تبیان، دستیار زندگی
نوابغ افرادی هستند که نیروی فکر و تعقل و حسابگری قوی دارند، یعنی از راه حواس خود با اشیاء تماس می گیرند و با نیروی حسابگر عقل خود بر روی فرآورده های ذهنی خود کار می کنند و به نتیجه می رسند و احیانا خطا می کنند.[ص16] اما پیامبران علاوه بر نیروی تعقل، «به ن
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تفاوت پیامبر با نابغه ها

نبوت به عنوان یکی از اصول اعتقادی تمامی مسلمانان با هر مذهب و گرایشی است. علمای اسلامی نشانه مسلمانی را  اعتقاد به توحید و پیامبری پیامبر اسلام می دانند. به همین خاطر لازم و ضروری است حول محور نبوت بحث و گفتگو شود. استاد بزرگوار مطهری رحمه الله در سلسله مباحث جهان بینی اسلامی به این مهم می پردازد. یکی از مهمترین مباحثی که ایشان مطرح می کنند شاخص های پیامبران الهی است.


هدایت عامه

وحی و نبوت

اعتقاد به وحی نبوت از نوعی بینش درباره جهان و انسان ناشی می شود، یعنی اصل هدایت عامه در سراسر هستی. اصل هدایت عامه لازمه جهان بینی توحیدی اسلامی است؛ از این رو اصل نبوت لازمه این جهان بینی است... خداوند به هر نوعی از انواع موجودات در حدی که برای آن موجود ممکن و شایسته است تفضّل و عنایت دارد و موجودات را در مسیر کمالشان هدایت می کند. این هدایت شامل همه موجودات است...از این روست که قرآن واژه وحی را همچنان که در مورد هدایت انسان بکار برده هدایت جمادات و نباتات و حیوانات بکار برده است.[1]

شکل استعمال کلمه وحی در قرآن نشان می دهد که «قرآن آن را منحصر به انسان نمی داند، در همه اشیاء و لااقل در موجودات زنده ساری و جاری است.» استادمطهری هرچند اصل وجود این هدایت الهی را عمومیت می دهند اما در ادامه می گویند: «عالی ترین درجه وحی همان است که به سلسله پیامبران می شود.»

[همان،ص10]

نوابغ افرادی هستند که نیروی فکر و تعقل و حسابگری قوی دارند، یعنی از راه حواس خود با اشیاء تماس می گیرند و با نیروی حسابگر عقل خود بر روی فرآورده های ذهنی خود کار می کنند و به نتیجه می رسند و احیانا خطا می کنند

اختصاصات پیامبران

1.اعجاز: هر پیامبری که از جانب خدا مبعوث می شود از قدرت و نیرویی خارق العاده برخورداراست...که نشان دهنده بهره مندی او از آن نیروی خارق العاده الهی است و گواه راستین بودن دعوت او و آسمانی بودن سخن اوست. قرآن کریم این آثار خارق العاده را آیت یعنی نشانه و علامت نبوت می خواند.[ص13] قرآن کریم نقل می کند  که مردم هر زمان از پیامبران زمان خویش تقاضای آیت و معجزه می کردند و آن پیامبران به این تقاضا که تقاضایی معقول و منطقی بود- زیرا از طرف مردمی جویای حقیقت صورت می گرفت و بدون آن برای آن مردم راهی به شناخت پیامبری آن پیامبر نبود- جواب مثبت می دادند.[ص14]

2.عصمت: عصمت یعنی مصونیت از گناه و از اشتباه؛ یعنی پیامبران نه تحت تأثیر هوای نفسانی قرار می گیرد و مرتکب گناه شوند و نه در کار خود دچار خطا و اشتباه می شوند. برکناری آنها از گناه و از اشتباه حد اعلای قابلیت اعتماد را به آنها می دهد.[همان] ایشان عصمت داشتن پیامبران را معلول نوع بینش و درجه یقین و ایمانآنها می دانند نه اینکه مجبور به آن باشند و یا خداوند مانع گناه کردنشان شود. و یا مانند فرشتگان امکان گناه نداشته باشند.

تفاوت پیامبران و نوابغ

پیامبران

نوابغ افرادی هستند که نیروی فکر و تعقل و حسابگری قوی دارند، یعنی از راه حواس خود با اشیاء تماس می گیرند و با نیروی حسابگر عقل خود بر روی فرآورده های ذهنی خود کار می کنند و به نتیجه می رسند و احیانا خطا می کنند.[ص16] اما پیامبران علاوه بر نیروی تعقل، «به نیروی دیگری به نام وحی مجهزند و نوابغ از این نیرو بی بهره» استاد از این تفاوت نتیجه می گیرند که قیاس کردن نوابغ با پیامبران الهی صحیح نیست.

