تبیان، دستیار زندگی
عبادت برای این است که زود به زود به یاد خدا بیفتد و هر چه که انسان بیشتر به یاد خدا باشد، بیشتر پای بند به اخلاق و عدالت و حقوق می‌شود.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : احمد رزاقی
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

عبادت محور اساسی اخلاق، تربیت و عدالت

دعا و عبادت

«در اسلام، عبادات گذشته از اصالتی که دارند جزء برنامه تربیتی آن هستند. عبادت خودش جزء اهداف خلقت است. و ما خلقت الجن و الانس اِلا لیعبدون. عبادت مرکبی است برای تقرّب به حق و در واقع برای تکامل واقعی بشر... اسلام می‌خواهد افراد را چه از نظر اخلاقی و چه از نظر اجتماعی تربیت بکند، یکی از وسایلی که برای این کار اتخاذ کرده و از قضا این وسیله از هر وسیله‌ی دیگری در اخلاق و روح بشر مؤثرتر و نافذتر است، عبادت می‌باشد. حالا چگونه است، این مطالب را توضیح می‌دهم. محور مسائل اخلاقی، خود را فراموش کردن و از خود گذشتن و از منافع خود صرف نظر کردن است. در اخلاق یک مسئله وجود دارد که اساس همه‌ی مسائل اخلاقی است و آن رهایی از خودی و رها کردن و ترک «منیّت» است. در مسائل اجتماعی آن اصل که مادر همه‌ی اصل‌هاست، عدالت است. عدالت یعنی رعایت حقوق افراد دیگر.» (گفتارهای معنوی، ص 80)

اگر ایمان پیدا شد، اخلاق و عدالت پا بر جا می‌شود. اخلاق و عدالت بدون ایمان مذهبی مثل نشر اسکناس بدون پشتوانه است

ایمان، پشتوانه تربیت و عدالت

«آن چیزی که پشتوانه اخلاق و عدالت است و اگر در انسان وجود پیدا کند انسان به سهولت راه اخلاق و عدالت را در پیش می‌گیرد و سود [و منافع شخصی] را کنار می‌زند تنها ایمان است. چه ایمانی؟ ایمان به خود عدالت و ایمان به خودعدالت و ایمان به خود اخلاق. چه وقت انسان به عدالت به عنوان یک امر مقدس و به اخلاق به عنوان یک امر مقدس ایمان پیدا می‌کند؟ آن وقت که به اصل و اساس تقدس یعنی خدا ایمان داشته باشد. لهذا بشر عملاً به آن اندازه به عدالت پای بند است که به خدا معتقد است، آن اندازه عملاً به اخلاق پای بند است که به خدا ایمان دارد..... اگر ایمان پیدا شد، اخلاق و عدالت پا بر جا می‌شود. اخلاق و عدالت بدون ایمان مذهبی مثل نشر اسکناس بدون پشتوانه است.» (همان، ص 81) یعنی چاشنی (عبادت) اخلاق و عدالت است. به طور مثال در کجای دنیا و در چه مکتبی سراغ دارید که مجرم با پای خودش برای مجازات بیاید؟ ... در زمان پیامبر اکرم و در زمان امیرالمؤمنین چه بسیار اتفاق افتاده است که کسی خودش آمده حضور پیامبر یا امام گفته است... من فلان جرم را مرتکب شده‌ام مرا مجازات کن، من آلوده هستم مرا پاک کن. «شخصی آمد خدمت رسول اکرم(ص) و گفت: یا رسول الله! من زنا کرده‌ام مرا مجازات کن. چون در این جور مسائل آن شخص چهار بار باید اقرار بکند و یک بار کافی نیست. پیغمبر می‌فرماید: لَعَلَّکَ قَبَّلتَ شاید تو آن زن را بوسیدی و می‌گویی زنا کردم (حرف به دهانش می‌گذارد). اگر می‌گفت بله بوسیدم حالا می‌خواستم بگویم بوسیدن هم مثل زناست، قضیه تمام شده بود. گفت نه یا رسول الله! زنا کردم .لَعَّلکَ غَمَّزتَ شاید تو طرف را نیشگون گرفتی (شاید بگوید بله. بیشتر از این نبود) گفت نه یا رسول الله! من آلوده شده‌ام، من نجس شده‌ام، من آمده‌ام تا حد بر من جاری کنی و در همین دنیا مرا مجازات کنی که من نمی‌خواهم برای دنیای دیگر بماند.» (همان، ص 83)

باید با آرامش، با طمأنینه نماز بخوانی یعنی وقتی می‌ایستی می‌خواهی بگویی (الله اکبر) تا بدنت قرار نگرفته است نباید بگویی (الله اکبر)، اگر در حال حرکت بگویی (الله اکبر) باطل است. باید آرام بگیری بعد بگویی (الله اکبر) بعد اگر خواستی خودت را تکان بدهی تکان بده اما حرفی نزن. ذکری نگو... استقرار که پیدا کردی بگو بسم الله الرحمن الرحیم، الحمدلله رب العالمین.... هم روحت طمأنینه داشته باشد و هم جسمت

