی استفاده میکنند؟
ناگفته پیداست که جمعیت کشور ما، جمعیتی جوان و پرانرژی است. هرم سنی جمعیت ایران از دهه شصت به بعد هرمی جوان شده است. این جمعیت نیازهای خاص و طرز تفکر ویژه خود را دارند؛ اما طبعاً تمام آن نیازها، بنا بر مشکلات اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی و محدودیتهای گوناگون برآورده نمیشود و حتی در بسیاری از مواقع دیده میشود که چنین نیازهایی اصلاً مورد توجه قرار نمیگیرند. مهمتر از آن نسل جدید و نسل پیشین در بسیاری از موارد، با هم تفاهم و درک متقابل ندارند. همچنین به دلیل پیدایش شبکههای ارتباطی فرامرزی نوع نگرش و سلیقه و طرز تفکر جوانان با نسل قبل بسیار فرق کرده است. همین تفاوتها کم کم سبب ایجاد شکافی بین دو نسل شده است. شکافی که جوانان را هر چه آشکارتر به سوی محافل همسالان خود سوق میدهد. مسلم است که هرچه محافل خصوصیتر شوند، زبان خصوصیتری را هم طلب میکنند. زبانی که در عین رمز آلود بودن، بتواند پوششی بر اهداف و نیات جوانان باشد.
البته تحقیقات نشان میدهد که عموماً دو دسته از افراد از زبان مخفی استفاده میکنند: قانون گریزها، که بیشتر قصد مخفی کردن مقاصد غیراخلاقی خود را دارند و برخی از جوانان، که بنا به اقتضای این دوره سنی گرایش داشته و به دلیل بی اعتمادی، ناچار به روی آوری به محاورات خاص و رمزآلود هستند. بعضی از جوانان برای رسیدن به یک زبان محاورهای و پیچیده که تنها در محافل خصوصی آنها مبادله شود به سه شکل عمل میکنند:
1- به نوعی روند استفاده از گونه زبان مخفی را به سمت تشریفات زدایی از الفاظی میبرند که در بین اقشاری از مردم دارای اهمیت و ارزش میباشد.
2- گاهی الفاظ را به صورت ساخت شکنی از پایه میسازند. آنها با این روش در واقع میگویند چون شما را قبول نداریم و تفکر شما را نمیپسندیم، مثل شما نمیاندیشیم و از الفاظ شما هم استفاده نمیکنیم و خودمان کلمه میسازیم.
مانند الفاظی چون: خفن- دو دره و...
3- گاهی حتی دیده میشود که این قبیل جوانان از لغات بیگانه و خارجی وام گرفته و با اندکی تلخیص و یا حتی تغییر شکل آنها را در گونه زبانی خاص خود به کار میبرند. مانند: اندشه (آخرشه)- آی کی یو (کنایه به افرادی که از ضریب هوشی پایینی برخوردارند)- کیس مناسب (موردی مناسب)- سکرت (مخفیانه و رمزی).
جامعه شناسان میگویند هر اندازه که نیازهای منطقی و طبیعی جوانان مورد بی اعتنایی و بی توجهی قرار بگیرد، رویکرد آنها نسبت به انتخاب کانالهای ویژه ارتباطی و اصطلاحات محاورهای خاص تشدید میشود
اما در یک نگاه کلی به قضیه میتوان عوامل اصلی مؤثر بر ابداع و به کارگیری این زبان را چنین بر شمرد:
1- شکاف نسلها: همانطور که گفته شد، نسل پیشین به دلایل گوناگون ، همیشه قادر به پذیرش اهداف و یا نیازهای نسل امروز نیست و ارزشها و معیارهای فکری جوانان امروزی را نمیپسندد. همین امر سبب میشود تا جوان امروزی از نسل پیشین فاصله گرفته و بیشتر جذب همسالان خود شود و برای محفوظ ماندن نیات و علایقش زبانی جدید و مرموز و مخفی ابداع کند.
2- اقتصاد: هر چه اقتصاد خانواده یک جوان ضعیف تر باشد، عرصه فعالیتهای فرهنگی و هنری و اجتماعی بر او تنگتر میشود. این امر در بسیاری از موارد مانع از ادامه تحصیلات عالیه برای جوان میشود و باز همین عامل سبب کشیده شدن او به مجامع دوستانه و کم فایده خواهد شد.
3- تکنولوژی: در عصر حاضر، وجود وسایل و امکانات حاصل از تکنولوژی بیشتر جوانان را با هم مرتبط کرده است. وجود شبکههای ارتباطی فرامرزی خود عاملی است برای این که جوانان کمتر میل به حضور در محافل دیگر با گروههای سنی مختلف را پیدا کنند و پناه بردن به محافل و گروههای خاص به شکل گیری زبان مخفی و رمز آلود کمک میکند.
4- عدهای بر این اعتقادند که الفاظی از طریق سریالها و فیلمهای سینما در سطح جامعه رواج مییابد، اما بسیار دیده میشود که برخی از الفاظ پیش از آن که از طریق برنامههای طنز تلویزیونی به گوش برسند، در سطح جامعه و به ویژه در جمع جوانان مورد استفاده قرار گرفته است. این نکته میتواند موید این ادعا باشد که تلویزیون میتواند مروج و بسط دهنده در سطح وسیع باشد؛ چرا که دارای برد گستردهای است و بیشترین مخاطب را در بین رسانههای گروهی به خود اختصاص داده است.
5- صنعتی شدن جوامع: صنعتی شدن جوامع همیشه میتواند عاملی باشد برای غفلت از روزمرگیها و امور اولیه زندگی. پس این امر مختص به جوانان کشور ما نیست و در نقاط مختلف جهان علیالخصوص جوامعی که مانند کشور ما جمعیت جوان دارند، نمود بیشتری پیدا میکند.
جامعه شناسان میگویند هر اندازه که نیازهای منطقی و طبیعی جوانان مورد بی اعتنایی و بی توجهی قرار بگیرد، رویکرد آنها نسبت به انتخاب کانالهای ویژه ارتباطی و اصطلاحات محاورهای خاص تشدید میشود.
پروفسور حسین باهر ،جامعه شناس ، معتقد است که جوانان قشر پیشرو جامعه هستند. پیشروی فقط در تحرکات جسمانی نیست، در تحرکات ذهنی، گفتار، پندار، کردار و رفتار هم هست. واژه جوان این مسئله را نشان میدهد؛ جنبش، وجود، استقلال، نواندیشی؛ حال اگر بخواهیم جوان را در حال یا گذشته متوقف کنیم، مطمئناً نخواهد شد و بالطبع نیروهای مازاد بر نیازش فعال شده و خودش برای معاش، فرهنگ، تفریحات و اندیشهها و برای تمام مسایل دیگرش دست به کار میشود. وی تاکید کرد: مناظرههای تلویزیونی بین جوانان و اهل ادب میتواند مفید باشد و فرهنگستانها به جای اینکه در گذشته کنکاش کنند، میتوانند مقداری در تعامل با جوانان کارهایشان را انجام بدهند.
باید دانست که به نسبت فراهم شدن امکانات رفاهی بیشتر برای جوامع شهری و به ویژه محلههای محروم یا جرم خیز و حاشیه نشین ها و نیز مهیا شدن امکان تحصیلات عالیه برای تمامی اقشار جامعه بسیاری از اصطلاحات رایج در این مناطق خود به خود از حیطه محاورات عمومی و حتی خصوصی جوانان حذف میشود.
فرآوری: نسرین صفری بخش اجتماعی سایت تبیان
منابع:برنا نیوز/همشهری