غیر منتظره ای برای ما
خیلی از حرفهای نسل امروز روی دل سالمندان سنگینی میكند و برایشان غیرمنتظره و نامانوس است. رفتارهای زیادی هست كه از جوانترها سر میزند و سالمندان را میرنجاند، اما چه كسی مقصر است؟

اشك توی چشم پدربزرگ جمع شده و دلش حسابی گرفته است. وقتی یكی از نوههایش جلوی بزرگترها دراز كشیده بود و داشت با پلیاستیشن خود بازی میكرد و صدای آن را هم بلند كرده بود، پدربزرگ به نوهاش گفت: بچه جون، پاشو خودت را جمع و جور كن. نمیبینی اینجا از تو بزرگتر نشسته. بچه با بیادبیای كه معلوم نبود از كجا یاد گرفته گفت: تو چی كار داری پیری!
پدر عصبانی آمده بود وسایل بچه را جمع كرده و او را فرستاده بود به اتاقش برای تنبیه و مادر زده بود پشت دست خودش كه بچههای این دوره و زمانه چقدر بیحیا شدهاند.
پدربزرگ، اما انگار یك سطل آب یخ روی سرش ریخته باشند. چند دقیقهای همانجا ایستاده بود. حرفی را كه شنیده بود هضم نمیكرد.
او بچه زمان حرمتها بود. آن روزها كه بچهها جلوی والدین و بزرگترها چهارزانو مینشستند و تا بزرگترها اجازه نمیدادند، صحبت نمیكردند. تنبیه كمترین جسارت آنها فلك بود و تعلیمی (چوبی محكم و نازك كه به كف دست و پشت میزدند و البته برای نشان دادن كلمات روی تخته سیاه هم كاربرد داشت).
به روزهایی فكر میكرد كه با پدرش جرات نمیكرد حرف بزند و مادرش را واسطه پیامهایش میكرد و پدرش هم جلوی پدربزرگش همین احترام و حرمت را داشت و با نهایت ادب با او صحبت میكرد. این چیزها كه آموخته بود هیچ تناسبی با چیزی كه میشنید، نداشت. بیخود نبود كه حرف روی قلبش سنگینی میكرد.
***************
جامعه در حال گذار
خیلی از حرفهای نسل امروز روی دل سالمندان سنگینی میكند و برایشان غیرمنتظره و نامانوس است. رفتارهای زیادی هست كه از جوانترها سر میزند و سالمندان را میرنجاند، اما چه كسی مقصر است؟
دكتر محمداسماعیل ریاحی، جامعهشناس و محقق اعتقاد دارد هماكنون جامعه در مرحله انتقال و تغییر قرار گرفته است. سیستمی كه در آن مراقبت از سالمندان به عهده خانواده بوده دگرگون شده و به سیستمی تبدیل میشود كه در آن این وظایف به دولت و بخش خصوصی واگذار میشود یا خود افراد موظف به تنظیم طرحی برای بازنشستگی و سالخوردگی خود هستند.
این فرآیند سالمندان را دچار تعارض میكند و میبینند میان تصورات آنان و واقعیت زندگی فاصله زیادی وجود دارد.
این جامعهشناس معتقد است: در جامعه امروز برای بهبود موقعیت سالمندان و توانمندسازی آنان به موازات تلاشهای علمی برای افزایش طول عمر همراه با سلامتی باید شرایطی جهت زندگی آبرومندانه و توام با عزت برای سالمندان فراهم شود.
علوم پزشكی و بهداشت طول عمر آنان را افزایش داده و در عوض تغییرات فرهنگی جایگاه آنان را در خانواده تضعیف كرده است، به نحوی كه نمیتوان گفت زندگی امروز آنان از گذشته كیفیت بهتری دارد.
دكتر محمداسماعیل ریاحی معتقد است: سالمندان نیاز دارند سالهای آخر عمر خود را در آرامش و احترام به سر ببرند و از سلامت جسمی و روانی برخوردار باشند. در غیر این صورت طولانی شدن عمر چه فایدهای میتواند داشته باشد.