اثر عبادات در زندگی انسان

«عبادت برای این است که زود به زود به یاد خدا بیفتد و هر چه که انسان بیشتر به یاد خدا باشد، بیشتر پای بند به اخلاق و عدالت و حقوق می‌شود.» (همان، ص 88)

«مثلاً نماز، جنبه اخروی خالصش همین است که انسان به یاد خدا باشد، خوف خدا را داشته باشد. برای حضور قلب و توجه به خدا که این همه آداب ضرورت ندارد، برو وضو بگیر، شستشو بکن، خودت را پاکیزه کن. مگر برای نزد خدا رفتن شستشو کردن هم تأثیر دارد؟ از نظر پیش خدا رفتن تأثیر ندارد که صورت انسان شسته باشد یا نه، ولی خداوند می‌فرماید: وقتی می‌خواهی به نماز بایستی اول وضو بگیر، صورتت را بشوی، دست‌هایت را بشوی بعد مشغول نماز شو.

می‌بینیم نظافت را با عبادت توأم کرده است... در ضمن اینکه می‌گوید باید خدا را پرستش کنی، می‌گوید حقوق را باید محترم بشماری. یعنی اسلام می‌گوید من پرستش را که در آن حقوق اجتماعی محترم نباشد اساساً قبول ندارم. آن وقت یک نمازگزار وقتی می‌خواهد نماز بخواند، اول فکر می‌کند این خانه‌ای را که من در آن هستم آیا به زور از مردم گرفته‌اند یا نه؟ اگر به زور گرفته‌ام نمازم باطل است. پس اگر می‌خواهد نماز بخواند مجبور است که خانه‌اش را طوری تربیت بدهد که برایش حلال باشد. ... فرش زیر پایش هم همین‌طور، لباسی که به تن دارد همین‌طور، و حتی اگر حقوقی از فقرا به او تعلق گرفته است، خمس یا زکات آن را بدهد و اگر ندهد باز نمازش باطل است.» (همان، ص89)

عبادت

«می‌گوید شما که دارید عبادت انجام می‌دهید، در عین حال باید یک تعلیم و تربیت اجتماعی هم بگیرید. همه‌تان رو به یک نقطه بایستید. اگر این جور نباشد یکی از این طرف بایستد یکی از آن طرف این مظهر تفرق و تشتت است». (همان، ص 90)

«باز می‌گوید عبادت که می‌خواهی بکنی، یک وقت مشخص و معینی دارد و دقیقه‌اش هم حساب می‌شود. وقت نماز صبح از اول طلوع صبح تا اول طلوع آفتاب است و اگر عمداً یک دقیقه قبل از طلوع صبح یا بعد از طلوع آفتاب شروع کنی، نمازت باطل است، درست نیست... انضباط وقت را باید بشناسی .... آیا از نظر خدا فرق می‌کند که این وقت یا آن وقت باشد؟ نه، از نظر تو فرق می‌کند، تو باید با این نماز تربیت شوی ..... [ممکن است کسی بگوید] من نماز می‌خوانم ولی در حال نماز می‌خواهم بگریم. مصیبتی دارم ناراحتی‌ای دارم می‌خواهم یک گریه‌ای هم وسط نماز بکنم. یا به یاد قضیه‌ای می‌افتم، یک چیزی می‌بینم می‌خندم، چیزی نیست! خیر نماز مظهر ضبط احساسات است». (همان، ص 92)

«این‌ها یک سلسله مسائل اجتماعی است ولی عبادت است، چون عبادت در اسلام جزء برنامه تربیتی است، عبادت بدون رعایت این اصول پذیرفته نیست» (همان، ص 92)

«باید با آرامش، با طمأنینه نماز بخوانی یعنی وقتی می‌ایستی می‌خواهی بگویی (الله اکبر) تا بدنت قرار نگرفته است نباید بگویی (الله اکبر)، اگر در حال حرکت بگویی (الله اکبر) باطل است. باید آرام بگیری بعد بگویی (الله اکبر) بعد اگر خواستی خودت را تکان بدهی تکان بده اما حرفی نزن. ذکری نگو... استقرار که پیدا کردی بگو بسم الله الرحمن الرحیم، الحمدلله رب العالمین.... هم روحت طمأنینه داشته باشد و هم جسمت». (همان، ص 93)

