آثار دنیوی و اخروی نفرین کردن
بسیاری از گرفتاری های ما بی آن که متوجه باشیم به سبب آه و نفرین پدر و مادر یا دوست و رفیقی است که به او ظلم و ستم کرده ایم و او از سردرد به خداوند پناه برده و مجازات عمل را به خداوند واگذار کرده است.
انسان به طور طبیعی نسبت به خوبی ها و زیبایی ها، واکنش مثبت نشان می دهد و با دیدن آن ها خوشحال و شادان می شود؛ چنان که بدی ها و زشتی ها را ناخوش می دارد و از دیدن آنها غم و اندوه بر سیرت و سیمایش نمایان می شود. بسیاری از مردم با دیدن خوبی ها و زیبایی ها واکنش عاطفی و احساسی نشان می دهند و با گفتن آفرین و دعای نیک و خیر، سرور و خوشحالی خویش را هویدا می سازند؛ چنان که با دیدن زشتی ها و بدی ها، با نفرین ابراز انزجار و تنفر می کنند.
بنابراین، درباره فلسفه نفرین می بایست به این نکته توجه شود که حس فطری انسان و واکنش درونی افراد، تمجید و سپاس از کارهای شایسته و تکذیب و پرخاش در برابر افعال ناشایست است. این، شیوه همیشگی افراد با هر مکتب و مرام و یا دین و آیین است که درحالت اعتدال، نوعی واکنش درونی را نسبت به افعال بیرونی در خود احساس کنند.
لعن از ناحیه خداوند متعال به معنای دور ساختن کسی از رحمت خویش در دنیا و در آخرت عذاب و عقوبت و از ناحیه بندگان نیز لعن و نفرین در واقع همان دعا به ضرر و بر ضد دیگران است.(ر. ک:مفردات الفاظ قرآن، راغب اصفهانی، ص 471، دار الکاتب العربی، بیروت.)
به دیگر سخن،لعن و نفرین هر انسانی نسبت به ظالمان، هرگز به عنوان «عمل» و «کنش» ابتدایی محسوب نمی شود، بلکه عکس العمل و واکنشی است که در اثر ستم ستمکاران در احساس و اندیشه خود می یابد؛ همان گونه که قرآن کریم نقض عهد و پیمان تبهکاران را نسبت به ارزش های الهی و انسانی باعث لعن خداوند و سیه دلی آنان می شمرد و می فرماید: فبما نقضهم لعناهم و جعلنا قلوبهم قاسیه ؛ به سبب نقض پیمان، ما آنان را نفرین و لعن کردیم و دلهایشان را سنگ و سخت قرار دادیم. (مائده، آیه 31)
مؤمنان نیز به پیروی از خداوند و پیامبران لازم است تا نفرین را روشی برای مبارزه با هرگونه اعتقادات و رفتارهای ضدحق و هنجارها و ارزش ها بدانند و بر آن عمل کنند.
آثار دنیوی و اخری نفرین کردن
آثار دنیوی و اخروی نفرین نفرین و دعای بد در حق دیگران، تأثیرات شگرفی به جا می گذارد و این گونه نیست که آن را صرفا یک لقلقه زبان بدانیم.
به سخن دیگر، نفرین تنها یک واکنش بی تأثیر و حرف مفت نیست، بلکه واکنشی است با آثار و تبعات سخت و شدید که شخص باید مواظب باشد گرفتار آن نشود.
خداوند در آیات 88 تا 90 سوره یونس و نیز 71 تا 72 سوره دخان، تباهی اموال و بهره نبردن از آنها را از پیامدهای نفرین می شمارد و در این آیات گزارش می کند که چگونه نفرین حضرت موسی(ع) موجب شد تا فرعون و فرعونیان نتوانند از همه نعمت ها و مواهبی که در اختیار داشتند بهره ببرند و خود و اموالشان تباه شود.
سرگردانی انسان ها نیز از آثار نفرین است. اگر انسان کاری کند که نفرین حقی او را بگیرد، ممکن است در زندگی گرفتار سرگردانی شود، چنان که دعای بد و نفرین حضرت موسی(ع) موجب سرگردانی یهودیان به مدت چهل سال شد. (مدثر، آیات 42 تا 62)
قساوت قلب و سنگدلی نیز از آثار و پیامدهای نفرین است. (یونس، آیات 88 تا 09) همچنین هلاکت و نیستی (مومنون، آیات 32 تا 72 و قمر، آیات 9 تا 61) از دیگر آثار نفرین حق و اهل حق است.
بسیاری از گرفتاری های ما بی آن که متوجه باشیم به سبب آه و نفرین پدر و مادر یا دوست و رفیقی است که به او ظلم و ستم کرده ایم و او از سردرد به خداوند پناه برده و مجازات عمل را به خداوند واگذار کرده است.