جامعه جدید و نقش جدید
آیا وقتی جامعه تغییر میكند سالمندان باید حذف شوند؟ البته كه نه. آنها نیز نقشهای متفاوتی پیدا میكنند و ارزش و اعتباری دیگر به دست میآورند.

این جامعهشناس میافزاید: با تغییر نگرشهایی كه جامعه شاهد آن است سالخوردگان اقتدار كامل و اعتباری را كه به بزرگترهای اجتماع در جوامع باستانی داده میشد از دست میدهند، اما از سویی وقتی نسبت سالمندان در جامعه رو به فزونی نهد، نفوذ سیاسی بیشتری كسب خواهند كرد چنان كه در جوامع غربی، گروههای فعال سیاسی شروع به مبارزه علیه تبعیض سنی كردهاند و میكوشند دید مثبتی را در مورد سالخوردگی به وجود آورند. پس با گذر از جامعه سنتی و ورود به جامعه مدرن، گرچه اقتدار اجتماعی سالمند كاهش مییابد، اما از بعدی دیگر دوباره سالمند ارزش و اهمیت خود را كسب خواهد كرد.
باز تعریف ارزشها
آیا وقتی جامعه از حالت سنتی خارج شد سالمند باید از خانواده جدا شود و یك عضو بیحاصل به شمار رود؟ قطعا این طور نیست و با تغییر جامعه، نیازهای او هم تغییر میكند و سالمند نیز نقشی متناسب با این تغییرات میپذیرد.
دكتر ریاحی بازتعریف ارزش و نقش و منزلت سالخوردگان در جامعه را پیشنهاد میكند كه از طریق آن بتوان سطح تساهل اجتماعی نسبت به سالمندان را افزایش داد و آنان را به جایگاه اجتماعی شایسته در جامعه و خانواده رساند.
روزگار نو، نگاه نو
تغییر نگرشهای موجود راجع به سالخوردگان و دوره سالمندی از طریق تضعیف عقاید قالبی و كلیشههای رایج درباره سالمندان نیز به تصحیح نقش و جایگاه آنان كمك میكند.
دكتر ریاحی، فرهنگسازی توسط نهادهایی چون دانشگاهها، مدارس، رسانهها و آموزش به جوانان و نوجوانان در مورد ارزشمندی سالمندان و ویژگیهای روحی ـ روانی آنان و آموزش رفتار محترمانه به این گروه سنی را لازمه حفظ حرمت و ارزشمندی سالمندان در جامعه دانست.
این جامعهشناس، آموزش میانسالان برای آمادگی ذهنی نسبت به مسائل و مشكلات سالمندی و نحوه رویارویی با این مشكلات را از دیگر نیازهای جامعه میداند و میافزاید: آنان باید با مسائل و مشكلات جسمی و روحی خاص دوران پیری نیز آشنا شوند تا برای مقابله و پیشگیری از این مشكلات و حل بحرانهای میانسالی اقدام بموقع داشته باشند.
وی اعتقاد دارد: باید شرایط فیزیكی و فرهنگی برای نگهداری از سالمندان در اطراف خانوادهها به وجود بیاید و مشاغل سبكی برای آنان تعریف شود.
همچنین باید مناسب توانایی جسمی و روحی سالمندان به منظور تقویت اعتماد به نفس، بازیابی استعدادها و نیز بهبود وضعیت مالی آنها این مشاغل در دسترس ایشان قرار گیرد.
این جامعه شناس پیشنهاد میكند: با تشكیل گروههای خود یاری توسط سالمندان برای برقراری ارتباط متقابل و مستمر آنها با یكدیگر نیز میتوان به توانمندسازی و بازتعریف نقشهای سالمندان جامعه كمك كرد.
وی همچنین دستیابی به جامعهای مناسب برای سالمندان را منوط به بازنگری قوانین و مقررات مربوط به ایشان میداند.
منبع :
چهاردیواری
مطالب مرتبط :
