هدف از جنگ، شهادت نیست!
قصد کمرنگ کردن فضایل شهیدان گلگون کفن و بی رونق کردن بزم شهادت را نداریم؛ در این مقاله بر آنیم تا با حفظ ارزش والایی که برای شهید و شهادت قائلیم نگاهمان را متوجه هم رزمان ایشان کنیم که شهد شهادت در کامشان ننشست و مزاق آنها را شیرین نکرد.
با این مقدمه قصد آن داریم تا معنای نادرست و رایجی که از فرهنگ شهادت، دست به دست میشود را مورد نقد علمی قرار دهیم و در نهایت عشق به شهادت را آن گونه که باید شرح و تبیین کنیم تا شاید بتوانیم پیامدهای آن ترجمه ناصواب را از فرهنگ علاقه مندان به دین و تدین بزداییم.
سرانجام مجاهدان در راه حق
رزمندگانی که برای دفاع از ارزشهای اسلامی و برافراشته ماندن پرچم اسلام در نبرد با دشمنان دین و دین داری به سر میبرند سرانجام آنها یکی از این دو پایان خواهد بود یا کشته میشوند و به فیض شهادت نائل میآیند و یا زنده میمانند «فَیَقْتُلُونَ وَ یُقْتَلُون» .(111/توبه) قرآن کریم هر دو پایان را حسنه و ارزشمند خوانده و با تعبیر «إِحْدَی الْحُسْنَیَیْنِ» (52/توبه)؛ از آن دو یاد کرده است.
دسته دوم که به شهادت نمیرسند: یا فاتحانه به دیار خود باز میگردند و یا به ناچار و ناخواسته در چنگال دشمن اسیر میشوند. البته دو حالت دیگر را هم میتوان برای زنده ماندهها تصور کرد: یکی فرار مذبوحانه از میدان و تقدیم خفت بار آن به دشمن است(1) و دیگری اسارت ذلیلانه و گرفتار کردن اختیاری خود در دست اوست؛ اما چون این دو نوع عملکرد از نظر اسلام مردود است و ممنوع پس نمیتوانند مصداق «إِحْدَی الْحُسْنَیَیْنِ» باشند پس همین جا هر دوی آن را از بحثمان خارج کرده و از پرداختن به آنها خودداری میکنیم.
سوال اینجاست که در بین این دو نفر؛ شهید و رزمنده فاتح، کدامیک از پاداش بیشتری برخوردارند؟ به عبارت دیگر «برترین پاداش در میدان نبرد از آن کیست؟» اینجا مقایسه بین دو مجاهد در راه خداست؛ یکی کشت و کشته شد دیگری در کنار او کشت و فاتح شد.
در پاسخ به این سوال عده زیادی بی هیچ درنگی خواهند گفت: معلوم است «شهید» و اگر علت را از آنها جویا شویم پاسخ میدهند: «این همه آیات و روایات که در فضل شهادت در راه خدا و برتری شهیدان در راه حق وجود دارد این اطمینان را به ما میدهد که شهید، اجر و قربی به مراتب برتر و بهتر نسبت به هم رزمان خود دارد.» نتیجه چنین برداشت و تلقی از معارف دینی این میشود که شنونده ناآشنا با مبانی و روح اسلام شهادت را هدف تلقی کرده و در هر صحنه نبردی به دنبال این است تا سریعتر به آن هدف اصلی که شهادت باشد نائل گردد؛ اما به نظر میرسد این اندیشه و به دنبالش چنان تلقی از فرهنگ شهادت، برداشتی معکوس و یا حداقل ناهماهنگ با رهنمودهای دین است.
به این عده عرض میکنیم: کسی منکر فضایل خیره کننده شهیدان راه خدا نیست. ما هم تمام آیات و روایاتی را که در وصف و بیان مقام شهید و شهادت وارد شده است قبول داریم و بر مقام شامخ شهیدان غبطه میخوریم و توفیق شهادت را از خدای متعال مسألت داریم.
اما اینکه مشتری جان شهید خداست و بهشت جاویدان ارزانی اوست (111/توبه) و یا شهیدان زنده هستند و در مقام عند ربهم بر سر خوان الهی نشسته و روزی میخورند«بَلْ أَحْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ» (169/آل عمران) و آیات و روایاتی از این دست؛ تنها بیانگر مقام و پاداش شهیدان است و بس و در آنها مقایسهای بین شهید و همرزم اسیر و یا فاتحش به چشم نمیخورد.
سوال ما این است که آیا این «إِحْدَی الْحُسْنَیَیْنِ» (پیروزی یا شهادت) با هم برابرند؟ «آیا همان اجری را که شهید دارد رزمنده فاتح هم دارد؟» فراموش نکنیم که در اینجا مقایسه بین دو مجاهد در راه خداست؛ یکی کشت و کشته شد دیگری در کنار او کشت و فاتح شد.
از نظر قرآن کریم فتح و شهادت هر دو «عاقبهی حسنی» هستند و در ظاهر تفاوتی بین آن دو وجود ندارد یعنی به همان اندازه که شهید مورد تقدیر است رزمنده فاتح هم مورد تقدیر است؛ ولی با کمی دقت عقلی و کمک از آیات دیگر میتوان به این نتیجه رسید که این دو با هم برابر نیستند؛ بلکه یکی بر دیگری برتری دارد.
