تضمینی برای پاداش انفاق
آنچه در راه خدا انفاق گردد در حقیقت یك تجارت پر سود است، چرا كه خداوند عوض آن را بر عهده گرفته، و مىدانیم هنگامى كه شخص كریمى عوض چیزى را بر عهده مىگیرد رعایت برابرى و مساوات نمىكند بلكه چند برابر و گاه صد چندان مىكند. البته این وعده الهى منحصر به آخرت و سراى دیگر نیست، آن كه در جاى خود مسلم است، در دنیا نیز با انواع بركات جاى انفاقها را به نحو احسن پر مىكند. اگر انسان مالش را در راه خدا انفاق نكند و برایش باقى بماند از آن منتفع نمىشود و اگر انفاق كند كارى در راه خدا كرده است، پس با وجود این چرا از انفاق مىپرهیزد؟ قُلْ إِنَّ رَبِّی یَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ یَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ یَقْدِرُ لَهُ وَ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَیْءٍ فَهُوَ یُخْلِفُهُ وَ هُوَ خَیْرُ الرَّازِقِینَ (سبا 39) بگو: بدون شك، پروردگارم براى هر كس از بندگانش كه بخواهد روزى را گشایش مىدهد، و یا براى او تنگ (و محدود) مىگرداند و هر چه را (در راه او) انفاق كردید پس او (عوضش را) جایگزین مىكند و او بهترین روزىدهندگان است. شخصى از امام صادق (علیه السلام) پرسید: اگر خداوند جاى آنچه را انفاق شده پر مىكند، پس چرا من هر چه انفاق مىكنم جایگزینش نمىرسد؟! حضرت فرمود: اگر مال حلال باشد و براى مصرف حلال انفاق شود حتماً جبران مىشود. (تفسیر نور الثقلین و كافى، ج 2، ص 486) علاوه بر این ممكن است جبران آن در آخرت باشد یا از طریق دفع بلا یا رسیدن عوض آن به نسل بعدى در همین دنیا و یا از طریق غیر مال جبران شود. جمله" فَهُوَ یُخْلِفُهُ" : (او جایش را پر مىكند) تعبیر جالبى است كه نشان مىدهد آنچه در راه خدا انفاق گردد در حقیقت یك تجارت پر سود است، چرا كه خداوند عوض آن را بر عهده گرفته، و مىدانیم هنگامى كه شخص كریمى عوض چیزى را بر عهده مىگیرد رعایت برابرى و مساوات نمىكند بلكه چند برابر و گاه صد چندان مىكند. البته این وعده الهى منحصر به آخرت و سراى دیگر نیست، آن كه در جاى خود مسلم است، در دنیا نیز با انواع بركات جاى انفاقها را به نحو احسن پر مىكند. اگر انسان مالش را در راه خدا انفاق نكند و برایش باقى بماند از آن منتفع نمىشود و اگر انفاق كند كارى در راه خدا كرده است، پس با وجود این چرا از انفاق مىپرهیزد؟ امام باقر (ع) به حسین بن ایمن فرمود: «اى حسین انفاق كن و به عوضى كه خدا مىدهد یقین نماى كه هیچ مرد و زنى نیست كه از انفاق مال در راهى كه خدا را خشنود مىكند سرباز مىزند مگر آن كه چند برابر آن را در راهى كه خدا را به خشم مىآورد هزینه خواهد كرد». (نور الثقلین، ج 4، ص 340) كسى كه بداند هر چه دارد خدا به او داده است، هرگز كفران نعمت او نمىكند و با امر رسالت او محاربه نمىكند و بر بندگان صالح او نمىتازد و از انفاق در راه او بیمى به دل راه نمىدهد. و مىداند كه: «وَ ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَیْءٍ فَهُوَ یُخْلِفُهُ- اگر چیزى انفاق