گور خر، زندانی طبیعت پرواز در عالم چند شعر به کمک چند شاعر عزیز:
دو شعر کوتاه از حمیدرضا شکارسری:
1)
ویلچر
از پلههای موزهی جنگ
بالا نمیرود
2)
بر کارتن کوچک من
و بام بیشتر تو
یکسان میبارد
برف
این عادلانه نیست
دو شعر کوتاه از جلیل صفر بیگی
1
خدایا ما را بیامرز!
خدایا ما را بیامرز!
خدایا ما را بیامرز!
بغلت نکردیم
نبوسیدیمت
و نگفتیم
دوستت داریم
خدایا
ما را
بیامرز!
2
گم شدن را دوست دارم
کاش
زودتر پیدایت کرده بودم
چند شعر کوتاه از پرویز بیگی حبیب آبادی:
(1)
شمعها
کشتهی آبروی خویش
(2)
کرکسهای کرمان
در آرزوی چشمهای آغا محمد خان
(3)
این همان صندلی ست
که هزار بار روی آن نشستی
و یک بار زیر پایت را خالی کرد
(4)
گور خر
زندانی طبیعت
شعری از علی مسعودی نیا:
وقفهی آنی در قلب
منحنی میکشد قلبم ،
روی این صفحه،
که یادش رفته خط ممتد.
سکسکه میزند مدام،
تا نشنود سوتِ سکته را.
اغما میافتد به حالِ من،
کنارِ کیسههای خون :
سهم من از حروف مثبت و منفی ؛
هجّیِ ثانیههایی که میلولند توی ساقهی سِِرُم...
.
.
.
بگیر نبضی که رگم را میزند مدام !
این که میکشم نفس نیست ؛
نقلِ دهان به دهانِ هواست،
لکنتِ «میبینمات» به زبانی گیج:
I.C.U....I.C.U...
شعری از هادی خورشاهیان
در جهان تو
می خواستم درجهان تورودخانه ای باشم
بخروشم به سمت دریاها
درخت های کهن راسیراب کنم
سنگ ها را بغلتانم وصیقل دهم
وجنگاوران را
بهشتی باشم
که بااسب های شان
ازمن عبورکنند.
درجهان توقطره ای شدم
که می چکم گاهی برگونه ی خودم.
فرآوری: مهسا رضایی بخش ادبیات تبیان