تبیان، دستیار زندگی

انکار معاد، انکار خداوند است!

یکی دیگر از دلایل که قرآن کریم بدان اشاره می‌نماید و از آن برای اثبات ضرورت معاد استفاده می‌کند آیاتی است که در آن قیامت را خبر بزرگ و اختلاف مردم در آن یاد می‌شود وانگاه نظام شگفتی را که بر هستی گسترش یافته با بیان زیبا و مبسوطی ذکر می‌کند که اگر آن روز بزرگ و شگفت نباشد هدف آفرینش جهان بیهوده خواهد بود.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
انکار معاد - معاد - انکار خداوند

نویسنده: صغری بلوچی
معاد از نظر قرآن

با توجه به اهمیت مسئله، انسان نیاز به شناخت دارد تا بتواند مسیر خود را طی نماید، دست خود را دراز به سفره وحی الهی کرده تا لقمه‌ای از حقیقت با بصیرت قرآن کریم بر چیده تا معاد را شناخته و با استفاده از دیدگاه قرآن مسیر دنیا را با چراغی روشن به طرف قیامت طی نموده و راه تکامل به سرزمین رستاخیز را طی کنیم.

تعریف معاد و معاد در قرآن

معاد در لغت به معنای بازگشتن، عود کردن، جای بازگشت، جان دیگر است. (معینی، لحمد، فرهنگ فارسی جلد3). قرآن کریم وجود این اعتقاد را در ادیان دیگر جزء اعتقادات و دعوت تمام پیامبران بیان نموده است؛
مانند:

1- سوره اعراف آیه 24:

اهْبِطُواْ بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَلَكُمْ فِی الأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَى حِینٍ

 

که در این آیه پس از هبوط آدم به زمین به تمامی انسان‌ها خطاب می‌نماید که هدف از فرود آمدن آدم در زمین امکان موقت است و پس از آن به جهان دیگر می‌رود. و در جایی دیگر در همین سوره آیه 35 و 36 بیان می‌نماید که هدف اساسی از آفرینش انسان در زمین همان معاد است.

قرآن معاد را باوری از ارکان ایمان و در کنار ایمان بر خداوند قرار داده است و انکار آن را در ردیف انکار خداوند بیان نموده است

 

2- در دعوت حضرت نوح (علیه‌السلام) که به معاد دعوت شده سوره نوح آیات 17 و 18 است که به مبحث معاد اشاره شده است.

 

وَاللَّهُ أَنبَتَكُم مِّنَ الْأَرْضِ نَبَاتًا ثُمَّ یُعِیدُكُمْ فِیهَا وَیُخْرِجُكُمْ إِخْرَاجًا ،ثُمَّ یُعِیدُكُمْ فِیهَا وَیُخْرِجُكُمْ إِخْرَاجًا

 

3- مبحث معاد در دعوت حضرت ابراهیم (علیه‌السلام) و موسی (علیه‌السلام) و مسیح (علیه‌السلام) نیز در آیات سوره‌های بقره آیه 126، ابراهیم آیه 41، شعرا آیه 87، اعراف آیات 146 و 147 و آل عمران آیات 55 و 57 دیده می‌شود.

کثرت آیات پیرامون معاد حاکی از عنایت و اهتمام فراوان قرآن کریم به این امر است. در حدود 1400 آیه در قرآن درباره معاد بحث کرده و نظر علامه طباطبایی (ره) به شمار این آیات را بالغ بر 2000 می‌داند که به طور مستقیم و غیرمستقیم به معاد اشاره شده است. در قرآن کریم 26 نام برای روز معاد بیان شده است.

روز رستاخیز - معاد - انکار معاد

«روز رستاخیز- روز جزا- روز باز پسین- روز دریغ- روزی که زنانش معلوم است- روز حق- روز جدا شد- روز حساب رسی- روز ملاقات و رویارویی- روز نزدیک- روز جاودانی- روز بیم- روز بیرون شدن از گور- روزی که همه جمع می‌شوند- روزی که یکدیگر را به فریاد بخوانند- روز تعبونی- روز برانگیختن- روز ساعت- روز فرود آینده- روز کوبنده- وعده گاه- فراگیرنده- سرای باز پسین- روز فرود بزرگ‌تر- خروش گر سازنده.»

و در قرآن اوصاف این روز را روز بزرگ- روز سترگ- روز بی مانند- روز دردناک- روز بسیار دشوار و روزی که شفاعت و دوستی وجود ندارد بیان می‌نماید.

قرآن معاد را باوری از ارکان ایمان و در کنار ایمان بر خداوند قرار داده است و انکار آن را در ردیف انکار خداوند بیان نموده است:

 

(سوره بقره آیه 232)

....مَن كَانَ مِنكُمْ یُؤْمِنُ بِاللّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ ذَلِكُمْ أَزْكَى لَكُمْ وَأَطْهَرُ وَاللّهُ یَعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ

 

و سوره توبه آیه 29

...الَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَلاَ بِالْیَوْمِ الآخِرِ ...