3.رهبری: پیامبر پیام خدا را به خلق خدا ابلاغ می کند و نیروهای آنها را بیدار می نماید و سامان می بخشد و آنها را به سوی خداوند و آنچه رضای خداوند است یعنی صلح و صفا و اصلاح طلبی و بی آزاری و آزادی از غیر خدا و راستی و درستی و محبت و عدالت و سایر اخلاق حسنه دعوت می کند. [ص17] بنابراین رهبری خلق و سامان بخشیدن و به حرکت آوردن نیروهای انسانی در جهت رضای خدا و صلاح بشریت لازم لاینفک پیامبری است.[ص18]

4.خلوص نیت: پیامبران نهایت خلوص را دارند؛ یعنی هیچ منظوری و هیچ هدفی جز هدایت بشر که خواسته خداوند است ندارند؛ از مردم «اجر» برای انجام رسالت خود نمی خواهند... لهذا خلوص و بی نظری، یکی از مشخصات پیامبری است و به همین جهت پیام پیامبران همواره با یک قاطعیت بی نظیر همراه است.[ص19]

5.سازندگی : پیامبران که به نیروها تحرک می دهند و سامان می بخشد، صرفا در جهت ساختن فرد و ساختن جامعه انسانی است... محال است که در جهت فاسد کردن فرد و یا تباهی جامعه انسانی صورت گیرد.[ص20]

پیامبران با همه جنبه های خارق العاده ای که دارند از جنس بشرند؛ یعنی همه لوازم بشریت را دارند: مانند دیگران می خورند، می خوابند، راه می روند، تولید مثل می کنند و بالاخره می میرند؛ همه نیازهایی که لازمه بشریت است در آنها هست. پیامبران مانند دیگران مکلف و موظفند و تکالیفی که به وسیله آنها به مردم دیگر ابلاغ می شود شامل خود آنها و هست

6.درگیری و مبارزه: در افتادن با شرک خرافه ها جهالتها ساخته های خیالبافانه ظلمها و ستمها و ستمگریها یکی دیگر از علائم و نشانه های صداقت پیامبری یک مدعی پیامبری است.

توحید،عقل،عدل از اصول دعوت همه پیامبران است و تنها دعوت افرادی که در این مسیر دعوت می کنند قابل مطالعه و مطالبه دلیل و معجزه است.[ص21]

استاد شهید بعد از ذکر این مشخصه ها نتیجه می گیرد که اگر مدعی پیامبری معجزات فراوانی هم بیاورد اما دعوت او شاخص های فوق را نداشته باشد ادعای او بی اساس است.

بشری بودن پیامبران

پیامبران با همه جنبه های خارق العاده ای که دارند از جنس بشرند؛ یعنی همه لوازم بشریت را دارند: مانند دیگران می خورند، می خوابند، راه می روند، تولید مثل می کنند و بالاخره می میرند؛ همه نیازهایی که لازمه بشریت است در آنها هست. پیامبران مانند دیگران مکلف و موظفند و تکالیفی که به وسیله آنها به مردم دیگر ابلاغ می شود شامل خود آنها و هست.[ص22] تفاوت پیامبران با دیگر مردمان صرفا در مسئله وحی و مقدمات و لوازم وحی است.

پیامبران صاحب شریعت

پیامبران بطور کلی دو دسته اند: یک دسته اقلیت اند که مستقلا به خود آنها یک سلسه قوانین و دستورات وحی شده است و مأموریت یافته اند آن قوانین را به مردم ابلاغ و مردم را براساس آن قوانین و دستورات هدایت نمایند. این پیامبران در اصطلاح قرآن به نام اولی العزم خوانده می شوند... دسته دوم پیامبرانی هستند که از خود شریعت و قوانینی نداشته اند بلکه مأمور تبلیغ و ترویج شریعت و قوانینی بوده اند که در آن زمان وجود داشته است. اکثریت پیامبران از این گروه می باشند.[ص23]

1. مقدمه ای برجهان بینی اسلامی،ج3، وحی ونبوت،ص9،انتشارات صدرا، مهر1387

سید روح الله علوی

گروه دین تبیان

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.