تبیان، دستیار زندگی
روزی نیست که خبری از تخریب ابنیه تاریخی در سراسر کشور به گوشمان نخورد و پس از هر خبری تنها آه و حسرتی می‌ماند و روز بعد و تکرار تخریب هویت.
عکس نویسنده
عکس نویسنده
نویسنده : سپیده آماده
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

خواب خرگوشی مسئولان میراث!


روزی نیست که خبری از تخریب ابنیه تاریخی در سراسر کشور به گوشمان نخورد و پس از هر خبری تنها آه و حسرتی می‌ماند و روز بعد و تکرار تخریب هویت.


میراث فرهنگی-اثار باستانی

در غرقاب مدرنیته، که رسانه‌های غربی به دنبال القای مفاهیم فرهنگی خودشان به سایر کشورها هستند در این راه به پر رنگ کردن شاخصه‌های فرهنگی و بومی خود می‌پردازند، ما به جای پرداختن به مؤلفه های فرهنگی و بومی خودمان که از مهم‌ترین مصادیق آن میراث فرهنگی کشور است، با دست خود تیشه به ریشه بناهای تاریخی می‌زنیم. روزی نیست که خبری از تخریب ابنیه تاریخی در سراسر کشور به گوشمان نخورد و پس از هر خبری تنها آه و حسرتی می‌ماند و روز بعد و تکرار تخریب هویت. هیچ کس هم در این میان نیست که بخواهد فکری به حال درخت تکیده میراث فرهنگی کشور کند و انگار هر چیزی از این موضوع مهم‌تر است و همه به دنبال ندیدن و نشنیدن هستند. البته مشکل همیشه همین است، کسی که خودش را به خواب زده را نمی‌توان بیدار کرد.

خارج کردن 35 اثر تاریخی و جنگ زرگری میراث و دیوان

چندی پیش بود که خبر خروج 35 اثر تاریخی از فهرست آثار ملی کشور مطرح شد. داستان این است که آثار ثبت ملی که دارای مالکیت خصوصی هستند پس از مدتی از سوی صاحبانشان به همراه طرح شکایتی به دیوان عدالت اداری معرفی می‌شود و دیوان هم پس از مدت کوتاهی حکم بر خروج اثر مورد نظر از فهرست میراث فرهنگی می‌کند و تغییر کاربری آن می‌دهد و صاحب بنای مورد نظر می‌تواند تکه‌ای پازل فرهنگ ما را تخریب کند و برجی بر فراز آن بسازد. این اتفاق بارها و بارها افتاده و می‌افتد و در این میان میراث تقصیر را بر گردن دیوان و دیوان مقصر ماجرا را سازمان میراث فرهنگی می‌داند! مسئولان میراث فرهنگی می‌گویند، دیوان عدالت اداری در رای خروج آثار تاریخی از فهرست آثار ثبت‌شده ملی به حکمی قدیمی استناد می‌کند. به این معنا که فقهای شورای نگهبان در سال 1362 درباره موضوع خاصی اظهار نظر كردند و در حال حاضر دیوان عدالت اداری این مورد خاص را به همه پرونده‌های دیگر میراث فرهنگی تعمیم می‏دهد و از طریق این تعمیم غیرمرتبء به راحتی آثار را از ثبت ملی خارج می‌کند، در حالی که فقهای شورای نگهبان در سال 75 خروج آثار تاریخی از فهرست میراث ملی را جایز اعلام نكردند.

آنچه از اظهارات رئیس دیوان بر می‌آید این است که اصلاً سازمان میراث فرهنگی از ابتدا نباید آثاری که مالکیت خصوصی دارد ثبت ملی می‌کرد و مالکان این ابنیه باید بتوانند به راحتی بناهای تاریخ کشور را تخریب و تبدیل به مراکز تجاری کنند

البته دیوان عدالت اداری نیز در برابر این اظهارات ساکت ننشسته و به راحتی توپ را به زمین سازمان میراث پاس داده است. رئیس این دیوان، سازمان میراث فرهنگی را مسئول حفظ آثاری که جنبه مالکیت عمومی دارد می‌داند و می‌گوید که دیوان عدالت اداری نمی‌تواند مردم را از مالکیتی که حق قانونی و شرعی آن‌ها است، محروم کند. آنچه از اظهارات رئیس دیوان بر می‌آید این است که اصلاً سازمان میراث فرهنگی از ابتدا نباید آثاری که مالکیت خصوصی دارد ثبت ملی می‌کرد و مالکان این ابنیه باید بتوانند به راحتی بناهای تاریخ کشور را تخریب و تبدیل به مراکز تجاری کنند. ادعاهای دیوان عدالت اداری در حالی صورت می‌گیرد که سازمان میراث فرهنگی، احکام این دیوان مبنی بر خروج بناهای تاریخی از فهرست آثار ملی را غیر قانونی می‌داند. به اعتقاد مسئولان میراث فرهنگی، بنابر قانون سال 75 که به تایید شورای نگهبان هم رسیده، برای تخریب کنندگان آثار تاریخی، مجازات تعیین شده است و دیوان عدالت اداری باید تاوان تخریب ابنیه تاریخی و هویتی کشور را بدهد. در این میان معلوم نیست وظیفه صندوق حفظ و احیا و بهره برداری بناها و اماكن تاریخی فرهنگی که به منظور اعطای مجوز كاربری و بهره برداری متناسب از بناها و اماکن تاریخی قابل احیا با استفاده از سرمایه گذاری خصوصی داخلی و خارجی ایجاد شده است، چیست؟

خواب خرگوشی مسئولان میراث!

میراث فرهنگی-اثار باستانی

علاوه بر این، به استناد ماده 14 آیین نامه مدیریت، ساماندهی، نظارت و حمایت از مالکان و دارندگان اموال تاریخی و فرهنگ منقول سال 84 ، سازمان میراث فرهنگی و گردشگری موظف به ارائه خدمات كارشناسی، فنی و علمی لازم برای حفاظت از آثار متعلق به اشخاص حقیقی یا حقوقی خصوصی شده است و اقدامات مرمتی و حفاظتی که به تشخیص ضروری باید هزینه دولت انجام شود. اما معلوم نیست این قوانین تا کی باید در پستوهای نهادهای مسئول خاک بخورند و به عرصه‌های اجرایی قدم نگذارند و خواب خرگوشی مسئولین و دست اندرکاران میراث فرهنگی، تا کی قرار است ادامه پیدا کند.

اصل بر گردن نگرفتن است!

متأسفانه داستان تخریب گسترده میراث فرهنگی کشور ما، مانند بسیاری از مصیبت‌های فراگیر، مسئولی ندارد. به قول ناپلئون شکست همیشه یتیم است و هیچ کسی مسئولیت آن را بر عهده نمی‌گیرد. البته بگذریم از این که خروج آثار باستانی از فهرست آثار ملی که برای مردم کشور و فرهنگ بومی ما شکست محسوب می‌شوند، برای عده‌ای که ثروت‌های کلانی از این راه به جیب می‌زنند پیروزی بزرگی است. افرادی که به تنها چیزی که نمی‌اندیشند، فرهنگ ایرانی و اسلامی و ابنیه تاریخی و هویتی ما است. برای آن‌ها مهم جیبشان است که هر روز پر تر از دیروز می‌شود و در این بین هویت و تاریخ چه اهمیتی می‌تواند داشته باشد؟!

به اعتقاد مسئولان میراث فرهنگی، بنابر قانون سال 75 که به تایید شورای نگهبان هم رسیده، برای تخریب کنندگان آثار تاریخی، مجازات تعیین شده است و دیوان عدالت اداری باید تاوان تخریب ابنیه تاریخی و هویتی کشور را بدهد

کسی به فکر میراث نیست

وقتی لحظه‌ای به یاد شهرهای فردا می‌افتیم، شهرهایی که در آن‌ها اثری از هویت تاریخی گذشته و معماری‌های سنتی نیست، رعشه بر انداممان می‌نشیند. چقدر زندگی سرد می‌شود وقتی اندک بازمانده معماری گذشته از چهره شهرهایمان پاک شود و هر چه چشم کار می‌کند، بشود آپارتمان و برج و معماری سرد و بی روح مدرن امپراطوری شهرها شود. آن روز زیاد دور نیست، زمانی که کودکانمان هیچ خانه قدیمی در شهر نبینند و فکر کنند از ابتدای دنیا آپارتمان بوده که مردم در آن زندگی می‌کردند. در میان دعواهای زرگری نهادهای مسئول و پر کردن جیب‌ها، تنها چیزی که آه از نهاد هر انسان با وجدانی در می‌آورد، زوال ساختمان‌هایی است که روزگاری پر از عطر اقاقیا های بود که در ازدحام برج‌های بی برگشت گم شد.

کیانا نیکفام

بخش اجتماعی تبیان