تبیان، دستیار زندگی
منافق کسی است که فکر و اندیشه اش یک جور می گوید زبانش جور دیگری، درست بروند آن. احساسات و عواطفش در یک جهت است ولی تظاهرات ظاهریش در جهت دیگر. در دل خدا را قبول ندارد اما متظاهر به خداپرستی است..... پیغمبر(ص) نسبت به آینده ی امت اظهار نگرانی می کرد و می گ
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : احمد رزاقی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تأملی بر مسئله نفاق

توسعه، پیشرفت و مسأله نفاق

نفاق

«چگونه است که قرآن این همه روی مسائل منافق تکیه کرده است. خصوصاً که در کتب آسمانی پیشین یا اسمی از منافقین نیست یا اگر هست بسیار کم است. برای این است که هر چه بشر بدوی تر و از تمدن دورتر بوده و در درجات پایین تر زندگی کرده است، از صراحت بیشتری برخوردار بوده است... و هر چه بیشتر پیش رفته و تکامل پیدا کرده است (نمی خواهم بگویم خود این نوعی تکامل است ولی از تبعات تکامل است) قدرتش به تصنع هم – که نفاق نوعی تصنع است – افزایش پیدا کرده است» (پانزده گفتار، ص 123)

«نفاق» در لغت

«اما لغت نفاق کلمه «نَفَق» در قرآن آمده است. اَن تَبتَغیَ نفقاً فی الارضِ اَو سُلَّماً فِی السَّماء (انعام / 35). از اینجا ما می توانیم ریشه ی لغت را پیدا کنیم. لغوّیین می گویند نَفَق یعنی راه. البته راههای مخفی و پنهانی ...

منافق کسی است که فکر و اندیشه اش یک جور می گوید زبانش جور دیگری، درست برضد آن. احساسات و عواطفش در یک جهت است ولی تظاهرات ظاهریش در جهت دیگر. در دل خدا را قبول ندارد اما متظاهر به خداپرستی است

در کتابهای لغت به لغتی بر خورد کردیم و آن لغت «نافقاء» است. در آنجا این جور معنی کرده بود: موش صحرایی سوراخ خودش را که در صحرا می کند یک احتیاطی می کند برای نجات از دشمن. یک در برای سوراخ و آغل خودش باز می گذارد که همان درِ معمولی رفت و آمد است که باید برود و بیاید. ولی بعد در آن و در یک نقطه دور دستی که از این دروازه ی آشکار دور است از زیر زمین به طرف بالا می کند و می کند تا سقف را به کف زمین نزدیک می کند اما آنقدر نمی کند که سوراخ بشود، بلکه یک قشر نازکی باقی می گذارد و نه آنقدر نازک که خود قشر خراب بشود: بلکه در این حد که اگر روزی خطری از در پیدا شد ... او بتواند با سرش محکم بزند و این قشر خراب بشود. این که از این در وارد می شود او از آن در خارج می شود ... در لغت هم وقتی که ما را جمع به «منافق» نگاه می کنیم منافق را چرا منافق می گویند، می بینیم گفته اند برای اینکه دو در برای خودش قرار داده یک در ورودی که از آن در به اسلام وارد می شود، و یک درِ خروجی که باید فرض کنیم در پنهانی است، از یک در وارد و از در دیگر خارج می شود.» (همان، ص 125)

منافق کیست؟

«منافق کسی است که فکر و اندیشه اش یک جور می گوید زبانش جور دیگری، درست برضد آن. احساسات و عواطفش در یک جهت است ولی تظاهرات ظاهریش در جهت دیگر. در دل خدا را قبول ندارد اما متظاهر به خداپرستی است... پیغمبر(ص) نسبت به آینده ی امت اظهار نگرانی می کرد و می گفت من از منافقان نگرانم ... آنکه من از او بر شما نگرانم منافق است که زبانش دانا و متظاهرات و به خیر و اسلام می چرخد، بلکه همه ی تظاهراتش، تظاهرات اسلامی است امّا دلش به سوی دیگر است.»(همان، ص 127)

چنین قدرتی در بشر هست، قدرت تصنع و  اینکه ظاهر خودش را بر خلاف آنچه در باطن دارد بسازد که احیاناً در مواقع دیگر چون گمراه کننده است بد است، که موارد زیادی دارد. این جهت از مختصات انسان است

