ثروت قابل توجه امام علی علیه السلام
این که در حالات امیر المؤمنین (علیه السّلام) و سادگی لباس و پوششان در تاریخ آمده است به جهت موقعیّت زمانی آن حضرت بود که میخواستند خودشان را در کنار محرومان جامعه (که اکثریت مردم بودند) قرار دهند. حضرت مال و ثروت فراوانی داشتند.
ولی آن را در راه خدا خرج کرده و به اصحاب نزدیک هم می فرمودند:
هیچ کس نمیتواند مانند من زندگی کند. اَلا وَ اِنَّکُمْ لا تَقْدِروُنَ عَلی ذالِکَ (1)
ـ به امیر المؤمنین (علیه السّلام) خبر رسید که طلحه و زبیر میگویند که شما مال و ثروتی ندارید، این حرف بر حضرت گران آمد و دستور داد در آخر سال از پول غلات صد هزار درهم بیاورند...سپس آن پول ها را نشان طلحه و زبیر داده و فرمودند: این بخشی ازاموال من است که کسی هم بامن شریک نیست و...(2)
ـ همین وضعیت برای امام حسن (علیه السّلام) در مدینه پیش آمد و آن حضرت کسی را فرستاد تا هزار درهم از جایی قرض کرده و به عامل تقسیم صدقات بدهد که بین مستمندان پخش کنند.
دیگر آن تصوّر،بر عکس شد، یعنی گفتند: نمیشود کسی مال نداشته باشد و هزار درهم صدقه بدهد.
پس اظهار عجز و فقر در اسلام پسندیده نیست و شدیداً مورد نکوهش واقع شده است بلکه باید حفظ ظاهر نمود (حتّی اگر فقیر باشد) و اگر نعمت به او رسیده است که قطعاً باید اظهار نماید و پروردگار خود را هم دائماً شکرگزاری کند.
اظهار نعمت های خداوند و شکر گزاری او
ـ قرآن کریم می فرماید:
«وَ أما بِنِعْمَةِ رَبِّکَ فَحَدِّثْ» (سوره الضحی، آیه ی 11) نعمت های پروردگارت را باز گو کن.
باز گو کردن نعمت به معنای برتریجویی و فخر بر دیگران نباید باشد بلکه به معنای یادآوری نعمت هاست که انسان را شاكر و در مقام عبودیت تکامل بخشیده و باعث میشود کم تر،کمبودها و دردها را احساس کند، چرا که خداوند به قدری به ما نعمت داده است که اگر نعمتی هم گرفته شود نمیتوان شکر نعمت های دیگر را به جای آورد.
-انسانی که نعمت های خداوند را متذکّر است در گرفتاری، سختی و بلایا هم دچار یأس و ناامیدی و اضطراب نمی شود و روحی آرام و قلبی مطمئن دارد.
ـ یاد آوری نعمت ها دو گونه است: لسانی و عملی
لسانی، که همان شکرگزاری و سپاس است. عملی،که همان انفاق و بخشش در راه خداوند است، بخششی بدون منّت که حکایت از نعمت های فراوانی داشته باشد که خدای کریم به او ارزانی فرموده است مانند: صرف مال در خیرات جاریه و باقیات الصالحات مانند:ساخت مسجد، مدرسه، نشر کتب سودمند و...
گویند:روزی یکی از زنان زیبای بادیه نشین،درآیینه،چهرهی زیبای خود و چهرهی زشت شوهرش را مینگریست و گفت:
من امید دارم که هر دوی ما اهل بهشت باشیم. شوهرش پرسید به چه جهت میگویی ما اهل بهشتیم؟
زن گفت: تو به خاطر شکرگزاری خداوند که چه هـمسر زیبایی به تو داده است و من هم به خاطر صبر و تحمّل چهرهی زشت تو.(3)
ـ خـدای متـعال نـجات و پـیـروزی و ازدیـاد نعمت هایـش را در شـکرگـزاری و عـذاب را در کـفران نعـمت ها داده و خـطاب بـه بنی اسـرائیل(در ادامهی مواعـظ موسی (علیه السّلام) و یا در یک جـملهی مستقل خطاب به مسلمین (هر دو تفسیر، در تفاسیر قرآن آمده که البته جمع آن هم منافاتی ندارد) میفرماید:«لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزیدَنَکُّمْ وَلَئَنْ کَفَرْتُمْ اِنَّ عَذابی لَشَدیدٌ» (4) ؛اگر شکرگزاری کنید نعمت خود را بر شما می افزایم و اگر کفران کنید شما را مجازاتی شدید خواهم کرد.
ـ البته این را هم باید گفت که پروردگار عالم نیازی به شکر ما ندارد و اگر دستور شکرگزاری داده به جهت این است که ما در مکتب عالی تربیت، بهترین مراتب شکرگزاری را طی نمائیم .
پی نوشت ها :
1- نهج البلاغه، نامه ی 45
2- اصول کافی، ج6 ،ص440
3- پندهای جاویدان،ص504
4- سوره ی مبارکه ی ابراهیم، آیه ی شریفه ی 7
فرآوری : بصیرت
بخش نهج البلاغه تبیان
منبع : مرکز اطلاع رسانی حجت الاسلام حاتم پوری کرمانی / در محضر امیرالمؤمنین جلد5