 

و خداوند به پیامبر دستور می‌دهد که بر وقوع قیامت قسم یاد کند. (سوره یونس آیه 53)

وَیَسْتَنبِئُونَكَ أَحَقٌّ هُوَ قُلْ إِی وَرَبِّی إِنَّهُ لَحَقٌّ وَمَا أَنتُمْ بِمُعْجِزِینَ

و  نهایتاً کافران را با زنده این روز و پرهیزکاران را سرافراز و موفق در این روز می‌داند.

 

ضرورت وجود معاد در قرآن

در براهین ضروری بودن معاد به بیان چند دلیل عقلی برگرفته از آیات قرآن که ضرورت حیات اخروی آن را نشان می‌دهد:

1- دلیل اول: آیاتی که نشان دهنده اینکه آفرینش خداوند بیهوده و بی هدف نیست.

استقلال بر معاد گاهی به این صورت بیان می‌شود که معاد هدف آفرینش است و انسان بیهوده آفریده نشده بلکه هدف آفرینش اینست که به کمالی که در آخرت بدان دست می‌یابد برسد. به گونه‌ای که اگر آخرت نباشد ایجاد او لغو و باطل خواهد بود. و خداوند سبحان منزه از آن است که بی غرض و هدف بیافریند.

آیه 115 از سوره مؤمنون به همین مطلب اشاره دارد.

أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاكُمْ عَبَثًا وَأَنَّكُمْ إِلَیْنَا لَا تُرْجَعُونَ

و ضرورت معاد را گاهی از این دیدگاه می‌توان دید که در آیات قرآن، خداوند خود را حقّ مطلق معرفی می‌کند. و می‌فرماید که جز او حقّی نیست و زنده کردن مردگان و حیات اخروی را بر حق بودن خود مترتب می‌دارد زیرا حق مطلق آن وجودی است که نه به دانش بطلان راه دارد نه به صفاتش و نه افعالش. و اگر حق مطلق کارهایش بدون عنایت و هدف باشد حقّ مطلق نخواهد بود. سوره حج آیات 6 و 7 در همین مورد بحث نموده و می‌فرماید:

ذَلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَأَنَّهُ یُحْیِی الْمَوْتَى وَأَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ وَأَنَّ السَّاعَةَ آتِیَةٌ لَّا رَیْبَ فِیهَا وَأَنَّ اللَّهَ یَبْعَثُ مَن فِی الْقُبُورِ

 

در این آیه ابتدا خداوند خود را حق می‌داند و می‌فرماید که مردگان را زنده کرده  و بر هر کاری تواناست و حتمی بودن قیامت را نیز متذکر می‌شود.

استقلال بر معاد گاهی به این صورت بیان می‌شود که معاد هدف آفرینش است و انسان بیهوده آفریده نشده بلکه هدف آفرینش اینست که به کمالی که در آخرت بدان دست می‌یابد برسد. به گونه‌ای که اگر آخرت نباشد ایجاد او لغو و باطل خواهد بود. و خداوند سبحان منزه از آن است که بی غرض و هدف بیافریند

 

یکی دیگر از دلایل که قرآن کریم بدان اشاره می‌نماید و از آن برای اثبات ضرورت معاد استفاده می‌کند آیاتی است که در آن قیامت را خبر بزرگ و اختلاف مردم در آن یاد می‌شود وانگاه نظام شگفتی را که بر هستی گسترش یافته با بیان زیبا و مبسوطی ذکر می‌کند که اگر آن روز بزرگ و شگفت نباشد هدف آفرینش جهان بیهوده خواهد بود.

 

مانند آیه 1 تا 3 سوره نبأ که می‌فرماید:

عَمَّ یَتَسَاءلُونَ عَنِ النَّبَإِ الْعَظِیمِ الَّذِی هُمْ فِیهِ مُخْتَلِفُونَ

«از چه چیزی می‌پرسند؟ از آن خبر بزرگ، که در آن اختلاف می‌کنند...» و سپس می‌فرماید:
نَجْعَلِ الْأَرْضَ مِهَادًا وَالْجِبَالَ أَوْتَادًا وَخَلَقْنَاكُمْ أَزْوَاجًا ...إِنَّ یَوْمَ الْفَصْلِ كَانَ مِیقَاتًا

«آیا ما زمین را بستری نساختیم و کوه‌ها را میخ‌هایی؟ ... هر آیند روز داوری روزی است معیّن.»

دلیل دوم، آیاتی است که نشان دهنده وجود معاد مقتضای عدل الهی است.