در کتاب نشان از بی نشان ها این حکایت نقل شده که واگذار کردن به خدا تا چه اندازه ممکن است خطرناک باشد و تا چه اندازه می تواند این واگذاری و نفرین از روی ناتوانی، خانمانسوز و هلاک کننده باشد. می گویند: یک روز مرحوم بابا رستم به مرحوم حاجی می فرمایند: بروید شهر مقداری ماست بخرید و بیاورید.
مرحوم حاجی طبق دستور عمل می کند. در مراجعه با یکی از سوارهای حکومتی برخورد می کنند. سوار از ایشان می خواهد که لباسها و اسبش را نگهداری کند تا او در رودخانه شنا کند.
مرحوم حاجی می فرمایند: وقت ندارم و باید بروم. آن مرد جاهل با دسته تازیانه به سر حاجی می زند، طوری که سر ایشان می شکند و ماستها می ریزد. مرحوم حاجی با سکوت در کنار رودخانه خود را تمیز می کند. مجددا ماست می خرد و مراجعه می نماید.
مرحوم بابا علت تأخیر را جویا می شود. مرحوم حاجی قضیه را شرح می دهد. مرحوم بابا سؤال می کند: شما چه عکس العملی نشان دادی؟ مرحوم حاجی می گویند: هیچ نگفتم و جزای عمل او را به خدا واگذار کردم. بابا می فرماید: کار خوبی نکردی، برای اینکه او سر شما را شکسته به خدا واگذارش نمودی. فورا با عجله برگرد و با او تغیر و تشدد نما. مرحوم حاجی فورا برمی گردد؛ ولی هنگامی بر می گردد که کار از کار گذشته و اسب، او را بر زمین زده و هلاکش کرده بود.
گفتنی است عارفان و سالکان بزرگی از محضر بابا رستم فیض برده و به دست ایشان پرورش یافتند. یکی از معروف ترین شاگردان وی مرحوم «حاج محمدصادق مشهور به تخت فولادی» است که از عرفای بزرگ قرن سیزدهم و استاد سیر و سلوک مرحوم «حاج شیخ حسنعلی نخودکی»(ره) بود.
نفرین در روایات :
نفرین به معنای دعا بر ضد و به ضرر کسی است؛ چنان که خداوند متعال میفرماید: "تَبَّت یدا اَبی لَهَبٍ وتَبّ ؛(تبت،1) بریده باد هر دو دست ابولهب (و مرگ بر او باد)."
معادل نفرین در قرآن کریم "لعن" میباشد، و لعن در اصل به معنای طرد و دور ساختن همراه با خشم و غضب است.
قرآن کریم میفرماید: "اِنَّ الَّذینَ کَفَروا وماتوا وهُم کُفّارٌ اُولغکَ عَلَیهِم لَعنَةُ اللّهِ والمَلغکَةِ والنّاسِ جمَعین؛(بقره،161) کسانی که کافر شدند و در حال کفر از دنیا رفتند، لعنت خداوند و فرشتگان و همه مردم بر آنها خواهد بود."(ر. ک:نمونه، آیت الله مکارم شیرازی و دیگران، ج 1، ص 552 ـ 556، دارالکتب الاسلامیة، تهران.)
در روایات اسلامی نیز موضوع نفرین به عنوان یک مسأله جدی تلقی شده است، چنان که یونس بن عمّار میگوید:به امام صادقعرض کردم:همسایهای از قریش دارم که وی در کمین و در صدد اذیت و آزار من است و مرا نزد مردم رافضی خطاب میکند و میگوید:وی اموال را به جعفربن محمد میرساند. حضرت امام صادقفرمود:او را نفرین کن به این صورت که در سجده آخر از دو رکعت اول نماز شب حمد و سپاس خدا را میگویی و سپس بگو:خدایا فلان پسر فلان دربارة من چنین و چنان میکند و مرا در معرض خطر قرار داده است.
خدایا وی را هدف تیر سریع خویش قرار ده که دیگر فرصت آزار مرا نداشته باشد و اجلش را نزدیک کن و همین ساعت همین ساعت به سوی او بشتاب، من به دستور حضرت امام صادقعمل کردم، چون به کوفه بازگشتم از حال آن شخص پرسیدم، گفتند وی بیمار است، لحظاتی بعد صدای شیون از خانة او بر خاست و گفتند که او مرده است."(ر. ک:وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج 7، ص 133 ـ 134، مؤسسه آل البیت:قم.)
