تبیان، دستیار زندگی
بعد از وقوع بحران مالی در کشورهای اروپایی لازم است که در تعاریفی که از موضوعات اقتصادی داریم تجدید نظری صورت گیرد. سوالی که مطرح است این است که اکنون اتحادیه اروپا به معنای واقع کلمه با توجه به شکل و اوضاع کنونی‌اش تا چه اندازه معنادار است
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مسأله اتحادیه اروپا؛ بودن یا نبودن


بعد از وقوع بحران مالی در کشورهای اروپایی لازم است که در تعاریفی که از موضوعات اقتصادی داریم تجدید نظری صورت گیرد. سوالی که مطرح است این است که اکنون اتحادیه اروپا به معنای واقع کلمه با توجه به شکل و اوضاع کنونی‌اش تا چه اندازه معنادار است

-اقتصاد  اتحادیه اروپا

شاید بتوان اتحادیه اروپا را یک "اتحادیه" نامید،‌ اما با نگاهی به اوضاع اخیر و ناهماهنگی‌های بروز یافته در این اتحادیه دست‌کم بخشی از مفهوم این واژه زیر سوال رفته به ویژه که مشکلات اقتصادی منطقه موجب جدایی کشورهای قدرتمند و ضعیف این اتحادیه شده است.

نابسامانی اقتصادی طی هفته‌های گذشته به طور قطع نگرانی‌های کوتاه مدتی ایجاد می‌کند و نشان‌دهنده عدم تعادل در کشورهایی نظیر اسپانیا، ایتالیا و حتی فرانسه است. اما مسئله‌ای که در درازمدت مطرح می‌شود، این است که اتحادیه اروپا به معنای واقع کلمه با توجه به شکل و اوضاع کنونی‌اش تا چه اندازه معنادار است. مادامی که این پرسش بدون پاسخ باقی بماند، تردیدها همچنان ادامه خواهد داشت. تدابیر کوتاه‌مدت، نظیر آنچه توسط بانک مرکزی اروپا درباره ایتالیا و اسپانیا صورت رفته است، راهکارهایی برای حل‌وفصل مسائل در کوتاه مدت است. استیون کینگ، اقتصاددان ارشد بانک اچ.اس.بی.سی در لندن می‌گوید: با این حال آنها به پرسش‌هایی که بازارها می‌پرسند، پاسخ نمی‌دهند: چه اقدام‌های سیاسی و مالی می‌تواند به ایجاد ثبات کمک کند؟

مسأله همچنان همان مشکلی است که مدت‌ها پیش شناخته شده بود. اروپا یک واحد پول مشترک ایجاد کرده، اما این اقدام به ایجاد اتحادیه‌ای با روابط سیاسی و مالی عمیق‌تر منجر نشده است. نتیجه این امر ایجاد نظامی است که کشورها را به استفاده از یک سیاست پولی مشترک مجبور می‌کند، بی‌آنکه به آن‌ها اجازه دهد تراکنش‌های مالی خود را داشته باشند.

نابسامانی اقتصادی طی هفته‌های گذشته به طور قطع نگرانی‌های کوتاه مدتی ایجاد می‌کند و نشان‌دهنده عدم تعادل در کشورهایی نظیر اسپانیا، ایتالیا و حتی فرانسه است

روی هم رفته در حال حاضر این اتفاق نظر وجود دارد که اوضاع حال حاضر از ثبات لازم برخوردار نیست و بسیاری بر این باور هستند که اتحادیه اروپا یا باید تقویت شود و یا از هم فرو پاشد. از سوی دیگر اِما بونینو، معاون رئیس سنای ایتالیا و کمیسیونر سابق اتحادیه اروپا می‌گوید که اتحادیه اروپا نهاد و بنیادی برای اوضاع و شرایط خوب و مطلوب است و تنها در غیاب مشکلات اقتصادی به خوبی فعالیت می‌کند. از دیدگاه وی راهکار مناسب متمرکز کردن قدرت سیاسی است. چنین اقدامی لزوماً به منزله ایجاد اروپایی بدون وابستگی به کشورهای دیگر چون آمریکا نخواهد بود. بونینو معتقد است در حال حاضر می‌توان با تغییراتی در سیاست خارجی و دفاعی و کنترل مرزها به بهبود اوضاع کمک کرد. مهم‌تر از آن این تغییرات باید شامل وزارت‌خانه‌های اقتصاد نیز باشد تا بدین طریق ثبات اقتصادی برقرار شود و در صورت نیاز انتقال سرمایه از دولت مرکزی به ایالت‌ها متحمل باشد. به اعتقاد وی هویت سیاسی مشترک، پخش منابع مالی را در صورت لزوم تسهیل می‌بخشد. بونینو می‌گوید: مساعده تنها زمانی محقق می‌شود که نوعی حس تعلق وجود داشته باشد. با این حال استیون کینگ می‌گوید: آنچه لازم است تحقق یابد پی بردن به این مهم است که همین دو گزینه در پیش‌رو است و باید در نهایت یکی انتخاب شود. احتمال دیگری که برای آینده اتحادیه اروپا وجود دارد و کشوری چون آلمان از آن حمایت می‌کند، اقدام برای فروپاشی اتحادیه اروپا است. مالیات‌دهندگان آلمانی از این موضوع ناخرسند هستند که به علت عدم مسئولیت‌پذیری کشورهایی چون یونان و ایرلند مجبور به تحمل بار مالیاتی سنگینی شده‌اند.

