تبیان، دستیار زندگی
قاجارها كه نه درشرایط عادی، بلكه دركوران هرج ومرج سیاسی ودرشرایطی ناامن، به مددنظام سیاسی ایلی وبه كمك نیروهای خود و ایلات دیگربه قدرت رسیدند، تشكیلات وسازمان نیروهای نظامی خودرا نیزدر زمامداری خود بر اساس ساخت قبایل قرار دادند و بدین ترتیب نیروهای نظامی
عکس نویسنده
عکس نویسنده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

نیروهای نظامی دردوران قاجاریه


قاجارها كه نه درشرایط عادی، بلكه دركوران هرج ومرج سیاسی ودرشرایطی ناامن، به مددنظام سیاسی ایلی وبه كمك نیروهای خود و ایلات دیگربه قدرت رسیدند، تشكیلات وسازمان نیروهای نظامی خودرا نیزدر زمامداری خود بر اساس ساخت قبایل قرار دادند و بدین ترتیب نیروهای نظامی تا انقلاب مشروطه همیشه وام دار نیروهای مسلح ایلات باقی ماندند.

نیروهای نظامی-اقا محمدخان

نیروهای نظامی تحت امر آغامحمدخان كه خمیرمایه ارتش ایران را فراهم می كرد، افزون برجنگ های داخلی درمقابل دشمنان خارجی كارنامه قابل قبولی برجای گذاشت. این نیروها درمجموع با ارتش های قبلی ایران تفاوت چندانی نداشت. آغامحمد خان بیشتر اوقات به سبب حكومت عشیرهای ایلیاتی خود تمام امورحكومتی راشخصاً انجام می داد وتنها درحكومت خود یك نفر مستوفی و لشكرنویس داشت وافراد ارتش برای اومهمترین افراد جامعه محسوب می شدند.

تمامی نیروهای نظامی درزمان آغامحمدخان تحت اختیار ونظارت او قرارداشت ودیگرنیروهای سیاسی یاوجود نداشتند ویا اینكه جرات استفاده ازنیروهای نظامی درجهت مطامع خودرا نداشتند. بنابراین دراین مقطع، نیروهای نظامی فقط تحت اختیارشاه بودند. اماپس ازمرگ آغامحمدخان ودرعهد پادشاهی فتحعلی شاه مولفه های تازه ای پدیدارشدند كه نحوده استفاده ازنیروهای نظامی راتغییردادند؛ مولفه هایی همچون گسترش دربار و تغییر نحوه حكومت داری، افزایش هزینه ها وافزایش فرزندان ذكورشاه، رواج مولفه قاجاری كردن ایران، فروش مناصب، وقوع جنگ های ایران و روس وسرانجام پیدایش بازیگران وعوامل قدرت سیاسی درمنظومه قدرت سیاسی می باشد.

شاه قاجاربرای فرار از هزینه های سرسام آورنظامیان، همچنان ایلات وخوانین واشراف راهمچون تامین كنندگان افراد ارتش خودرا درنظرداشت وبنابه نوشته پیترآوری، دراوایل قاجاریه، درهنگام جنگ، افراد قشون را با سرعت ازمیان قبایل وافراد ابواب جمعی اشراف واعیان برای خدمت به دولت فراهم می كردند هردو گروه ازنفرات یادشده تجهیزات خودرابه همراه داشتند. این شیوه تامین افراد نیروهای ارتش تا انقلاب مشروطه باقی ماند.

تلاش های عباس میرزا و امیركبیر برای ایجاد واستمرار ارتش مستقل ازایلات تحقق نیافت. چنانكه ازجمله آرزوهای عباس میرزا برپاداشتن ارتشی دانسته اند كه مدیون دولت بوده ازلحاظ سازوبرگ ومواجب به دولت متكی باشد. آرزویی كه درزمان اومحقق نشد. حتی بعدها ودرعهده ناصرالدین شاه قاجار، روس ها به كسب امتیاز ارائه نیروهایی برای محافظت ازجان شاه موفق شدند. ودرمقابل نیروهای انگلیسی نیزبه طورمستقیم بابعضی ایلات مستقردرجنوب كشورقرارداد همكاری برای حفاظت ازمنافع انگلیس را امضاكردند.