كنید عوضش را خواهد داد.» كلمه «یَقْدِرُ» از «قدر» هم به معناى اندازهگیرى است و هم به معناى سختگیرى. (مفردات راغب ) ولى در اینجا به قرینه كلمه «یَبْسُطُ» به معناى سختگیرى است. در آیه 36 نیز مسألهى گشایش و تنگى رزق مطرح شد لیكن مخاطب آن كفّار و مخاطب این آیه مؤمنین هستند. تاجرى كه مىبیند سرمایهاش در معرض تلف شدن است، حاضر است جنس خود را ارزان یا نسیه بفروشد و اگر مشترى خوبى برایش پیدا شد و نفروخت، كم عقل است. عمر ما هم سرمایهاى است كه در معرض تلف شدن است و خداوند آن را به بهاى گران مىخرد، معامله نكردن با خدا كم عقلى است. رسول خدا (صلى اللَّه علیه و آله) فرمودند: هر شب منادى ندا مىدهد: «هب للمنفق خلفا و هب للمسك تلفا» (خدایا!) به انفاق كننده عوض و پاداش بده و ثروت خسیس و بخیل را تلف كن. (تفسیر مجمع البیان) خداوند بهترین رازق است. «خَیْرُ الرَّازِقِینَ» چون: الف: همه چیز به دست اوست و مىتواند ببخشد. ب: بخل ندارد. ج: به همه مىبخشد. د: بخشش او، بى منّت و بى توقّع است. ه: دائمى است. و: نیازها را مىداند. ز: چیزهایى مىبخشد كه دیگران توان بخشیدن آن را ندارند. بطوركلی جمله" هُوَ خَیْرُ الرَّازِقِینَ" (او بهترین روزى دهندگان است) معناى گستردهاى دارد و از ابعاد مختلف قابل دقت است. او از همه روزى دهندگان بهتر است به خاطر اینكه مىداند چه چیز ببخشد و چه اندازه روزى دهد كه مایه فساد و تباهى نگردد، چرا كه به همه چیز عالم است. او هر چه بخواهد مىتواند اعطاء كند چرا كه به هر چیز قادر است. او در برابر آنچه مىبخشد پاداش و جزائى نمىخواهد چرا كه غنى بالذات است. او حتى بدون درخواست مىدهد چرا كه از همه چیز با خبر است و حكیم است. بلكه در حقیقت هیچكس جز او" روزى دهنده" نیست، چرا كه هر كس هر چه دارد از اوست و هر كس چیزى به دیگرى مىدهد" واسطه انتقال روزى" است، نه روزى دهنده. این نكته نیز قابل دقت است كه او در برابر اموال" فانى" نعمتهاى" باقى" مىدهد، و در مقابل" قلیل"" كثیر" مىبخشد. 1 ـ تفاوت رزق بدست او و سبب تربیت و تكامل انسان است. (مقتضاى ربوبیّت خداوند قبض و بسط رزقها است.) «رَبِّی یَبْسُطُ ... وَ یَقْدِرُ» 2 ـ انفاق مهم است نه مقدار آن.«ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَیْءٍ» 3ـ انفاق، تنها با مال نیست بلكه از هر نعمتى كه خدا به انسان داده مىتوان انفاق كرد. «ما أَنْفَقْتُمْ مِنْ شَیْءٍ» 4ـ یقین به پرداخت عوض، عامل سخاوت است. «ما أَنْفَقْتُمْ ... فَهُوَ یُخْلِفُهُ» 5ـ یكى از دلایل اختلاف رزق، امتحان افراد است. «یَبْسُطُ ...، یَقْدِرُ، ... ما أَنْفَقْتُمْ» 6ـ انفاقها جبران مىشود. «فَهُوَ یُخْلِفُهُ» و خداوند ضامن جبران است. «فَهُوَ یُخْلِفُهُ» 7ـ انفاقها به بهترین صورت جبران مىشود. «خَیْرُ الرَّازِقِینَ»آمنه اسفندیاری بخش قرآن تبیان منابع: 1- تفسیر نور، ج 9 2- تفسیر نمونه، ج18 3- تفسیر هدایت، ج 10 4- تفسیر نور الثقلین و كافى، ج 2 5- مفردات راغب 6- تفسیر مجمع البیانجزاى انفاق از پى خواهد آمد!!
نكتهها:
پیامها: