
دروغ های نُقلی، اما مخرب
یکی از رخدادهای ناخوشایند در هر اجتماع پدیده آشنا و مأنوسی به نام دروغ است . البته این اتفاق منحصر به اجتماع ما نیست و همه جوامع با چنین پدیده ناگوار و ناخوشایندی دست به گریبان هستند.

دروغ به معنی کلام ناصحیح و بی پایه و اساسی است که واقعیت ندارد و در بیشتر مواقع برای حفظ منافع شخصی بیان میشوند . البته دروغ انواع مختلف و ریز و درشتی دارند که هرکس بنا به موقعیت خود، از آن استفاده میکند. برخی دروغها صرفاً جهت فریب ادا میشوند برخی برای حفظ موقعیت و حفظ روابط میان افراد ، برخی کودکانهاند و برخی تنها جنبه زینتی و آراستگی دارند تا فرد را زیباتر از آنچه هست نمایان کند .
به گمان برخی افراد و به طور کلی در باور عمومی، دروغ جزء لاینفک زندگی به شمار میآید و اجتناب از آن امکان پذیر نیست. ولیکن ترویج دروغ پیامدهای ناگواری را متوجه افراد جامعه مینماید که نادیده انگاشتن یا بی اعتنایی به آن از بعد اجتماعی ، ستم بزرگی به شمار میرود چرا که سبب میشود این عمل ناشایست در متن جامعه و در رفتارهای عمومی نهادینه شود و در اجتماع ریشه بدواند و به یکی از رفتارهای طبیعی مردمی تبدیل شود. که در این صورت از بین بردن آن کار آسانی نخواهد بود. همانطور که متأسفانه هم اکنون در موارد بسیاری شاهد دروغهای بی شماری هستیم که افراد برای متقاعد ساختن دیگران بر زبان میرانند.
به طور مثال ، خرید از جمله مواردی است که همه افراد جامعه با آن سر و کار دارند ، ولی در همین خریدهای معمول متأسفانه بیشتر فروشندگان برای فروش اجناس خود و متقاعد ساختن مشتریان دست به دامن گفتارهای ناصحیح و یا حتی قسمهای دروغ میشوند و به این ترتیب مشتری را متقاعد به خرید جنس مینمایند اما در واقعیت آنچه که خریدار دریافت کرده با آنچه مشتری از آن جنس ساخته تفاوتهای بسیاری دارد. اینجاست که پرده اعتماد دریده میشود و دیواری از بی اعتمادی را میان افراد علم میکند. دروغ، آنچه که هم اکنون در جامعه ما رایج شده در واقع به عنوان یک ارزش پنهانی شناخته شده است .
ترویج دروغ پیامدهای ناگواری را متوجه افراد جامعه مینماید که نادیده انگاشتن یا بی اعتنایی به آن از بعد اجتماعی ، ستم بزرگی به شمار میرود چرا که سبب میشود این عمل ناشایست در متن جامعه و در رفتارهای عمومی نهادینه شود و در اجتماع ریشه بدواند و به یکی از رفتارهای طبیعی مردمی تبدیل شود
بدین معنا که هیچ کس به صورت علنی یا ظاهری دروغ و دروغگویی را ارج نمینهند ولی همه در هر موقعیت اجتماعی یا شغلی اولین چیزی را که مد نظر قرار میدهند پیش برد امورشان از طریق دروغ است ، طوری که افراد صادق در برخی امور، از نظر دیگران فرد مناسبی تلقی نمیشوند. به همین دلیل است که دروغ را یک ارزش پنهانی و خفته میدانیم زیرا همه به ظاهر آن را رد میکنند و عملی زشت و قبیح می شمارند ولی در عمل همه در هر جایگاهی مسلح به این سلاح هستند تا بنا به موقعیت و شرایط متفاوت آن را به کار برند و دروغ به تعبیری ریشه همه گناهان و رذایل و زشتیهاست چرا که به تدریج با رواج آن در میان مردم اولاً زشتی آن در باور عموم از بین میرود و دوم اینکه اعتماد میان مردم کمرنگ میشود تا اینکه به تدریج از بین میرود .

کلاه برداریهای کلان نیز چیزی جز دستهای دروغهای کوچک در معاملات بزرگ نیست. همچنین برخی بدقولیها و عدم اجرای تعهدات نیز از مصادیق دروغ هستند که در عرف رایج به آنها کلاه برداری گفته میشود. یکی دیگر از مواردی که گویا دروغ در آن کاربرد فراوانی دارد مسئله ازدواج دروغ است . داستانهای واقعی بسیاری خواندهایم و شنیدهایم از دروغهای فراوانی که ادا شدهاند تا موانع ازدواج دو فرد را از میان بردارند ، اما در نهایت همین دروغها چون سدی میان زوج و خوشبختی آنها قرار گرفته و زندگیهای فراوانی قربانی دروغها و فریبهای پیش از ازدواج شدهاند . و گاه انکار واقعیت نیز چیزی جز از جنس دروغ نیست .
دروغ باعث بی اعتمادی شدید میان مردمان یک جامعه میشود. انسان از ابتدا به این دلیل زندگی اجتماعی را انتخاب کرد و مجاب به زندگی با هم نوعان خود شد که آرامش بیشتری را در کنار هم نوعان خود احساس میکرد و بسیاری از نیازهای او تنها در متن جامعه ارضا میشد اما چه بر سر جوامع بشری خواهد آمد اگر همه افراد مدام با نقابی دروغین با هم روبرو شوند و کلام دروغ به هم ارزانی دارند و حرفهای ناصحیح بشنوند .
ما ایرانیان به دلیل فرهنگ ایرانی و مهمان نوازی و مردم داری، ملقب و مزین به خصلتی هستیم که شاید به جرات بتوان گفت در هیچ کجای جهان وجود ندارد و آن سنت و فرهنگ تعارف است. برخی تعارفهای مردمان ما را جزء دروغهای ایرانی به حساب میآورند و برخی آن را زشت، برخی زیبا و برخی عجیب میدانند. این دروغهای کوچک و نقلی ، در تمام لحظههای زندگی اجتماعی همراه ماست و هرچند وقت یکبار خود را میان واژههایمان جا میزند و در میان صحبتهایمان نمایان میشود . تعارف چاشنی دل انگیزی است که روی حرفهایمان میپاشیم تا خوش مزه تر شوند. تعارف کلمات و الفاظ صمیمانه و دروغینی هستند که برای ایجاد صمیمیت استفاده میشوند و از خشکی کلام میکاهند اما استفاده بیش از حد آنها چندان خوشایند نیست و البته هر دو طرف میدانند که این دسته الفاظ تنها مشتی هدیههای کلامی دروغین هستند که از جانب دیگری نثارشان میشود .
دروغ به تعبیری ریشه همه گناهان و رذایل و زشتیهاست چرا که به تدریج با رواج آن در میان مردم اولاً زشتی آن در باور عموم از بین میرود و دوم اینکه اعتماد میان مردم کمرنگ میشود تا اینکه به تدریج از بین میرود
اما راه درمان دروغ گویی چیست ؟
یکی از راههای درمان دردهای گسترده اجتماعی، که از سوی همه جامعه شناسان تجویز میشود اصلاح فردی و شخصی است . زیاد شنیدهایم که برای اصلاح جامعه ابتدا باید خود را اصلاح کنیم ، بدین ترتیب جامعه خود به خود اصلاح خواهد شد .
دومین راه تربیت صحیح کودکان است که بستگی به رفتار والدین و اطرافیان دارد . صداقت یا دروغ از جمله مواردی هستند که انتقال و آموزش آن به کودکان تنها از طریق رفتار و اعمال والدین و اطرافیان صورت میگیرد و نحوه برخورد بزرگسالان با یکدیگر و یا با دروغهای کودکانه فرزندانشان تأثیر به سزایی بر تربیت آنها دارد . چرا که کودکان از همان کودکی دروغهای کوچکی به والدین میگویند که نحوه برخورد والدین در این زمینه بسیار قابل توجه و ماندگار خواهد بود .
بیایید وقتی دروغی میشنویم تنها نقش شنونده و تماشاچی را ایفا نکنیم و برای نجات اعتماد اجتماعی، در مقابل دروغهایی که موجب بروز آسیب مالی یا روحی به دیگران میشود، واکنش نشان دهیم و سخن آخر اینکه باید ذهن قهاری برای نبرد و در دام نیفتادن در دروغهای دیگران داشته باشیم .
ز - امیری بخش اجتماعی تبیان