چنین قدرتی در بشر هست، قدرت تصنع و اینکه ظاهر خودش را بر خلاف نچه در باطن دارد بسازد که احیاناً در مواقع دیگر چون گمراه کننده است بد است، که موارد زیادی دارد. این جهت از مختصات انسان است

نفاق از مختصات انسان

منافق

«یک چیزی که می شود آن را از مختصات انسان شمرد که حیوان دیگری ندارد یا لااقل مثل انسان ندارد و اگر دارد یک درجه ی بسیار ضعیفی است، نفاق است. ... این قدرت برای انسان هست که در دلالت تظاهرات ظاهری نسبت به حالات درونی خودش تصرف کند، یعنی نسبت به یک کسی منتهی درجه خشم داشته باشد ولی برای اینکه او را بفریبد تظاهر به محبت و مهربانی کند و قربان صدقه اش برود.» (همان، ص 128)

گاهی پوشاندن واقعیت لازم است

«البته هر پوشاندن آنچه که در درون است عیب نیست.... مثال ذکر می کنم: ما در فارسی خودمان می گوییم که فلانی صورت خودش را با سیلی سرخ نگه می دارد، بعضی از مردم، آبرودار هستند و آبروداری می کنند، یعنی ندارند ولی نمی خواهند مردم بفهمند که ندارند... او در اینجا وظیفه ای ندارد که رازش را مردم بفهمند که اگر مخفی بکند خیانتی به مردم باشد. قرآن هم چنین صفتی را تمجید می کند». (همان، ص 129)

به هر حال چنین قدرتی در بشر هست، قدرت تصنع و  اینکه ظاهر خودش را بر خلاف آنچه در باطن دارد بسازد که احیاناً در مواقع دیگر چون گمراه کننده است بد است، که موارد زیادی دارد. این جهت از مختصات انسان است.» (همان، ص 130)

نقطه مقابل نفاق چیست؟

«صراحت و صداقت. آنچه که اسلام از یک نفر مسلمان می خواهد صراحت و صداقت است که صریح باشد... راست باشد و دروغ نباشد، چون در هر نفاقی دروغ هم مستتر است. البته دروغ ها را ما اغلب در لفظ می گوییم ولی نفاق گاهی دروغش در لفظ است و گاهی در تظاهر و عمل». (همان، ص 131)

ابزار منافق

«ابزار منافق چیست؟ نمی شود منافق را در دنیا از میان برد، هست، بشر است منافق می شود... پیغمبر(ص) از دو چیز اظهار نگرانی کرده است: از نفاق و منافق، و دیگر از اینکه توده ی امت جاهل و نادان باشند... اگر دو خطر با هم پیدا بشود یعنی از یک طرف منافق ها، بی دین های متظاهر زیرک، متظاهرها و ریاکارها و مدّلسها پیدا بشوند و از طرف دیگر مردم، جاهل و نادان باشند. آنها اینها را ابزار خودشان قرار می دهند.» (همان، ص 135)

اگر ما خیال بکنیم مردمی که در کربلا جمع شدند و امام حسین را کشتند به خدا و پیغمبر و قرآن اعتقاد نداشتند و یک مردم کافرِ بی اعتقادی بودند (توده شان را عرض می کنم نه سرانشان را) اشتباه کرده ایم، گمراه شده ایم و از این حادثه نمی توانیم پند بگیریم

جاهلان و منافقان در حادثه کربلا

کربلا

جاهلان و منافقان همواره همچون دو لبه یک قیچی عمل کرده اند با هم و به کمک هم ریشه اخلاق، عقاید و ارزش ها را تهدید نموده و در حوادث مهم تاریخی به یاری هم شتافته اند. «حادثه کربلا (را نیز) همین دو عامل به وجود آوردند. مردم جاهل و نادان ابزار دست ابن زیادها قرار گرفتند..... اگر ما خیال بکنیم مردمی که در کربلا جمع شدند و امام حسین را کشتند به خدا و پیغمبر و قرآن اعتقاد نداشتند و یک مردم کافرِ بی اعتقادی بودند (توده شان را عرض می کنم نه سرانشان را) اشتباه کرده ایم، گمراه شده ایم و از این حادثه نمی توانیم پند بگیریم.» (همان، ص 135)