برای این منظور ابتدا باید روشن شود که «هدف از جنگ و نبرد با دشمن چیست؟» بعد ببینیم این هدف را در نهایت چه کسی محقق نموده است؟
اگر هدف از جهاد در راه خدا، شهادت باشد و سر در ره دوست باختن؛ کفه شهادت سنگینی کرده و اجر بیشتری را در به خود اختصاص خواهد داد و اگر هدف، فتح و پیروزی بر دشمن باشد؛ بی آنکه چیزی از اجر و ارزش شهید کاسته شود؛ پاداش بیشتر نصیب کسی خواهد شد که با شکست دشمن به این مهم دست یافته است.
هدف از جهاد در اسلام چیست؟
از آیات قرآن کریم به دست میآید که هدف از جهاد در اسلام، پیروزی حقّ بر باطل است. قرآن کریم میفرماید: «قاتِلُوهُمْ حَتَّی لا تَکُونَ فِتْنَةٌ» مبارزه کنید تا با پیروزی شما؛ بساط فتنه و سلطه کفّار برچیده شود و فضای سالم برای دعوت به حقّ ایجاد شود. (39/انفال)
با توجه به این اصل است که میتوان اهداف جهاد در اسلام را اینگونه بیان کرد:
الف- جهاد برای خاموش کردن فتنهها (جهاد ابتدایی)
ب- جهاد دفاعی
ج- جهاد برای حمایت از مظلومان
د- جهاد برای محو شرک و بت پرستی(تفسیر نمونه 2/27-29)
برتری مجاهد فاتح بر مجاهد شهید
پر واضح است تمام کسانی که در تحقق هدف سهیم بودهاند به اندازه مشارکت و تأثیری که داشتهاند از اجر الهی برخوردار خواهند بود و اما کسانی که توانستند کار را به پایان ببرند و هدف را کاملاً محقق کنند قطعاً اجر و ثوابشان بیش از دیگران خواهد بود.
با این تحلیل، اجر رزمنده فاتحی که با پیروزی بر دشمن توانسته است اهداف اسلام را محقق کند از دیگر هم رزمانش که به آن فتح نهایی موفق نشدند بسی بیشتر خواهد بود.
بر این اساس دیگر نباید در راهیان نور و یادواره شهدا و مانند آن شهدا عزیز را برتر از مجاهدان فاتحی که در قید حیات هستند معرفی کنیم و مراقب باشیم آن آیات و روایات را به گونهای مطرح نکنیم که گویا هدف، شهادت بود و بس؛ هر که به این هدف رسید قبول افتاد و هر کس ماند مردود شد و گرفتار خسران گردید؛ نه! هرگز چنین نیست. هدف به اهتزاز درآمدن پرچم اسلام است آنکه پای این پرچم شهید میشود درست است که از اجر و قرب شگفت آوری برخوردار میشود اما باید قبول کرد که با شهادت او هنوز کار تمام نشده؛ کار برتر را کسی میکند که دشمن را سرکوب و منکوب کند و با این کار خطر را برطرف کرده و کار را به نتیجه میرساند.
پاسخ به دو اشکال:
اشکال اول: بر اساس خبر غیبی رسول الله صلی الله علیه و آله که فرمود: «یَا حُسَیْنُ اخْرُجْ فَإِنَّ اللَّهَ قَدْ شَاءَ أَنْ یَرَاکَ قَتِیلاً» یا حسین به سمت کوفه حرکت کن چرا که خداوند میخواهد تو را شهید ببیند(2)؛ هدف امام حسین علیهالسلام از جهاد با یزیدیان شهادت بود و این ثابت میکند که در برخی موارد شهادت هدف مبارزه و جهاد واقع میشود.
پاسخ: در این جریان هم شهادت حضرت وسیله و مقدمهای بود برای رسیدن به آن هدف اصلی که نجات اسلام و نابودی کفر بود(اللهوف/65) منتهی از راه شهادت عدهای و تبلیغ عدهای دیگر. پس در آن صحنه هم شهادت هدف اصلی نبود.
اشکال دوم: در برخی روایات و ادعیه میخوانیم که اهل بیت علیهم السلام از خداوند متعال شهادت در راه او را تقاضا میکردند.
پاسخ: با نگاهی گذرا به سیره اهل بیت علیهم السلام در مییابیم که ایشان از کشته شدنی که در جهت اعتلای مکتب اسلام نباشد پرهیز میکردند (2) و در دعاهایشان هم از خداوند میخواستند که مرگ آنها را شهادت در خودش قرار دهد؛ « أَسْأَلُکَ أَنْ تَجْعَلَ وَفَاتِی قَتْلًا فِی سَبِیلِکَ » (کافی4/74) یعنی خدایا مرگ مرا که امریست حتمی شهادت در را خودت قرار بده یعنی من که قرار است به سرای دیگر منتقل شوم این انتقال من را با ارزشترین انتقال قرار بده که همانا شهادت در راه توست؛ معنای دعا این نیست که خدایا هرچه سریعتر مرا به تیغ یکی از دشمنانت از پای دربیاور!
در نهایت:
عشق به شهادت گرایشی بسیار ارزشمند و مقدس است به شرط آنکه درست تبیین شود و در زندگی پیاده گردد. عشق به شهادت به معنای تعجیل در کشته شدن به دست دشمنان دین نیست. وظیفه ما حفظ خود و تلاش در جهت استقرار و تحکیم حکومت الله است، منتهی در این راه نباید از کشته شدن هراسی به دل راه دهیم که شهادت در این راه اجری بس عظیم دارد.
پی نوشت ها:
(1) که این با عقب نشینی تاکتیکی کاملاً متفاوت است چرا که عقب نشینی تاکتیکی خود در امتداد همان نبرد با دشمن است.
(2) ر.ک: مقاله یک شبهه در حکومت ائمه (علیهم السلام)
امید پیشگر
بخش قرآن تبیان