
دو مسیر متفاوت در سینمای کمدی
به مناسب آخرین روزهای اکران "ورود آقایان ممنوع"

در دوسال اخیر دو فیلم کمدی از اقبال وسیعی در بازار سینمای ایران برخوردار شدند. یکی "اخراجیها" به نویسندگی و کارگردانی مسعود ده نمکی و دیگری "ورود آقایان ممنوع" به نویسندگی پیمان قاسم خانی و کارگردانی رامبد جوان. هر دو فیلم فروش چند میلیاردی را تجربه کردند و نشان دادند که سینمای طنز و کمدی برای جامعه ای که در حسرت شادی و نشاط است و کمترین شادمانی را برنمیتابد، هنوز غنمیت است و هم گیشه دارد و هم رضایت خاطر مخاطبان را فراهم میکند. اما به نظرم این دو فیلم اساسا با هم متفاوتند.
اخراجی ها (بالاخص اخراجی های 1) یک ایده اصلی داشت، که شاید نگاه جدیدی به موضوع جنگ بود. ایده اصلی فیلم این بود که لزوما تمام کسانی که در جبهه شرکت داشتند، آدم های مخلص و از خود گذشته و ایثارگر نبودند و در میان آنها آدم های معمولی و از قضا مجرمین و طبقه لمپن جامعه هم یافت میشدند. فیلم نشان میداد بسیاری از این افراد جاهل مسلک در شرایط جبهه متحول می شدند و بعضی هاشان هم البته تغییری نمی کردند. در واقع "اخراجی ها" کاملا زمینی به جبهه و جنگ و رزمندگان نگاه می کرد که اتفاقا این ایده در تضاد بود با تصور قالبی اغلب فیلمهای جنگی که پیشتر ساخته شده بودند. ایده "اخراجیها" ایده مهمی بود و از همین روی "اخراجی های1 " از نظر مضمون فیلم مهمی در سینمای ایران به شمار میآید.هر چند دراجرا ضعف های بسیاری داشت و فیلمسازان و منتقدان و داوران جشنواره ها روی خوشی به این فیلم نشان ندادند و کمتر مورد اقبال مخاطب خاص قرار گرفت، اما در گیشه موفق بود و توانست نظر مخاطب عام را جلب کند. چرا که هم کمدی بود و هم از بهترین بازیگران روز سینما بهره می برد، بازیگرانی که هر کدام به تنهایی توانایی فتح گیشههای سینما را دارا بودند.
در مجموع میتوان موفقیت گیشه تریلوژی "اخراجیها" را علاوه بر حضور بازیگران معروف در سینما در عامل مهم دیگری جستجو کرد که همانا رعایت منطق لمپنیزم در کمدی است: لمپنیزم یعنی کاربرد شوخیهای سخیف و بعضا بیادبانه و مضحکه کردن افراد و شخصیتهای فیلم به منظور خنداندن تماشاگر
موفقیت گیشه اخراجیها ده نمکی را واداشت که نسخه دوم و سوم آن را به بازار روانه کند. "اخراجی ها 2" که در مضمون چیزی بیش از "اخراجی ها 1" نداشت و از همه نظر ضعیفتر از سلف خود بود الا گیشه! "اخراجی ها 3" هم که سعی کرده بود مضامین جدیدی را که اغلب در حوزه سیاست بود به مخاطب ارائه دهد با اقبالی پیش بینی شده مواجه شد، هرچند که نتوانست رکورد سلف خود را بشکند. در مجموع میتوان موفقیت گیشه تریلوژی "اخراجیها" را علاوه بر حضور بازیگران معروف در سینما در عامل مهم دیگری جستجو کرد که همانا رعایت منطق لمپنیزم در کمدی است: لمپنیزم یعنی کاربرد شوخیهای سخیف و بعضا بیادبانه و مضحکه کردن افراد و شخصیتهای فیلم به منظور خنداندن تماشاگر. این منطق قبل از "اخراجی ها" بارها آزموده شده بود و بعد از آن هم توسط فیلم هایی دیگر چون "فوتبالیها" و "افراطیها" به کارگرفته شد و کلیشه ای برای جذب مخاطب به شمار میآید. دقیقا چیزی که فیلم "ورود آقایان ممنوع" از ورود به آن حذر کرده بود.

ایده اصلی "ورود آقایان ممنوع"، نقد تفکیک جنسیتی در جامعه و تبعاتی است که این تفکیک می تواند بر روی تک تک افراد جامعه بگذارد. در فیلم با ورود معلم شیمی مرد، به مدرسه دخترانه ای که تا قبل از آن همه معلمانش زن بوده اند شاهد تشویش اذهان همه دانش آموزان میشویم. استفاده از شوخیهای به جا و طنز موقعیت و کلامی، سکانسهای خندهدار و بامزه ای را برای فیلم رقم زده و سازندگان فیلم با ظرافت و پرهیز از تکرار شعارهای فمنیستی سعی کرده اند با بکارگیری صحنههای نمادین، به پردازش ایده محوری فیلم خود بپردازند. "ورود آقایان ممنوع" نشان داد میتوان سینمای کمدی داشت در حالی که به ورطه لمپنیزم نیفتاد.
استفاده از شوخیهای به جا و طنز موقعیت و کلامی، سکانسهای خندهدار و بامزه ای را برای فیلم "ورود آقایان ممنوع"رقم زده و سازندگان فیلم با ظرافت و پرهیز از تکرار شعارهای فمنیستی سعی کرده اند با بکارگیری صحنههای نمادین، به پردازش ایده محوری خود بپردازند. این "فیلم" نشان داد میتوان سینمای کمدی داشت در حالی که به ورطه لمپنیزم نیفتاد.
چیزی که پیش از این فیلم در "اجاره نشینها"ی داریوش مهرجویی، "لیلی با من است" و "مارمولک" کمال تبریزی شاهد بوده ایم. در واقع اگر این دست فیلمهای کمدی نبودند، شاید این تصور قالبی رایج می شد که تنها راه خنداندن مخاطب، لمپنیزم، لودگی و کاربرد کلمات سخیف در سینماست.
هر چند که تجربه نشان داده است که لمپنیزم، همچنان گیشه خود را خواهد داشت، اما این مسئله چیزی از مسئولیت وزارت ارشاد که ادعای پرطمطراق تعالی فرهنگ کشور را دارد، کم نمیکند!
حسن خادمی
بخش سینما وتلویزیون تبیان