تبیان، دستیار زندگی
اصولی باید رعایت شود و شرایطی حاصل گردد تا بتوان به یک خانواده ،نشان استاندارد خانواده سالم و متعادل را داد .برای مهندسی چنین خانواده ای که موجب آسایش ،آرامش ،امنتی و افتخار اهل خود شده و سلامت آن...
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مهندسی یک خانواده متعادل


اصولی باید رعایت شود و شرایطی حاصل گردد تا بتوان به یک خانواده ،نشان استاندارد خانواده سالم و متعادل را داد .برای مهندسی چنین خانواده ای که موجب آسایش ،آرامش ،امنتی و افتخار اهل خود شده و سلامت آن موجب سلامت عقل و روح افراد گردد،لازم است برای هر کدام از نقشهای افراد خانواده ویژگیهایی را تعریف و برنامه ها و مسئولیتهایی را نقشه ریزی نمود.

خانواده
ویژگیهای پدر خانواده متعادل

در یک خانواده متعادل ،پدر،مدیر ،مقتدر و مطاع است و مسئولیت و زحمتش از بقیه اعضای خانواده بیشتر و سنگین تر است .هم ویژگیهای مردانه اش و هم مهر و عطوفت پدرانه اش را در مدیریت خود بکار می گیرد.در یک خانواده متعادل، اغماض و مسامحه بیش از حد مادر با قاطعیت ،اقتدار و انضباط بخشی پدر ،تعادل خوبی در امر تربیت به وجود می آورد .

نه پدر باید نسبت به عاطفه بی قید و شرط مادر اعتراضی داشته باشد و نه مادر حق دارد پدر را از برخوردهای مقتدرانه و قاطعانه برحذر دارد .خداوند متعادل این تضاد و تقابل را مکمل هم در امر تربیت قرار داده است .

در یک خانواده متعادل پدر عملا  سرپرست خانواده است. اگر چه مادر مدیر داخلی خانواده و رایش نافذ است ، و اگر چه ملاحظه نظر جوانان هم در تصمیم گیری های خانوده ضروری است، اما معلوم است که پدر در راس مدیریت نهایی قرار دارد و تا او راضی و قانع نشود تصمیمی به مرحله اجرا در نخواهد آمد.ما معتقد نیستیم که همه چیز باید به میل پدر پیش برود اما معتقدیم همه در مقابل یک مقام مسئول ،باید پاسخگو باشند و باید نهایتا رضایت او را جلب کنند .بنابراین خودسری و خود کامگی ها قابل کنترل خواهد بود.

ویژگیهای مادر خانواده متعادل

مادر خانواده متعادل ،مهربان و انعطاف پذیر است .او آرامش خانواده را فدای مسائل حاشیه ای چون نظافت ،زیبایی و ...نمی کند.در یک خانواده متعادل ،مادر، مسئول روابط عمومی است .او ارتباطهای اعضای خانواده را تحکیم می بخشد و از احساسات درونی و کیفیت دنیای عاطفی خانواده باخبر است . بنابراین در چنین خانواده هایی مادر محور مرکزی خانواده است و همه از طریق پیوند با این مرکزیت ،یک پیوند عمیق و عاطفی دیگری نیز علاوه بر پیوندهای قبلی خود باهم دارند. در خانواده هایی که همه به نبود و عدم حضور طولانی مدت مادر عادت دارند ،تعادل ایده آل وجود ندارد .

رفتار پدر در مقابل مادر نیز باید از الگویی تعریف شده و مشخص تبعیت کند .پدر می بایست محبت خود را نسبت به مادر نزد دیگر اعضای خانواده به اثبات برساند.این کار موقعیت مادر را نزد فرزندان بهتر و عالی تر می گرداند ضمن آنکه موجب بهداشت روانی خانواده نیز می گردد

در خانواده متعادل علاوه بر اینکه رابطه پدر و فرزندان رابطه دوستانه ای است ،اما مادر هم بین پدر و فرزندان نقش ایفا می کند. مادر، معاون پدر نزد فرزندان خواهد بود. اگر مخالفت و سخت گیری پدر ،خاطر عضوی را مکدر نمود، وساطت و رفاقت مادر می تواند موجب حل مشکل گردد بدون آنکه فرزند نسبت به پدر گستاخ یا جسور شود در این صورت هم فرزند به خواسته خود عمل می کند اما توقعات او برای خواستهای بعدی اش محدود تر و معقول تر خواهد بود.

اما در خانواده نا متعادل مادر به جای واسطه ،در روابط بین پدر و فرزندان مانند یک سد عمل می کند. دراین خانواده ها مادر ،اسرار و مشکلات فرزندان را از پدر مخفی می کند تا مورد بازخواست او قرار نگیرند و یا بتوانند به میل خود رفتار کنند.قاطعیت و سختگیری پدر،موجب تعادل خواستهای فرزندان و مهار امیال تند و غیر منطقی شان می گردد .مادر متعادل با دوستی افراطی ،فرزندان را از نظارت پدر دور نگه نمی دارد.

تعامل پدر و مادر در خانواده متعادل

رفتار پدر در مقابل مادر نیز باید از الگویی تعریف شده و مشخص تبعیت کند .پدر می بایست محبت خود را نسبت به مادر نزد دیگر اعضای خانواده به اثبات برساند.این کار موقعیت مادر را نزد فرزندان بهتر و عالی تر می گرداند ضمن آنکه موجب بهداشت روانی خانواده نیز می گردد. هر گونه بدرفتاری پدر با مادر، از نظر فرزندان نابخشودنی و موجب شکاف عاطفی بین پدر و فرزندان می شود یا ممکن است باعث تبانی فرزندان با مادر برعلیه پدر گردد که این خود یکی از نشانه های خانواده بیمار و آسیب دیده است .پدر نباید فرزندان را نگران برخوردهای خود با مادر نماید.

پدری که از نظر مادر ضعیف و بی اهمیت تلقی شود عملا خنثی و بی فایده خواهد بود .چنین خانواده ای تک قطبی است و تعادل ندارد .در خانواده متعادل هر دوقطب پدری و مادری فعال هستند و هر کدام فعالیت های مربوط به جنس خود را بهتر و بیشتر ارائه می دهند

اما علاوه بر عاطفه، باید روی مادر نفوذ روانی هم داشته باشداگر فرزندان درک کنند که پدرشان در نگاه مادر، از مقبولیت و مطلوبیت خوبی برخوردار است بهتر از او حرف شنوی خواهند داشت. پدری که از نظر مادر ضعیف و بی اهمیت تلقی شود عملا خنثی و بی فایده خواهد بود .چنین خانواده ای تک قطبی است و تعادل ندارد .در خانواده متعادل هر دوقطب پدری و مادری فعال هستند و هر کدام فعالیت های مربوط به جنس خود را بهتر و بیشتر ارائه می دهند.

خانواده
کودکان در خانواده متعادل

در خانواده متعادل کودکان آزاد و شادند پدر و مادر تنها آنها در مواردی محدود می کنند که عدم محدودیتشان برای خودشان ضرر رسان است .اما درخانواده های نامتعادل مادر به دلیل وسواس های نظافتی مثلا و پدر به دلیل اعتقادات نادرست تربیتی، محدودیت غیر لازم بسیاری برای کودکان ایجاد می کنند.

در خانواده متعادل تربیت کودکان با الگو گیری از رفتارهای مثبت پدر و مادر صورت می گیرد اما در خانواده های نا متعادل رفتار پدر و مادر چیزی است و خواسته های آنها از کودکانشان چیز دیگر.

در خانواده های نامتعادل ،بسیاری از بازی های طبیعی کودکان مثل آب بازی ،خاک بازی ،دویدن و...جرم است اما بازی های مصنوعی و بی تحرک مثل بازیهای رایانه ای و ...ساعتها وقت کودکان را به خود اختصاص می دهد .در این خانواده ها کنترل مقطعی کودکان و عملکرد موقت آنها در نظر گرفته می شود.

انسی نوش آبادی

بخش خانواده ایرانی تبیان


مطالب مرتبط :

موریانه ای که روابط مان را می خورد

 کنارش باشیم حتی درسختی

شاه کلید داشتن خانواده ای شاد

خانواده یا سردخانه؟

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.