«می آییم سراغ سایر قسمت‌های نماز، نماز توجه به خداست. توجه به غیر خدا شرک است ولی در عین حال به ما می‌گویند در نماز بگو السلام علینا و علی عبادالله الصالحین. سلام بر ما، سلامت بر ما و بر جمیع بندگان شایسته خدا. اعلام صلح و صفا با همه‌ی بندگان صالح خدا می‌کنی. به قول امروزی‌ها اعلام همزیستی مسالمت آمیز با همه افراد شایسته می‌کنی. در حال نماز می‌گویی من با هیچ بنده‌ی شایسته‌ای سر جنگ ندارم، چون اگر با بنده شایسته‌ای سر جنگ داشته باشم خود ناشایسته‌ام. ... نماز ضمن اینکه مرکب تقرّب پروردگار است، مکتب تربیت هم هست. به اینکه از نظر مسائل معنوی هر چه انسان خودش و دیگران را فراموش بکند بهتر است، امّا از نظر اجتماعی فراموش نکردن دیگران لازم و ضروری است.» (همان، ص 93)

سجده این است که انسان آن عزیزترین عضوش را (عزیزترین عضو انسان سر است؛ آنجا که مغز انسان قرار گرفته است و در سر هم عزیزترین نقطه پیشانی است) به علامت عبودیت روی پست‌ترین چیز یعنی خاک می‌گذارد، چنین بر خاک می ساید، این طور در مقابل پروردگار اظهار کوچکی می‌کند

«مثلاً شما کلمه «الله اکبر» را در نظر بگیرید. ... گوینده الله اکبر، آن کسی که الله اکبر را به خودش تلقین کرده است هرگز عظمت هیچکس و هیچ چیز او را مرعوب نمی‌کند. چرا؟ [چون] الله اکبر [یعنی] بزرگ‌تر از هر چیز و بلکه بزرگ‌تر از هر توصیف، ذات اقدس الهی است. یعنی من خدا را به عظمت می‌شناسم. دیگر وقتی من خدا را به عظمت می‌شناسم، همه چیز در مقابل من حقیر است، این کلمه «الله اکبر» به انسان شخصیت می‌دهد، روح انسان را بزرگ می‌کند.» (همان، ص 95)

«شخصی از حضرت علی(ع) سؤال کرد: چرا ما دو بار سجده می‌کنیم؟ خوب همین طور که یک بار رکوع  می‌کنیم یک بار هم سجده بکنیم. البته می‌دانید که سجده یک خضوع بالاتر و خشوع بیشتری از رکوع است. چون سجده این است که انسان آن عزیزترین عضوش را (عزیزترین عضو انسان سر است؛ آنجا که مغز انسان قرار گرفته است و در سر هم عزیزترین نقطه پیشانی است)  به علامت عبودیت روی پست‌ترین چیز یعنی خاک می‌گذارد، چنین بر خاک می ساید، این طور در مقابل پروردگار اظهار کوچکی می‌کند. امیرالمؤمنین این آیه را خواند: مِنْهَا خَلَقْنَاکُمْ وَفِیهَا نُعِیدُکُمْ وَمِنْهَا نُخْرِجُکُمْ تَارَةً أُخْرَی. (طه / 55) اول که سر بر سجده می‌گذاری و بر می‌داری یعنی منها خلقناکم همه‌ی ما از خاک آفریده شده‌ایم، تمام این پیکر ما ریشه‌اش خاک است، هر چه هستیم از خاک به وجود آمده‌ایم. دو مرتبه سرت را به خاک بگذار، یادت بیاید که می‌میری و باز به خاک بر می‌گردی. دوباره سرت را از خاک بردار و یادت بیفتد که یک بار دیگر از همین خاک محشور و مبعوث خواهی شد.» (همان، ص 98)

روش آموزش نماز به کودکان

بچه‌ها را از کوچکی باید به نماز تمرین داد. دستور رسیده است که به بچه از هفت سالگی نماز تمرینی یاد بدهید، البته بچه هفت ساله نمی‌تواند نماز صحیح بخواند ولی صورت نماز را می‌تواند بخواند... ولی این توجه را داشته باید که یاد دادن و وادار کردن با زور نتیجه‌ای ندارد، کوشش کنید که بچه‌تان از اول به نماز خواندن رغبت داشته باشد و به این کار تشویق بشود. به هر شکلی که می‌توانید موجبات تشویق بچه‌تان را فراهم کنید که با ذوق و شوق نماز بخواند. زیاد به بارک الله بگویید، جایزه بدهید، اظهار محبت کنید که بفهمد وقتی نماز می‌خواند، بر محبت شما نسبت به او افزوده می‌شود. دیگر اینکه بچه را باید در محیط مشوق نماز خواندن برد. تجربه ثابت شده است که اگر بچه به مسجد نرود، اگر در جمع نباشد و نماز خواندن جمع را نبیند، به اینکار تشویق نمی‌شود، چون اصلاً حضور در جمع مشوق انسان است. .... ما باید با بچه‌های خودمان برنامه مسجد رفتن داشته باشیم تا آن‌ها با مساجد و معابد آشنا بشوند.» (همان، ص 100)

سید صالح زاهدی

گروه دین تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.