بفرمایید خنده
تیمور لنگ
پدر از پسرش تاریخ می پرسید: پسرم می تونی بگی تیمور لنگ چه کارهایی کرد؟
پسر مدتی فکر کرد و جواب داد: پدر فکر کنم چندین و چند صفحه به کتاب تاریخ ما اضافه کرد.
مشق نوشتن
پدر به پسرش گفت: پسرجان بگو ببینم، بالاخره معلمت فهمید مشقات رو من نوشتم؟
پسر همان طوری که کله اش را می خاراند جواب داد: نه باباجون. فقط گفت این همه غلط توی مشق:نباید کار یک نفر باشد.
شتر مرغ
پدر از پسرش پرسید: بگو ببینم پسر شترمرغ جزو پرندگان است یا چرندگان؟
پسر بلافاصله جواب داد: هیچ کدام پدر، جزو دوندگان است!
پنبه
معلمی از شاگرد پرسید: از پنبه چه استفاده ای می شود؟
شاگرد گفت: نمی دانم.
معلم گفت: همین کت عیدتان را از چه چیزی درست کرده اید؟
شاگرد گفت: از کت پدربزرگم!
آینده
معلم: آهای فسقلی بگو ببینم تو می تونی آینده فعل دزدیدن را بگویی؟
فسقلی: بله آقا زندون رفتن!
مخالف
معلم:حسن مخالف کلمه ی پیروزی چیه؟
حسن: آقا اجازه! استقلال.
بخش کودک و نوجوان تبیان
منبع:لطیفه های خنده دار، کیهان بچه ها
مطالب مرتبط:
