تبیان، دستیار زندگی
در واقع ، تبلیغات سیاسی یا پروپاگاندا نوعی اطلاعات هماهنگ و جهت دار برای بسیج افکار عمومی از طریق اقدامات روانی و تبلیغاتی می باشد . اقناع یا‌ ترغیب به مثابه ی یک فعال کننده دو سویه عمل می‌ کند و هدفش آن است که به نیازهای‌ ترغیب کننده و‌ ترغیب شونده پاسخ
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

جنگ خاکستری!؟


در واقع ، تبلیغات سیاسی یا "پروپاگاندا" نوعی اطلاعات هماهنگ و جهت دار برای بسیج افکار عمومی از طریق اقدامات روانی و تبلیغاتی می باشد . اقناع یا‌ ترغیب به مثابه ی یک فعال کننده دو سویه عمل می‌ کند و هدفش آن است که به نیازهای‌ ترغیب کننده و‌ ترغیب شونده پاسخ داده شود.

تبلیغات سیاسی-جنگ

در نیمه ی اول قرن بیستم نازی‌ ها و فاشیست ‌ها از واژه ی " پروپاگاندا" در تبیین كنترل اجتماعی و مشروعیت سازی حكومت استفاده کردند ؛ کمی پس از آن ، در دوران جنگ جهانی دوّم نیز، دولت‌ های درگیر جنگ با به كارگیری ابزارهای مختلف تبلیغی در جهت نیل به اهداف سیاسی خود همچون تقویت روحیه ی مردم و بسیج نیروها و تضعیف روحیه دشمن تلاش كرده ‌اند . از همین دوران بود كه پروپاگاندا به معنای تبلیغات سیاسی رواج یافت.

تبلیغات سیاسی  یا "پروپاگاندا" گونه ای از ارتباط است که در آن ، اطلاعات هماهنگ و جهت ‌دار برای بسیج افکار عمومی از طریق تبلیغات سیاسی پخش و فرستاده می شود ، هدف از تبلیغات سیاسی (پروپاگاندا) نفوذ بر گرایش یک جمع یا جماعت به موضع و دلیل دلخواه مبلغِ سیاسی می باشد . پروپاگاندا برخلاف تهیه ی اطلاعات ناجانب دارانه ، در اصلی ترین معنای خود ، دادن اطلاعات با هدف نفوذ بر یک مخاطب را دربر دارد . در این راستا ، اغلب اوقات واقعیت ها به طور گزینشی بیان و بازنمایی می شوند تا از سوی مخاطب ، واکنش و رفتاری احساسی و نه آگاهانه وخردمندانه سربزند.

در واقع ، تبلیغات سیاسی یا "پروپاگاندا" نوعی اطلاعات هماهنگ و جهت دار برای بسیج افکار عمومی از طریق اقدامات روانی و تبلیغاتی می باشد . اقناع یا‌ ترغیب ، به مثابه ی یک فعال کننده ی دو سویه عمل می‌ کند و هدفش آن است که به نیازهای‌ ترغیب کننده و‌ ترغیب شونده پاسخ دهد و این عمده ترین مفهوم تبلیغ است . در واژه نامه ‏های غربی مفهوم تبلیغ ، در توضیح اصطلاح پرویا گاندا (propaganda) به کار رفته است ، لیکن امروزه به مفهوم "دستکاری و تحریف سمبل‌ ها به عنوان وسیله ‌ای برای نفوذ بر بینش مردم در مورد مسایل جدال آمیز!" و یا  "ابزاری جهت وادار ساختن توده‌ های مردم جهت شرکت فعالانه" ، نیز به کار می ‌رود.

برای اولین بار در جنگ‌ جهانی اول پروپاگاندا شاخه ی مهم دولت شد و در قرن بیستم با توسعه ی ابزارهای ارتباطات ، توسعه پیدا كرد بویژه با رادیو

پروپاگاندا در اشکال گوناگون ، همواره در جوامع بشری وجود داشته است و دارای انواعی می باشد که عبارتند از:

1.  پروپاگاندای سفید : در این نوع پروپاگاندا ، منبع کاملا مشخص و معین بوده و پیام به گونه‌ ای ارائه می ‌شود که از دقت بالای اطلاعات برخوردار باشد . این نوع پروپاگاندا ، نوعی ارتباط دوستانه برقرار می‌ کند.

2. پروپاگاندای خاکستری : در اینجا منبع ، واضح و صریح نیست و اطلاعات دقیقی ارائه نمی ‌شود . در این نوع پروپاگاندا ، با آن که جنگ تبلیغاتی برقرار نیست ، اما صلح تبلیغاتی نیز حاکم نیست . اخبار ، اعلامیه و اطلاعاتی که در آنها از عنوان یک منبع موثق ، منابع مطلع و امثال آن استفاده می‌ شود ، در زمره ی پروپاگاندای خاکستری هستند . تبلیغات علیه کمونیست‌ ها به هنگام حمله شوروی به افغانستان ، نوعی از پروپاگاندای خاکستری به شمار می ‌رود.

3-  پروپاگاندای سیاه : در پروپاگاندای سیاه ، منبع و دقت اطلاعات مشخص نیست و در آن هر گونه جعل و تخریب صورت می ‌گیرد ؛ تمام قواعد در این نوع پروپاگاندا ، به کار گرفته می‌ شود . بسیاری از فرستنده‌ های رادیویی در طول جنگ ، بر اساس این نوع پروپاگاندا عمل می‌ کنند.

تبلیغات سیاسی-جنگ

امروزه ما با این واقعیت روبرو شده ایم که مالکیت ابر شرکت ‌ها بر رسانه ‌های ما می ‌تواند و توانسته ، مضامین خبری و تحلیلی آنها را تغییر شکل دهد . البته با وجود اندازه هیولایی ، مالکیت متمرکز ، ثروت انبوه و راهبرد های سود محور آنها ، نمی ‌توان انتظار دیگری داشت.

وظایف پروپاگاندا:

برای اولین بار در جنگ‌ جهانی اول پروپاگاندا شاخه ی مهم دولت شد و در قرن بیستم با توسعه ی ابزارهای ارتباطات ، توسعه پیدا كرد بویژه با رادیو . پروپاگاندا در جنگ های مدرن نه تنها یک ابزار قوی در برابر دشمنان است بلكه از طرف دیگر ، وسیله ای ضروری برای تقویت مبارزه و ادامه ی جنگ ها می‌ باشد و روح فداكاری را در افراد تقویت می ‌كند . در یک كشور دموكراتیک كه حكومت به وسیله مردم انتخاب می‌ شوند ، افراد حاکم در برابر مردم مسئول هستند ، بنابراین باید مردم در جریان جنگ قرار بگیرند و اینجاست که وظایف پروپاگاندا به چشم می خورد:

1) دولت ها برای تشویق و تحریک مبارزه و قدرت بخشیدن و تقویت ایستادگی در جنگ و نیز بالا بردن روحیه ی دلاوری و فداكاری از جریان آزاد اطلاعات استفاده می ‌كنند و در اثنای این روند با استفاده از اصول پروپاگاندا مسایل روز را آنچنان جلوه می دهند که در راستای اهدافشان باشد.

2) پروپاگاندا باید در زمان جنگ روحیه ی دشمن را تضعیف كند (گاهی این كارها با ارائه مدارک جعلی صورت می‌ گیرد) همچنین پروپاگاندا ابزاری برای حفظ اتحاد و همبستگی در بین مردم یک كشور می‌ باشد البته پروپاگاندای امروزی به نحو چشم گیری با پروپاگاندای جنگ در عرصه ‌های دیگر تفاوت دارد.

در واقع ، تبلیغات سیاسی یا "پروپاگاندا" نوعی اطلاعات هماهنگ و جهت دار برای بسیج افکار عمومی از طریق اقدامات روانی و تبلیغاتی می باشد

نتیجه گیری:

از آن چه گفته شد چنین بر می آید که پروپاگاندا واژه ی جدیدی نبوده و تنها با گذشت زمان نحوه ی استفاده از آن تغییر و در واقع پیچیده تر و پیشرفته تر گشته چنان که امروزه بیشترین نقش را در جنگ روانی دشمن دارد و با فعالیت گسترده ی خود به صورت پنهانی و در خفا آتش جنگ نرم را بیش از پیش شعله ور ساخته و حقیقت را (توسط انواع رسانه ها) به نفع خود تغییر می دهد . اما آنچه که حائز اهمیت می باشد نوع مقابله و افشای این روش می باشد که همچون مدل امروزی آن پیچیده و مشکل است ؛ بنابر این باید با سرعت بخشیدن به افشاگری تبلیغات منفی دشمن ، به خنثی سازی این طرح بپردازیم که در غیر صورت متحمل خسارات جبران ناپذیری خواهیم شد.

فرآوری:آزاده مرنی

بخش ارتباطات تبیان


منابع: سایت دفتر مطالعات و برنامه ریزی رسانه/ ویکیپدیا/ پایگاه خبری تحلیلی پارسینه