درواقع ، باید گفت كه درعهد قاجارگذشته ازاین كه جذب نیروهای نظامی از ایلات نفوذآنان درنیروها ی نظامی راموجب شد

بدین ترتیب دركنارعدم به وجودآمدن ارتشی مستقل ازایلات وبیگانگان، شاه قاجاردرراستای سیاست قاجاری كردن ایران وفروش مناصب، فرماندهی وسرپرستی نیروهای نظامی را یابرعهده عناصرسیاسی می نهادند ویا به كسی می دادند كه بیشترین مبلغ را پرداخت می كرد. این نكته را محققان نیزمورد تاكید قرارداده ونوشته اند كه درعهد قاجاربرای تامین هزینه های دربار، فروش مقامات هم به كسانی كه بیشترین مبلغ راپرداخت نمایند، رواج داشته است. بدین صورت سیاست جذب نیرو از ایلات وایالات تحت امر روسا وحكام و واگذاری فرماندهی ارتش به عناصرسیاسی درایران عهد قاجار ودخالت بیگانگان، ارتش را به عنوان ابزاری درجهت تحقق امیال عناصربالا سیاست منظومه قدرت نشان می دهد.

منابع ومتون تاریخی نشان می دهد كه درعهد قاجار ایلات به سبب فراهم آوردن نیروهای نظامی ارتش درموضع قدرت قرارمی گرفتند وهمین امرنفوذ زیاد آنان را موجب می شد. گرانت واتسن نیز دركتابش درچند مورد با اشاره به قدرت نظامی حاكمان وایلات، نشان داده كه آنها ضمن تهدید امنیت سرزمین های تحت سلطه شاه، درمواردی از دادن مالیات وحتی تهیه سرباز برای ارتش شاه خودداری می كردند.

نیروهای نظامی -قاجاریه

به طوركلی می توان اشاره كرد كه دردوره قاجاری جنگاوری ونظامی گری درایلات وعشایرباقی ماند، مهارت ایلاتی ها دراسب سواری وتیراندازی، سازمان نسبتاً مناسب قبیله ای و روح همبستگی ایلی، عواملی بودند كه ایل بزرگ به رهبری یك ایلخان پرتحرك وفعال رابه صورت یك واحد نظامی قوی وپرهیبت درمی آوردند. دراوایل سده نوزده (1179 تا 1279 ) افراد قبایل مختلف درارتش های قاجارشركت داشتند وازدهه 1260 به بعد فوج قزاق ازشاهسون ها، كردها وسایر ایلات تشكیل شد. اما حرفه نظامی گری درمجموع به نوعی به ركود دچارشد وافراد قبایل سعی كردند هرچه بیشتراز آن دور بمانند واین خود نشانه روابط خصمانه شان بادولت بود. درعوض از قدرت نظامی خود برای حمله به كاروان ها، آبادی ها ومقاومت دربرابرمقام های محلی استفاده كردند.

بدین سان ایلات همه ازطریق دادن وندادن نیرو در هرصورت دارای نفوذ اساسی درنیروهای نظامی بودند ومی توانستند ازاین طریق دربازی قدرت حاضرباشند. شاه ودیگرعناصرنیزمی توانستند ازقدرت نظامی برعلیه ایلات نیزاستفاده كنند. چنانچه طغیان سران طوایف خراسان، حاكم بخارا، محمد زمان از سران ایلات قاجار به سركردگی شاهزادگان، به فرمان شاه سركوب می شدند. یااینكه شاه بین سران ایلات اختلاف می انداخت ویااینكه ازآنان زن می ستاندو یا فرزندانشان را به گروگان می گرفت ویا به آنان رشوه می داد. تا ازاین طریق آنان را منكوب وحامی خویش گرداند.

بدین ترتیب ابزارگونگی نیروهای نظامی نزدعناصرسیاسی را می باید ازچشم اندازجذب این نیروهای ایلات بررسی كرد و این بررسی در پرتو اشاره و مراقه درنحوه فرماندهی وفروش این مناصب است كه معنی خاص خود را می یابد.

درواقع ، باید گفت كه درعهد قاجارگذشته ازاین كه جذب نیروهای نظامی از ایلات نفوذآنان درنیروها ی نظامی راموجب شد وبدین ترتیب نیروهای مزبور را آلت دست آنان می كردازجمله راه های ایجاد نفوذ درنیروهای نظامی برای عناصرسیاسی، به دست گیری امورفرماندهی و واگذاری این مناصب به افراد سیاسی وبیگانه بود. به طوركلی به دلیل عدم تامین مالی نیروهای نظامی سنتی وجدید ازمنبعی مناسب ومشخص وبه دلیل تامین سربازان آن از ایلات آن هم توسط حاكمان وخوانین آنها، این نیروها به آسانی آلت دست عناصرسیاسی واقع می شدند.