حضرت علیمیفرماید:"از نفرین مظلوم بترسید که وی حق خویش را از خدا درخواست میکند و خداوند کسی را از حقش باز نمیدارد
البته لعن یا نفرین بر برادران و خواهران مؤمن و به طور کلی زبان گشودن به نفرین و لعن، امری مذموم است و جز در موارد استثنا از این امر به شدت پرهیز داده شده است. حضرت امام باقر7 میفرماید:"کسی که چیزی را لعنت میکند اگر آن شی مستحق نباشد لعنت به خود گوینده بر میگردد. پس از لعن مؤمن بپرهیزید تا مبادا خود گرفتار شوید."(ر. ک:میزان الحکمة، محمدمحمدی ری شهری، ج 5، ص 616)
توجه به چند نکته :
1- به طور کلی نفرین نمودن نسبت به دوستان و اطرافیان کار پسندیده ای نیست. انبیا و اولیا الهی جز در موارد نادری که مجبور می شدند، قوم خویش را نفرین نمی نمودند. ایشان در اغلب موارد حتی نسبت به کسانی که به ایشان ستم روا می داشتند و از پذیرش هدایت روی بر می تافتند، دعا می نمودند و از خدای متعال برای آنها هدایت و مغفرت می خواستند.
2- نفرین در حقیقت نوعی انتقام گیری از کسی است که ستمی از او به ما رسیده است. در فرهنگ اسلام عفو و بخشش و رحمت بر خشم و غصب و انتقام خصوصا نسبت به مؤمنین و نزدیکان ترجیح داده شده است.در عفو لذتی است که در انتقام نیست، همان گونه که رحمت الهی برغضبش سبقت دارد (سبقت رحمته غضبه).
3- نفرین نوعی دعا است ولی دعا برای دور شدن کسی از خیر و رحمت و سعادت است و اگر شرایط دعا در آن جمع باشد و نفرین به جا و به مورد باشد این دعا نیز با خواست خداوند اجابت می گردد.
4-كسى كه ظلم مىكند چه بسا در همین دنیا كیفر آن را ببیند. اما اولاً؛ همه كسانى كه ظلم كردهاند كیفر آن را در این دنیا نمىبینند و به عللى از جمله به جهت كارهاى خوبشان، كیفر ظلم آنان به تأخیر مىافتد و احیاناً در عوالم پس از مرگ كیفر آن را خواهند دید. ثانیاً؛ دیدن كیفر و جزاى بعضى از گناهان در این دنیا، ممكن نیست. مثلاً كسانى كه افراد زیادى را در جنگها و یا بمبارانهاى اتمى و شیمیایى كشتهاند، چگونه مىتوان آنان را به كیفر واقعى اعمالشان رساند.
توضیح اینکه:خداوند نسبت به بندهاش مهربان است تا آخرین مرحله به انسان فرصت مىدهد هرگز مانند جباران فوراً اقدام به انتقام و مجازات نمىكند بلكه رحمت واسعه الهى همیشه ایجاب مىكند كه نهایت فرصت به انسان گناهكار داده شود : «و اگر مىخواست آنها را به اعمالشان مجازات كند هر چه زودتر عذاب را به آنها مىفرستاد » (سوره كهف آیه 58)
امام على(ع) مىفرماید: «اگر خدا به ستمگر مهلت دهد كیفر او هرگز فراموش نمىشود و او بر سر راهش و در گلوگاه او آنجا كه آب دهان فرو برده مىشود و استخوان گیر مىكند در كمین است.» (میزان الحكمه، جلد 7، ص 3375) . پس مهلت دادن بر ستم ستمگر به معناى نادیده گرفتن ستم او نیست چه بسا ستمگر چنین تصور كند كه خدا او را به خودش وا گذاشته است. مثلاً خداوند به فرعون چهل سال مهلت داد بعد از این مدت او را به عذاب آخرت و دنیا گرفتار كرد. و از طرفى سنت خداى سبحان در دنیا بر این جارى است كه از ظالم به وسیله ظالم دیگر انتقام مىگیرد. بنا براین ظالم كیفر ستم خودش را مىبیند یا در دنیا باز تاب اعمالش را توسط ظالم دیگر و یا سایر عوامل مىبیند و یا در آخرت به كیفر اعمالش مىرسند خلاصه انتقام از ظالم گرفته مىشود چه در دنیا و چه در آخرت و چه در دنیا و آخرت با هم نتیجه این كه خداى سبحان در كمین ستمگر در دنیا و آخرت است و مسئله مهلت دادن هم گاهى براى زیادى گناه است و گاهى براى تو به و جبران گذشته مىباشد.
اما وظیفه ما
وظیفه ما این است که مواظب باشیم و گاه و بیگاه به هر بهانه ای به نفرین لب نگشاییم مخصوصا والدین محترمی که گاه از سر عصبانیت فرزندان دلبندشان را نفرین می کنند ، تصور کنید یکی از این نفرین ها کارساز شود چه خواهد شد؟ گفتیم نفرین بی جا گاه به خود شخص بر می گردد پس باید در این مسأله جوانب احتیاط را کاملا رعایت کرد تا مبادا آثار سوء نفرینمان گریبانگیر خودمان شود.
فرآوری : محمدی
بخش دین تبیان
منابع :
آفتاب
سایت جواب
پرسمان