بهتر است همه کشورهایی که دچار بحران شده‌اند و به طور اخص یونان حضور در منطقه یورو را به طور موقت قطع کنند

هانس ورنر سین، یک اقتصاددان برجسته در دانشگاه مونیخ در مقاله‌ای می‌نویسد: بهتر است همه کشورهایی که دچار بحران شده‌اند و به طور اخص یونان حضور در منطقه یورو را به طور موقت قطع کنند. در این صورت کشور ضعیف‌تر این آزادی را خواهد داشت که از ارزش پول خود بکاهد و دوباره به عرضه رقابت‌ها بازگردد و بقیه کشورهای اتحادیه اروپا مجبور به کمک به کشورهای ضعیف‌تر نخواهند بود. حتی "اوتمار ایسینگ"، یکی از اعضای سابق بانک مرکزی اروپا و از حامیان برنامه یکسان کردن واحد پول در اروپا در خصوص اقدام‌های شتابزده برای تحکیم اتحادیه اروپا هشدار داده است.

-اقتصاد  اتحادیه اروپا

وی که زمانی اعلام کرده بود یکپارچگی یک واحد پولی زمانی پایدار خواهد ماند که آن واحد پولی تنها متعلق به یک کشور باشد، در حال حاضر می‌گوید، بحران اقتصادی در برخی از کشورهای اروپا به نوعی نابسامانی مالی منجر شده و نارضایتی مالیات دهندگانی را که مجبور به قربانی شدن هستند، برانگیخته است. استیون کینگ می‌گوید: برای هر دو گزینه (فروپاشی و یا تقویت اتحادیه اروپا) در تاریخ می‌توان موارد مشابهی یافت کرد. پس از فروپاشی شوروی سابق کشورهایی که چندین دهه بر اساس یک سیاست واحد عمل می‌کردند، هر یک رویه‌های متمایزی برگزیدند. در ابتدا بسیاری از کشورهایی که به تازگی شکل گرفته بودند بر آن شدند تا از سیستم مالی شوروی سابق استفاده کنند اما با گذشت زمان کوتاهی با توجه به تحولات اقتصادی در اتحادیه اروپا، تفاوت‌های بسیاری در نظام‌های اقتصادی پدیدار شد و واحد پولی یکسان از میان رفت. از سوی دیگر در اتحادیه اروپا سناریوی دیگری رقم خورد، پیش از معرفی یورو، جامعه اروپا یک مکانیزم پولی برای کاستن از تعرفه‌های تبادلات مالی معرفی کرده بود. این مکانیزم در کشورهای متعددی به کار گرفته می‌شد. با این حال در سال 1992 این سیستم با شکست مواجه شد. پس از بروز مشکلات شدید اقتصادی در بازارهای اروپا، انگلیس که حدود دو سال پیش از سایر کشورها وارد این مکانیزم پولی شده بود، به سرعت آن را ترک کرد. اما کشورهای دیگر اقدام متمایزی داشتند و همچنان به همکاری اقتصادی برای بهبود اوضاع ادامه دادند. استیون کینگ می‌گوید: بحران مالی اخیر نشان می‌دهد دو گزینه پیش رو است و یکی باید به ناچار انتخاب شود.

مسأله موجود همان مشکلی است که مدت‌ها پیش شناخته شده بود. اروپا یک واحد پول مشترک ایجاد کرده، اما این اقدام به ایجاد اتحادیه‌ای با روابط سیاسی و مالی عمیق‌تر منجر نشده است

با توجه به شرایط پیش آمده در اروپا و به وجود آمدن این احساس که برخی کشورهای قدرتمند این اتحادیه نظیر آلمان بر این اتحادیه حکومت می‌کنند، نارضایتی برخی اعضای ضعیف این اتحادیه را فراهم آورده است. شاید امروز اظهارات مقامات انگلستان در زمان ایجاد این اتحادیه و عدم پیوستن به آن خود را به خوبی نشان می‌دهد. این اتحادیه اگرچه در ابتدا برای نزدیکی این کشورها و از انبساط اتحادیه‌های اقتصادی در این قاره تشکیل شد اما در سال‌های پس از جنگ سرد و فروپاشی شوروی بیشتر برای مقابل با قدرت بلامنازع ایالات متحده آمریکا تثبیت پیدا کرد اما عملا نشان داد که نمی‌تواند با بزرگ‌ترین اقتصاد جهان مقابله کند کما اینکه شاهد بودیم این اتحادیه از تنش‌های اقتصادی آمریکا به شدت متاثر بوده و در اغلب موارد در زمینه موارد سیاسی نیز دنباله‌رو آمریکا بوده است و کمتر موضعی مستقل اتخاذ کرده است.

با این حال شرایط به سمتی می‌رود که اتحادیه اروپا باید به این سوال پاسخ دهد که می خواهد بماند یا به سمت فروپاشی می‌رود. به نظر می‌رسد در این شرایط اقتصادی هماهنگی بیشتر میان این قدرت‌ها و عدم یکه‌تازی برخی قدرت‌های این منطقه بیشتر به نفع تداوم این اتحادیه خواهد بود. امروز اتحادیه در مرز بودن یا نبودن است و باید برای این مسئله و پرسش پاسخی بیاید.

هاتف پور رشیدی

بخش اقتصاد تبیان