روزی امام سجاد(ع) عبیدالله بن عباس بن علی پسر حضرت ابوالفضل العباس را دیدند، نوشته اند: فاستَعبَرَ گریه کرد و اشکش جاری شد. عمویش اباالفضل و صحنه ی عاشورا و قضایای عاشورا را به یادش آمد، اشکش جاری شد. بعد فرمود: چند روز به پیغمبر بسیار سخت گذشت: یکی روز اُحد بود که عمویش حمزه به آن وضع شهید شد دیگر روز موته بود که پسرعمویش جعفر شهید شد. هیچ روزی مثل روز حسین بر پیغمبر سخت نگذشت. بعد امام فرمود: سی هزار نفر در کربلا جمع شدند و کُلُّ یتقربون الی الله بِدَمِه سی هزار نفر به قصد قربت، فرزند پیغمبر را کشتند. این شهادت امام سجاد است. یک عده قلیل منافق توانستند از توده ای مسلمان ولی جاهل و احمق لشگری انبوه علیه فرزند پیغمبر به وجود بیاورند.» (همان، ص 137)

ابزار منافق چیست؟ نمی شود منافق را در دنیا از میان برد، هست، بشر است منافق می شود..... پیغمبر(ص) از دو چیز اظهار نگرانی کرده است: از نفاق و منافق، و دیگر از اینکه توده ی امت جاهل و نادان باشند..... اگر دو خطر با هم پیدا بشود یعنی از یک طرف منافق ها، بی دین های متظاهر زیرک، متظاهرها و ریاکارها و مدّلها پیدا بشوند و از طرف دیگر مردم، جاهل و نادان باشند. آنها اینها را ابزار خودشان قرار می دهند

چه کنیم نفاق و اختلاف در جامعه مسلمین پیدا نشود؟

«ما وظیفه داریم که درباره ی مسلمان ها و برادران مؤمن خودمان تا هر حدی که بر ایمان مقدور است حمل به صحت کنیم مگر آنجایی که شرعاً این راه بسته شده است...

کسی در کتابش یک چیزی نوشته از خودش می پرسند مقصود تو در اینجا چه بوده؟ از خودش باید توضیح خواست. اصلاً دستور اسلام این است. و ما درست بر ضد دستور اسلام رفتار می کنیم... اسلام می گوید: اگر پنجاه بیّنه ی شرعی حرفی را می زنند، از خودش که پرسیدند گفت من چنین چیزی نگفتم، حرف خودش را بپذیرید. وقتی از خودش پرسیدم و گفت نه، حرف خودش را قبول کنیم. حالا که حرف او را قبول کردیم، پس با کسانی که آمدند علیه وی نظر دادند و او را متهم کردند چه رفتاری کنیم؟ ... به آنها می گوییم شما هم اشتباه می کنید. دیگران می گویند پس آنها چه گفتند؟ می گوییم آنها هم اشتباه کرده اند، سوءتفاهم برایشان پیدا شده است. به این ترتیب است که نفاق و اختلاف در جامعه ی مسلمین پیدا نمی شود.»(همان، ص 149)

«اگر ما به این دستور عمل کنیم این همه نفاق و اختلاف در میان ما پیدا نمی شود. تا جایی که ممکن است هم آن طرف را حمل به صحت کرده ایم هم این طرف را. چون دستور اسلام است که ضَع فِعلَ اَخیکَ علی اَحسنِهِ. فعل آن فرد را حمل به احسن و اصلحش کن، فعل این فرد را هم حمل به صلاحش کن. آن را به وجه احسن توجیه کن این را هم به وجه احسن توجیه کن. بله، یک وقت به مرحله ای می رسد که ما نمی توانیم توجیه کنیم. یک کسی خودش اقرار می کند یا به طور صریح و قاطع حرفی را می نویسد که اصلاً قابل توجیه نیست و به ضروریات دین و مذهب است، آنجا باید مبارزه کرد، شدید هم باید مبارزه کرد». (همان، ص 149)

سید حسین زاهدی

گروه دین تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.