بدین سان، وضعیت برآمده ازنحوه سازماندهی نیروهای نظامی موجب می شد، افرادی ازطریق ترقی درنیروهای نظامی به مناصب بزرگ سیاسی دست یابند ویا افرادی ازطریق نیروهای نظامی به مقاصد سیاسی خود  برسند. چنانچه كاساكوفسكی درباره چگونگی ترقی وكیل الدوله سردارافخم درارتش را توسط نایب السلطنه می نویسد كه وكیل الدوله سردارافخم ازشاگردی مدرسه درنزد اطریشی ها باجلب نظرنایب السلطنه به درجه سردارافخمی ودریافت لقب وكیل الدوله ازشاه مفتخروازاین راه به مناصب سیاسی دست یافت ودرمقابل نیزایشان درشرایطی نیروهای نظامی تحت امرخود رادرخدمت نایب السلطنه قرارداد. تا از این طریق ایشان (نایب السلطنه ) را در دستیابی به مقاصد سیاسی اش یاری كند.

شاه قاجاربرای فرار از هزینه های سرسام آورنظامیان، همچنان ایلات وخوانین واشراف راهمچون تامین كنندگان افراد ارتش خودرا درنظرداشت

نقش ابزاری ووابستگی شدید نیروهای نظامی تنها به شاه، شاهزادگان وروسای ایلات وحكام ایلات وخوانین محلی ومنطقه ای نبود، بلكه حتی روحانیون وقدرت های بزرگ نیز از این بازار به طوركامل استفاده می كردند. مانند روحانی برجسته شهراصفهان محمد باقر شفتی كه دارای نیروهای نظامی  منظمی بود،‌یا مثلاً روس ها نیروهای قزاق راتاسیس كردند كه مواجب آن را از بانك استقراضی روس تامین می كردند و فرماندهی آن رابرعهده داشتند تاحمایت وحفاظت شاهان وولیعهد های تحت نفوذ خودرا برعهده بگیرند.

گزارش كاساكوفسكی ازچگونگی برقراری امنیت برای ورود شاه جدید ازتبریز به پایتخت توسط قزاق تحت امرش نمایانگر نفوذ روس ها در ارتش بود. اومی نویسد: من پیش رفته گزارش دادم " شهركاملاً امن است" شاه دوباره سوالی كرد: " امنیت برقراراست؟ " سپس سوال كرد: حال شماچطوراست؟ حال قزاق های شماچطوراست؟ جناب اشرف صدراعظم همه مراتب رابه من نوشته ممنونم. اززحمات شما متشكرم... سعی می كنم تشكرخودرا عملاً ثابت نمایم. حال خودم رابه شما می سپارم مرابه كاخ برسانید. " این سخن به روشنی ازضعف پادشاه ونفوذ قزاقان روسیه درایران خبرمی دهد.

درپایان می توان گفت كه سلطنت قاجاربنابه ماهیت خود، به كسب مشروعیت خاص خود وقدرت دادن نیروهای نظامی به عنوان ابزارقدرت سیاسی اقدام كرد. درمورد نیروهای نظامی، منشاء ایلیاتی این نیروها ومولفه قاجاری كردن وفروش مناصب بود كه نیروهای نظامی رابه عنوان آلت قدرت سیاسی قرارمی داد . این ویژگی ابزاری ، آلتی دردست نیروهای بازیگر وعامل قدرت سیاسی شد.

منابع :

1- كلنل كاسا كوفسكی ،‌خاطرات، ترجمه عباسقلی حلبی، ج2 ، تهران: بی نا، 2535.

2- جان فوران ، مقاومت شكننده ، تاریخ تحولات اجتماعی ایران، ترجمه احمد تدین، تهران : موسسه خدمات فرهنگی رسا، 1366.

3- علیرضا امینی وحبیب اله ابوالحسنی شیرازی، تحولات سیاسی  اجتماعی ایران، تهران: قومس، 1389.

4- پیترآوری، تاریخ معاصرایران، ترجمه محمد رفیعی مهرآبادی، تهران: نشرعطایی، 1373 .

علی جان مرادی جو

بخش تاریخ ایران و جهان تبیان