دستورالعمل کافه نویسی
یادداشتی بر کتاب «دخترها به راحتی نمی توانند درکش کنند»
کافه نشینی و کافه نویسی سال هاست در فضای شبه روشنفکری سنت شده است . ادبیات نسکافه ای به رفتارها و روابط آدم های درون کافه می پردازد . شاید بتوان ادبیات شبه روشنفکری را به نوعی به کافه ربط داد . کافه، پاتوق بسیاری از هنرمندان و نویسندگان بوده و بسیاری از اتفاقات ادبی از همین کافه ها نشات گرفته است .
محور شدن فضای کافه در داستان ها و نوشته های نویسندگان شاید قدمت زیادی نداشته باشد . محور قرار گرفتن فضای کافه در آثار نویسندگان ، شاید به نوعی زنده کننده حس نوستالژیک خواننده آشنا با فرهنگ کافه نشینی می باشد و در بیشتر اوقات به فروش آثار ادبی نسکافه ای کمک فراوانی می کند .
« دخترها به راحتی نمی توانند درکش کنند » مجموعه یادداشت ها یا دل نوشته های «پوریا عالمی» است که در همین فضاهای کافه ای در جریان است . هر چند خود نویسنده نام داستان را روی نوشته های خود می گذارد ، ولی این نوشته ها برای رسیدن به داستان هنوز راه زیادی در پیش دارند .
این کتاب دربرگیرندهی 34 داستانک است پیرامون دغدغههای زندگی امروز و حالوهوای آن. دخترها بهراحتی نمیتوانند دركش كنند، كافه نبش، آقای ابر هم برای خودش آدم است دیگر، همهجا همهچی ممنوع و چهارشنبه چرا جمعه نمیافتد از جمله عناوین داستانک های این مجموعه است. عالمی در این کتاب با نگاه طناز همیشگی و در قالبی مینیمال روایت تازهای از روابط جوانان امروز را در نسبتی كه با عالم روشنفكری و حالوهوای كافهنشینی پیدا میكنند ارائه میدهد.
دغدغه بسیاری از نوشته های « عالمی» عشق ، رابطه ، سانتیمانتالیزم و فلسفه بافی های جوان سرانه است .
از قطع و فرم و گرافیک کتاب پیداست که مخاطب این کتاب ، اکثراً جوان ها و نوجوان هایی هستند که درگیر تعریف رابطه خود با والدین ، دوستان ، جنس مخالف و جهان پیرامون هستند و در گپ زدن هایشان توی کافه ها به دنبال حل مسائل جهان هستی و یافتن جواب تمام معماهای فلسفی انسان از بدو پیدایش تا کنون هستند و با گفتن و شنیدن چند جمله به ظاهر فلسفی که آمیخته با نظریات فیلسوفان متقدم و متاخر است به اوج هیجان می رسند .
در قسمتی از یادداشت « کافه حراج تابلوی SALE را هیچوقت از پشت شیشه بر نمی دارد» می خوانیم :
« به رسم جدید باید حالتی بگیری که درهمی ، یعنی که غرق تفکری ، یعنی از بس که فلسفه خوانده ای و در کار جهان غور کرده ای به پوچی رسیده ای ، باید ژستی بگیری یعنی که دیگرگونه ای، یعنی متفاوت ترین هستی ، باید غمباد کنی یعنی بزرگترین غم دنیا روی دوش توست ، که از تو کسی به آفرینش و دنیا عمیق تر نشده است ، که سوال هایی داری که جوابی برایش نیافته ای. یک کلام به رسم جدید کاری کن کسی که وارد کافه شد ، از یک فرسخی بفهمد تو روشنفکری ! »
و گویا این دستور العمل را نویسنده در جای جای کتابش به کار گرفته است .
« دخترها به راحتی نمی توانند درکش کنند » مجموعه یادداشت ها یا دل نوشته های «پوریا عالمی» است که در همین فضاهای کافه ای در جریان است .
نویسنده در برخی از یادداشت ها ، آدم های شبه روشنفکر را در موقعیت های کمیک قرار می دهد و از آن ها کاریکاتورهای خوبی می سازد ولی در برخی یادداشت ها خود به همین شخصیت های کمیک و کاریکاتوری تبدیل می شود . این درگیری دوگانه در درون نویسنده نشان می دهد که نویسنده تکلیفش در این کتاب با فضای شبه روشنفکری جماعت کافه نشین مشخص نیست . گاهی به آن ها تمایل دارد و گاهی آن ها به سخره می گیرد و مورد استهزا قرار می دهد .
داستان آخر کتاب اما حکایتی دیگر دارد . داستان « شاهنامه خوانی در قهوه خانه » از فضای کلی کتاب بیرون می زند و گویا در فضا و زمان دیگری نوشته شده است . این داستان یک نقیضه زیرکانه با استفاده از فضاهای سوررئال است که نویسنده را در جایگاهی قابل قبول قرار می دهد .
این داستان به روی تکنیک جابه جایی زمانی شخصیت های تاریخی استوار است که این روزها بسیار دستمالی شده ، اما رندی نویسنده توانسته از تغییر زمانی اسطوره رستم و آوردن او به زمان حال قصه ای متفاوت بسازد . قصه ای که در بعضی قسمت هایش خواننده را به شگفتی و تعجب و گاهی تحسین وادار می کند . طوری که اگر باقی قسمت های کتاب هم در همین فضا نوشته می شد ، می توانستیم بگوییم با یک اثر طنز قابل قبول و متفاوت طرف هستیم .
پوریا عالمی متولد 1361 است. سال 77- 78، یعنی در هفده، هجده سالگی میرود به دفتر مجله گلآقا و به كیومرثخان صابری میگوید میخواهم كتابخانهاتان را نظم دهم. همین میشود كه مقیم گلآقا میشود و طناز سالهای بعد.
*دخترها به راحتی نمی توانند درکش کنند/ نویسنده : پوریا عالمی/ طراح و گرافیست : توکا نیستانی/ قیمت : 2750 تومان/ انتشارات : روزنه
فرآوری: مهسا رضایی بخش ادبیات تبیان
منابع: لوح ، هزار کتاب، ماهنامه بیرون