از آنجا که انسان‌ها دو گروهند، برخی فرمانبر و برخی نافرمانبر و خداوند اگر رفتاری یکسان با آن‌ها داشته باشد بی عدالتی است و لازم است که فعل خداوند حُسن و نیکو باشد و از جهت پاداش و کیفر باید بین ین دو فرق باشد و چون این حکم در این دنیا تحقق نیافته است باید جهانی دیگر وجود داشته باشد که در آن میان آن دو گروه جدایی بر قرار گردد و این همان عقیده به معاد است. آیه 4 سوره یونس می‌فرماید:

إِلَیْهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِیعًا وَعْدَ اللّهِ حَقًّا إِنَّهُ یَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ یُعِیدُهُ لِیَجْزِیَ الَّذِینَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ بِالْقِسْطِ وَالَّذِینَ كَفَرُواْ لَهُمْ شَرَابٌ مِّنْ حَمِیمٍ وَعَذَابٌ أَلِیمٌ بِمَا كَانُواْ یَكْفُرُونَ

 

«بازگشت همه شما به اوست. این به یقین وعده خداست. او مخلوقات را بیافریند. آنگاه آنان را به سوی خود بازگرداند، تا کسانی را که ایمان آورد. و کار شایسته کرده‌اند از روی عدل پاداش دهد و کافران را به جزای کفرشان شرابی است از آب جوشان و عذابی است دردآور»

و هم چنین آیه 15 از آیه طه چنین می‌فرماید:

فَلاَ یَصُدَّنَّكَ عَنْهَا مَن لاَّ یُؤْمِنُ بِهَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ فَتَرْدَى‏

 

«قیامت آمدنی است، می‌خواهم زمانش را پنهان دارم تا هر کس در مقابل کاری که کرده است سزا بیند» در این آیات به وضوح دیده می‌شود که علت وجود معاد را اجرای عدالت خداوند و دادن پاداش و جزا بیان کرده است. در تعدادی از آیات وعده خداوند برای پاداش به نیکوکاران و کیفر طالبان را به روز معاد موکول کرده است. و در آیات دیگر نیز آمده است که وعده‌های خداوند حق است. پس اگر وعده خداوند حق است، در نتیجه بایستی معاد باشد تا حق بر پا شود و عدالت خدا جاری گردد.

ضرورت بر وجود معاد، همان هدف آفرینش و عدالت رحمت خداوند و جایگاه وعده‌های حق تعالی است. و معاد پایان سیر تکامل انسان است

 

آیاتی چون آیه 83 سوره زخرف، قیامت را وعده الهی می‌دادند و می‌فرماید:

«پس رهایشان کن تا به همان سخنان باطل مشغول باشند و بازیچه و سرگرم، تا آن روزی که آن‌ها را وعده داده‌اند برسد.»

و نمونه دیگر آیه 194 از سوره آل عمران است:

رَبَّنَا وَآتِنَا مَا وَعَدتَّنَا عَلَى رُسُلِكَ وَلاَ تُخْزِنَا یَوْمَ الْقِیَامَةِ إِنَّكَ لاَ تُخْلِفُ الْمِیعَادَ

«و ما را در روز قیامت رسوا کن که تو در وعده خویش خلاف نمی‌کنی»

با توجه به آیات ذکر شده لزوم وفای به عهد، دلیل دیگر بر ضرورت رستاخیز است.

در تعدادی از آیات مانند آیه 5 از سوره روم که می‌فرماید:

«پس به آثار رحمت خدا بنگر که چگونه زمین را پس از مردنش زنده می‌کند. که چنین خدایی زنده کننده مردگان است و بر هر کاری تواناست.»

وجود معاد را رحمت و توانایی خداوند ذکر کرده است و جمع کردن مردگان را در آن روز رحمت بر همگان دانسته است.

در نتیجه ضرورت بر وجود معاد، همان هدف آفرینش و عدالت رحمت خداوند و جایگاه وعده‌های حق تعالی است. و معاد پایان سیر تکامل انسان است و هم چنان در آیه 39 سوره غافر بیان می‌فرماید:

یَا قَوْمِ إِنَّمَا هَذِهِ الْحَیَاةُ الدُّنْیَا مَتَاعٌ وَإِنَّ الْآخِرَةَ هِیَ دَارُ الْقَرَارِ

 « این زندگی دنیا اندک مایه معیشتی است و آخرت سرای آرامگاه قیامت است و قرار» 


منابع :

1- قرآن کریم، مهدی الهی قمشه ای.

2- فیض الاسلام، سید علی نقی، ترجمه و شرح نهج‌البلاغه.

3- دستغیب شیرازی، سیدعبدالحسین، معاد.

4- دستغیب شیرازی، سید عبدالحسین، سرای دیگر، تفسیر سوره واقعه.

5- طباطبائی- سید محمد حسین، معاد در المیزان.

6- سبحانی، جعفر، معناشناسی در پرتوی کتاب و سنت و عقل.

7- فصیحی، مریم، معاد در نهج‌البلاغه.